به گزارش ایرنا، بسکتبال ایران همچنان روزهای پرتلاطمی را طی میکند. علاوه بر وضعیت ناپایدار تیم ملی، لیگ برتر بسکتبال هم با مشکلات عجیبی روبروست. در حالی که اعلام شده بود اولین سری از فینال لیگ برتر بسکتبال کشور، از ساعت ۱۶ روز جمعه ۲۸ اردیبهشت در گرگان آغاز میشود، سوت شروع این بازی در موعد مقرر زده نشد تا بعد از مدتها که بسکتبال ایران از پخش مستقیم برخوردار شده، سوء مدیریت در ایجاد شرایط مناسب برای برگزاری مطلوب این بازی،
نکته قابل تامل اینکه از قبل قابل پیشبینی بود که این دیدار با استقبال زیاد تماشاگران در گرگان همراه میشود اما ناظر سازمان لیگ و نماینده فدراسیون آنقدر نسبت به این موضوع بی تفاوت بودند که اجازه ورود بیش از حد به سالن دادند تا در ادامه مجبور باشند، دستور تخلیه دهند.
این برای اولین بار نیست که سوء مدیریت فدراسیون بسکتبال و سازمان لیگ در برگزاری لیگ مشهود است. پیش از هم در باز بین شهرداری گرگان و مهرام تماشاگران تا پشت خط عرضی زمین هم نشسته بودند.
فدراسیون بسکتبال هفته گذشته نیز در برگزاری فینال لیگ حرفهای بسکتبال بین گلنور اصفهان و آیندهسازان تهران هم ناکام بود. در ابتدای این بازی برق سالن شهید میثمی اصفهان قطع شد و کوچکترین هماهنگی برای این بازی با اداره برق منطقه صورت نگرفته بود.
آنچه در طی دو سال گذشته در فدراسیون بسکتبال رخ داده، فقط ناکامیهای سریالی در مسابقات مختلف آسیایی و جهانی نبوده، بلکه در مسائل غیرفنی هم فدراسیون بسکتبال نتوانست عملکرد مثبتی داشته باشد. سرمربی وقت تیم بسکتبال نوجوانان دو سال پیش، بازیکنان این رده سنی را در یک حرکت سوال برانگیز، مجبور به تراشیدن موی سر کرد که بازتاب منفی در جامعه به وجود آورد.
در بدو ورود جواد داوری به فدراسیون بسکتبال، او بلافاصله مصطفی هاشمی را از سرمربیگری تیم ملی برکنار کرد. دلیل این مسئله هم غیرفنی و به دلیل ارتباط نه چندان خوب رئیس فدراسیون با هاشمی بود. حتی یک مراسم تکریم ساده نیز برای هاشمی صورت نگرفت تا شائبه برخورد شخصی با سرمربی وقت به دلیل عدم حمایت از کاندیداتوری جواد داوری وجود داشته باشد.
در زمان حضور سعید ارمغانی در راس تیم ملی بسکتبال ایران، درگیری لفظی بین او حامد حدادی و الفاظی که رد و بدل شد، آنچنان مشمئز کننده بود که بدون شک این خاطره تلخ هیچگاه از صفحات تاریخ این رشته پاک نخواهد شد. در زمان هاکان دمیر به عنوان سرمربی تیم ملی جدال لفظی او با ارسلان کاظمی نیز از صحنههای ناخوشایندی بود که هرچند با الفاظ زشت همراه نبود اما فریادهای مربی و بازیکن در تمرین ابعاد اخلاقی تیم ملی را تحت تاثیر قرار داد.
برخوردهای زننده ابن فدراسیون با خبرنگارانی که این رشتهی ورزشی را مورد نقد منصفانه هم قرار دادهاند بسیار عجیب بوده تا جایی که از صدور کارت برخی خبرنگاران برای حضور در رقابتهای مختلف، امنتاع میکنند؛اتفاقی بی سابقه که تاکنون کمتر شاهد آن بودهایم. کمتر فدراسیونی را در دنیا سراغ داریم که خبرنگاری را به دلیل انتقاد به سالن راه ندهند اما این انفاق در بسکتبال ایران رخ داده است تا دیگر نتوان از بسکتبال به عنوان یک رشته دانشگاهی نام برد.
شکستهای فرهنگی نمادی از سوء مدیریت در فدراسیونی است که در ساختار اداری نیر آنچنان ضعیف است که نامه معرفی بازیکنان تیم ملی این رشته برای حضور در بازیهای آسیایی هانگژو، ده دقیقه قبل از بسته شدن سامانهی ثبت نام، آن هم بصورت دستی به کمیتهی ملی المپیک رسید.
برکناری ۳ مربی تیم ملی بسکتبال آن هم در طول ۸۰۰ روز از دیگر اقدامات رئیس جوان فدراسیون بسکتبال است. قطعا نمیتوان انتظار داشت با تغییر مداوم مربیان تیم ملی، این تیم بتواند در نتیجهگیری موفق عمل کند. ضمن اینکه این تغییرات هزینههای ریالی و دلاری زیادی را هم روی دست فدراسیون بسکتبال گذاشت.
موارد عنوان شده تنها بخشی از معضلات ریز و درشت فدراسیون بسکتبال است؛ معضلاتی که هر کدام از آنها نیازمند بررسی همه جانبه است و نباید به سادگی از کنار آنها گذشت. اتفاقات دو سال اخیر فدراسیون بسکتبال یکبار دیگر نشان داد هر بازیکنی که سابقه بازی در تیم ملی را دارد صرفا نمیتواند مدیر مناسبی برای آن رشته باشد. با این شرایط بسکتبال ایران روزهای سختتری در پیش خواهد داشت و این مسئله در نهایت به ضرر این رشته پرطرفدار خواهد بود.