تهران-ایرنا- نتایج برخی از مطالعات نشان می‌دهد تغییر نگاه ارزشی به ازدواج، محدودیت‌های اقتصادی، مشروعیت بخشی اجتماعی به تجرد، هراس ناشی از تجربه ناموفق دیگران در ازدواج و فرعی شدن ازدواج از جمله شرایط علی تاثیرگذار بر پدیده تجرد زنان و مردان هستند.

سن ازدواج یکی از شاخصه‌های مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه محسوب می‌شود و در کشورهای مختلف برای تغییر سن ازدواج نیز بودجه‌های متفاوتی در نظر گرفته شده است. در این راستا جوامع انسانی طی دو قرن اخیر، شاهد تغییرات اساسی در سن ازدواج بوده‌اند و روند شکل‌گیری خانواده در سراسر جهان طولانی و با تاخیر شده است.
اگر چه این مساله مختص کشوری خاص نبوده و بیشتر کشورها به تعویق افتادن تشکیل خانواده را تجربه کرده‌اند، اما همچنان باید آن را یک مساله جدی خصوصا از جنبه جمعیتی دانست؛ زیرا تاخیر در ازدواج سبب تاخیر در باروری و در نتیجه تغییر هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی می‌شود.
ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید گفت سن ازدواج در ایران در دهه‌های اخیر روند افزایشی داشته است،
«محمد اسماعیل مطلق» «رییس دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور» چندی پیش گفت: میانگین سن ازدواج در کشور برای خانم‌ها چهار سال و برای آقایان سه سال افزایش یافته است. میانگین سن در زمان ازدواج در بهار ۱۴۰۲ برای مردان ۳۰.۷ سال و برای زنان ۲۶.۵ سال ثبت شده است.

میانگین سن ازدواج در بهار ۱۴۰۲ برای مردان ۳۰.۷ سال و برای زنان ۲۶.۵ سال ثبت شده است

در این پیوند «زهره مولاپناه، احسان رحمانی خلیلی و منصور وثوقی» در مطالعه‌ای تحت عنوان « مطالعه جامعه‌شناختی زمینه‌ها و پیامدهای تاخیر سن ازدواج در بین مردان مجرد تهرانی» به این موضوع توجه کرده و سعی کرده‌اند ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دهند که در ذیل مختصری از آن را می‌خوانید:

شرایط علی

بر اساس یافته‌های پژوهش، تغییر نگاه ارزشی به ازدواج، محدودیت‌های اقتصادی، مشروعیت بخشی اجتماعی به تجرد، هراس ناشی از تجربه ناموفق دیگران در ازدواج و فرعی شدن ازدواج از جمله شرایط علی تاثیرگذار بر پدیده تجرد زنان و مردان هستند.

تغییر نگاه ارزشی به ازدواج

بیشتر افرادی که ازدواج آنها به تعویق افتاده است، سنت‌های رایج ازدواج ذیل یک تکلیف (اجتماعی، خانوادگی یا شرعی) را به چالش می‌کشند، به گونه‌ای که کنش‌های عینی و ذهنی معطوف به ازدواج را بدون کارکرد تعبیر می‌کنند. چنین نگرش‌هایی اغلب در تقابل با ارزش‌های رایج ازدواج قرار می‌گیرد و اقدام به ازدواج در این وضعیت پاسخ مثبتی را از جانب آنها دریافت نمی‌کند.

هراس ناشی از تجربه ناموفق دیگران در ازدواج

هراس ناشی از تجارب ناموفق زندگی زناشویی دیگران برای برخی از افراد مجرد در صورتبندی دلایلی که ازدواج آنها را منع کرده است، تاثیری معنادار داشته است. غالبا این افراد کسانی هستند که در شعاع تجربه خود شاهد مواردی بوده‌اند که ازدواج نکردن را برای آنها به عنوان یک امر مطلوب تبدیل کرده است.آنها زندگی زناشویی در زمان حاضر را یک امر پرخطر می‌پندارند و ازدواج را به مثابه فروپاشی زندگی عادی خود تلقی می‌کنند.

هراس ناشی از تجارب ناموفق زندگی زناشویی دیگران برای برخی از افراد مجرد در صورتبندی دلایلی که ازدواج آنها را منع کرده است، تاثیری معنادار داشته استفرعی شدن ازدواج به عنوان هدف

تعویق ازدواج در میان برخی از افراد مجرد به دلیل دست نیافتن به سایر اهدافی که در زندگی دارند تعریف شده است. ازدواج در میان برخی از افراد مجرد به دلیل دست نیافتن به سایر اهدافی که در زندگی دارند تعریف شده است.به نحوی که آنها ازدواج کردن را به عنوان یک هدف فرعی در زندگی می‌پندارند. برخی از این افراد ازدواج را یک امر شخصی تعریف می‌کنند. با این وصف، گرایش به ازدواج در یک محدوده سنی برای آنها ارزش عملکردی خود را از دست می‌دهد و تصمیم به ازدواج تابع تحقق یک یا چند هدف دیگر می‌شود.

مرجع قرار گرفتن رسانه‌های غیر بومی

مرجع قرار گرفتن رسانه‌های غیر بومی از جمله شرایط مداخله‌گر است. به این صورت که می‌توان گفت رسانه‌های مختلف درترسیم خطوط فکری تعدادی از افرادی که ازدواج آنها به تعویق افتاد، تاثیر معناداری داشته‌اند. تاثیر این مبادی انتقال اطلاعات در جزئیات تصمیم‌ها و بسیاری ار رفتارهای این افراد عینیت زیادی پیدا کرده است و خود این افراد نیز چنین تاثیراتی را به خوبی درک می‌کنند. ارزش‌گذاری و قضاوت بر سر بسیاری از مسائل حساس به واسطه این رسانه‌ها ممکن شده است و می‌توان یکی از نتایج آن را معوق ماندن ازدواج این افراد دانست.

فقدان کفایت مالی در دسترس از یک سوو تنوع نیازهای حاصل از چشم داشت‌های فردی و اجتماعی مربوط به فرهنگ و عرف زندگی مشترک در جامعه از سوی دیگر، یکی از زمینه‌های اجتناب از ازدواج تعداد بسیاری از جوانان را فراهم ساخته است

شرایط زمینه‌ای

مغایرت ازدواج با آرمان‌های فردی

با وجود فراهم بودن مقدمات اولیه ازدواج، برای بسیاری از افراد شرایطی که در آن قرار گرفته‌اند را در تضاد با آرمان‌ها و ایده‌ال‌های مقبول خود برای زندگی زناشویی در نظر می‌گیرند. از نظر این افراد ازدواج کردن تنها به توانایی اولیه محدود نیست و مشروط به آینده‌نگری‌هایی نیز هست که نه تنها از نظر اقتصادی بلکه با شرایط مناسب روانی، اجتماعی، فرهنگی و ... افراد لزوما همراه است.

خلا منابع مالی و نیازهای موجود

فقدان کفایت مالی در دسترس از یک سوو تنوع نیازهای حاصل از چشم داشت‌های فردی و اجتماعی مربوط به فرهنگ و عرف زندگی مشترک در جامعه از سوی دیگر، یکی از زمینه‌های اجتناب از ازدواج تعداد بسیاری از جوانان را فراهم ساخته است.

پیامدها

گریز از مسئولیت

افرادی که از زمان عرفی ازدواج آنها مدت بسیاری سپری شده است، در قبال جامعه مسئولیت کمتری را احساس می‌کنند. از آنجا که تاهل در بسیاری از تفاسیر در مجاورت مفاهیمی همچون «تعهد» قرار دارد، در جامعه اثرات فراوانی برجای می‌گذارد و در مقابل افراد مجرد، عموما چنین طرز تلقی‌هایی ندارند. افرادی که ازدواج کردن را لزوما یک وظیفه اجتماعی در نظر نمی‌گیرند و اقدام به آن را به مثابه یک امر کاملا فردی فرو می‌کاهند، قادر نخواهند بود تا با جریان‌هایی هماهنگ شوند که آرمان‌های جامعه را پوشش می‌دهند.

تاخیر در ازدواج به منزله فردگرایی دموکراتیک مدرن

تغییر در باورها، ارزش‌ها و مبادی فکری و عقیدتی افراد، بسیاری از جوانب معنادار رفتاری و تصمیم به انجام یک عمل را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مصاحبه‌های این مطالعه، بر اثرپذیری افراد مجرد از تغییرات واقع شده در دنیای مدرن دلالت می‌کند، به گونه‌ای که اقدام ازدواج به منزله یک ضرورت اجتماعی نسبت به سابق، فاقد برجستگی بوده و در بسیاری از مواقع، ازدواج ذیل یک تکلیف و حتی یک نیاز فردی از شعاع اندیشه این افراد خارج می‌شود.

افرادی که از زمان عرفی ازدواج آنها مدت بسیاری سپری شده است، در قبال جامعه مسئولیت کمتری را احساس می‌کنند. از آنجا که تاهل در بسیاری از تفاسیر در مجاورت مفاهیمی همچون «تعهد» قرار دارد، در جامعه اثرات فراوانی برجای می‌گذارد و در مقابل افراد مجرد، عموما چنین طرز تلقی‌هایی ندارندجمع‌بندی

در مجموع، تاخیر سن ازدواج در میان جوانان تابع الگویی است که بیشترین مشورعیت خود را از پنداشت‌هایی که ماحصل مدرنیته است، اتخاذ می‌کند.
مدرنیزاسیون، انشقاق، گسستگی و تضعیف بین عوامل همبسته اجتماعی را به وجود می‌آورد و افراد اتم‌هایی مجزا به نظر می‌رسند که به دنبال حداکثر سود و منفعت فردی هستند. یعنی دغدغه‌های شخصی بر مصالح جمعی و قومی اولویت می‌یابد و تغییر در ایده افراد به سمت سکولاریته، مادی‌گرایی، فردگرایی و انزواطلبی حرکت می‌کند و مفهوم خانواده محوری به فردمحوری تبدیل می‌شود. همزمان با این تحولات نوعی انطباق پذیری در الگوهای ازدواج و خانواده با شرایط جدید نیز اتفاق می‌افتد.

منبع:

زهره مولاپناه، احسان رحمانی خلیلی و منصور وثوقی، « مطالعه جامعه‌شناختی زمینه‌ها و پیامدهای تاخیر سن ازدواج در بین مردان مجرد تهرانی»، مطالعات راهبردی زنان، دوره ۲۴، شماره ۹۴، زمستان ۱۴۰۰