نوه استاد مطهری و نویسنده کتاب «گفتوگو بیحجاب» معتقد است: هر چقدر میخواهیم این مساله در حوزه اجتماعی و فردی خرابتر شود، باید برخورد سخت فیزیکی بیشتری انجام دهیم.
با گذشت بیش از یکسال و نیم از ناآرامیهای شهریور ۱۴۰۱ که عدم دخالت حکومت در حجاب یکی از مطالبات آن بود، بیحجابی در نقاط مختلف کشور تداوم یافته که علاوه بر انتقادهای طیفی از جامعه، هشدار رهبری را درباره چالش تحمیلی «حجاب» به دنبال داشت. در ادامه در حالی که فعالیت گشت ارشاد در پی درگذشت مهسا امینی به تعلیق درآمده بود، از هفته آخر فروردینماه، نیروی انتظامی «طرح نور» را آغاز و برخی زنان بیحجاب را بازداشت کرده است. همزمان تصاویر و ویدئوهایی از این برخوردها در فضای مجازی منتشر و موجب انتقاد گسترده افکار عمومی شده است.
در شرایطی که منتقدان از خشونت این برخوردها گلایه و این روش را دارای تاثیر منفی میدانند، مدافعان معتقدند اجرای قانون قابل تسامح نیست و به اعتقاد مردم هم ارتباطی ندارد. دفتر پژوهش ایرنا در گفتوگو با کارشناسان و صاحبنظران، به موضوع مدیریت چالش حجاب میپردازد.
«محمدحسین مطهری» دکتری فلسفه اسلامی دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه است و ریاست کمیسیون طرح و مشاوره دانشجویی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و همکاری پژوهشی با شورای نظارت بر نشر آثار شهید مطهری و انتشارات صدرا از سوابق اوست. او نویسنده کتاب «گفتوگو بیحجاب» است که در آن ضمن بررسی مصوبههای دستگاههای حاکمیتی درخصوص حجاب، به گفتوگو با چند نفر از زنان و مردان جوان درخصوص موضوع حجاب پرداخته است.
ناگزیریم به مساله حجاب توجه کنیم
نسخه ورود نکردن حکومت به موضوع حجاب که از سوی برخی تجویز میشود، چه پیامدهای مثبت و منفی خواهد داشت؟
_ وقتی میخواستیم از افراد برای شرکت در فوکوس گروپهایی برای کتاب «گفتوگو بیحجاب» دعوت کنم، جمله بسیار ویژهای در رابطه با حجاب مطرح میشد که دست از سر حجاب بردارید! من همان زمان جملهای میگفتم و همچنان به آن قائل هستم؛ مبنی بر اینکه نمیشود دست از سر حجاب برداشت و در مورد آن فکر نکرد.
با این حال قبول دارم که علت به کار بردن این جمله، حجم توجه ناسالم و مخرب در خصوص موضوع حجاب در سالیان متمادی است؛ یعنی آنقدر محتوای فاسد و معیوب درخصوص این موضوع پر شده که سبب شده انسانها فکر کنند این عرصه اشباع شده است اما در واقعیت اینگونه نیست و ما ناگزیریم به این مساله توجه کنیم.
حجاب یک حوزه ارزشی و اجتماعی است و حکومت نمیتواند در آن ورود نکند اما آنقدر شکل ورود، معیوب و بینتیجه و حتی با نتایج منفی پیش میرود که بسیاری معتقدند بهتر است اصلا حکومت در این موضوع هیچ دخالتی نداشته باشددر خصوص ورود حکومت نیز آنقدر نوع سیاستگذاریها و عملها بدون فکر، باری به هر جهت، سریع و بدون توجه به پیامدهای بیرونی و ذائقههای اجتماعی بوده که بسیاری از پاسخدهندگان ممکن است چنین فکر کنند که هیچ نیازی به ورود حکومت نیست. برای همین فکرمیکنم برای این سوال باید قائل به تفصیل باشیم.
نخست اینکه حکومت نمیتواند در مورد این مساله ورودی نداشته باشد، زیرا حجاب یک حوزه ارزشی و اجتماعی است؛ اما آنقدر شکل ورود، معیوب و بینتیجه و حتی با نتایج منفی پیش میرود که سبب شده بسیاری فکر کنند بهتر است اصلا حکومت در این موضوع هیچ دخالتی نداشته باشد.
میخواهم بگویم اصلا نباید این سوال پرسیده شود که آیا حکومت باید وارد شود یا نشود؛ بلکه باید این سوال مطرح شود که در خصوص این موضوع چه کار باید کرد؟
در واقع حجاب دو سویه دارد: «اجتماعی و فردی». اکنون دعوای ما این است که هر کسی روی یک بخش تمرکز میکند. به این معنا که کسانی که طرفدار دخالت جدی حکومت هستند، فقط سویه اجتماعی این ماجرا را میبینند و اصلا کاری ندارند که حجاب انتخاب خود فرد باشد.
از آن طرف، برخی نیز حجاب را یک انتخاب فردی میدانند اما در مورد جنبه اجتماعی آن نمیاندیشند. در کتابم نیز گفتهام، دولت موقت مهندس بازرگان نیز در مورد مساله حجاب یک دستورالعمل دارد اما ورود دولت طبق آن دستورالعمل بسیار روشن و حداقلی است؛ در عین حالی که دولت ورود کرده، شکل ورود دولت مهمتر از اصل ورود یا ورود نکردن دولت است.
برخورد سخت و فیزیکی در موضوع حجاب چه نتایج مثبت و منفی خواهد داشت؟
_ هر چقدر میخواهیم این مساله هم در حوزه اجتماعی و هم در حوزه فردی خرابتر شود، باید برخورد سخت فیزیکی بیشتری انجام دهیم. یعنی هرکس میخواهد حجاب ریشهکن شود، راهحل آن تشدید برخورد فیزیکی و همهجانبه و سخت دولت است.
در شرایط کنونی، بهترین رویکرد قابل اتخاذ حاکمیت در رابطه با موضوع حجاب چیست؟
_ حکومت باید حرف و عمل خود را در خصوص موضوع حجاب بسیار کم کند و به حداقل برساند تا به تعادل برسیم. کار دوم این است که در کنار مساله حجاب، باید مسائل دیگر را نیز از سوی حکومت ببینیم، به عبارتی وقتی همه چیز به حد تعادل رسید، آن موقع میتوان حرف و عملکرد دولت در حوزه حجاب را مورد توجه قرار داد.
بیتوجهی به نظر کارشناسان
آیا تشدید تنش بر سر حجاب، نمیتواند زمینهساز شکاف اجتماعی و حتی بحرانی همچون ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ شود؟
_ هیچ تردیدی نیست؛ شما اگر فاصله بین وقایع و رویدادهایی که با موضوع حجاب ذهن و و روان جامعه را آزار میدهد، بررسی کنید، متوجه میشوید که از نظر فاصله به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. یعنی اگر پیش از این سالی یک بار بوده، اکنون کمشده و به صورت هفتهای شاهد رویدادهای تلخ هستیم. رویدادهایی که باعث افزایش شکاف اجتماعی و تبدیل چالش حجاب به یک ابربحران میشوند. ریشه تشدید این حوادث هم این است که مسئولان به جای اینکه به نظر کارشناسان دغدغهمند گوش کنند، همان مسیر اشتباه را پیگرفته و همان تندروی و بیمسئولیتی سابق را با سرعت و اعمال قدرت بیشتر ادامه میدهند.
۲۰ یا ۳۰ مساله مهمتر از حجاب هست که میتوان درباره آن حساسیت نشان داد؛ بودجه صرف و راهپیمایی برگزار کرد و ... اما در خصوص این مسایل شاهد بیعملی و بیتوجهی هستیم رعایت نکردن حجاب توسط بخشی از زنان چه دلایلی دارد؟
_ عوامل بسیاری وجود دارد که سبب میشود فردی حجاب را رعایت کند یا نکند. بیشمار دلایل وجود دارد. کتابها و مقالههای بسیاری در این خصوص نوشته شده است. از دلایل شناختی و تربیتی تا دلایل اجتماعی و سیاسی. از رفتارهای بد یا خوب پدر و مادر گرفته تا آموزشوپرورش و حتی عملکرد شبکههای اجتماعی و لجبازی با حکومت. یک طیف بسیار گسترده است و نمیشود در یک یا دو دلیل آن را محدود و متمرکز کرد.
قراردادن موضوع حجاب در صدر اولویتها با وجود مشکلات اقتصادی چقدر منطبق با اولویتهاست؟
_ به نظرم حجاب یک مساله بسیار مهم است اما ۱۰ یا ۲۰ و یا ۳۰ مساله مهم دیگر را میتوان شمرد که جلوتر از حجاب میتوان از آن صحبت کرد و درباره آن حساسیت نشان داد؛ جلسه گذاشت؛ بودجه صرف و راهپیمایی برگزار کرد و کمیته تشکیل داد و قانون و دستورالعمل نوشت. اما بر خلاف حجاب، در خصوص این مسایل شاهد بیعملی، بیتوجهی و بیمسئولیتی هستیم. در حالی که زندگی امروز و فردای انسانها به آنها وابسته است.
پیامدهای افراط و تفریط
وقتی همه توجهات به حجاب میشود، چنین تصور میشود که تنها سنگر اسلام مساله حجاب است و بقیه مسایل اقتصادی، اجتماعی، روابط بینالملل، بیاعتمادی در جامعه، محیط زیست، آب و زیرساختهای توسعه اهمیت ندارد. در خصوص این مسایل هیچگاه چنین بسیج نیرو و سخنرانی مسئولان مشاهده نمیشود، در حالی که درباره حجاب متفاوت است. به همین دلیل عدهای حجاب را به صدر مسایل بردهاند که اشتباه است و برخی نیز در صددند آن را از مساله بودن درآورند که باز آن هم نادرست است.
در حالی که حجاب، مسالهای نیست که این میزان در اولویت باش؛ بلکه عفاف که غیر از حجاب است، در کنار مصادیقی مانند عدالت قرار میگیرد. میخواهم بگویم تعادلی باید باشد که ما از آن خارج شدهایم و چون در این خصوص افراط صورت میگیرد و یا تفریط، گروهی آن را به صدر مسایل میبرند و برخی نیز آن را به زیر میکشند. البته خوراک فکری گروه دوم را همان گروه اول تأمین میکنند و هر دو همچون دو لبه یک قیچی، علیه حجاب کار میکنند.