تبریز- ایرنا- چشمان قرمزش گویای اشک‌هایی است که از دیروز با شنیدن خبر سقوط بالگرد رئیس جمهور بر گونه‌هایش مهمان شده است. تا لب به سخن باز می‌کند، اشک‌هایش دوباره سرازیر می‌شود و می‌گوید: آن‌ها شهید شدند اما ما ماندیم و یک دنیا غم.

به گزارش ایرنا، از زمان شنیدن خبر سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور، وزیر امور خارجه، امام جمعه تبریز و استاندار آذربایجان شرقی، دل‌های مردم کل کشور و به خصوص تبریز و آذربایجان شرقی بی تاب شنیدن خبرهای خوش از آن بودند.

اما واقعیت تلخ، صبح امروز به مردم مخابره شد و با تایید شهادت این مسئولان خدوم و خستگی ناپذیر ایران اسلامی، غم میهمان مردم شریف ایران اسلامی شد و یک دنیا اندوه بر دل‌ها نشست.

پس از یافتن پیکرهای این شهدای گرانقدر راه خدمت، به وادی رحمت تبریز منتقل شدند تا برای تشییع و تدفین آماده شوند.

مردم شهید پرور تبریز چند ساعت پیش از انتقال پیکرهای شهدا به گلزار شهدای وادی رحمت تبریز، عازم این گلزار شده و برای تسلی دل‌های بی تاب خود به انتظار تشییع و بدرقه نشسته‌اند.

اگر مرگ ایشان جز شهادت بود، تعجب می‌کردم

بانوی جوانی که به همراه ۲ فرزند و همسرش در گلزار شهدا حضور دارند، به خبرنگار ایرنا، می‌گوید: شب گذشته تا ساعت ۲.۵ صبح بیدار بودیم تا خبری از آن‌ها بشنویم.

وی با بغضی که بر گلویش رخنه کرده بود و مجال صحبت را نمی‌دهد، می‌افزاید: وقتی خبر شهادتشان را شنیدم، جیغی در خانه کشیدم که وقتی پدرم از دنیا رفته بود، نکشیده بودم.

وی با اشک‌های سرازیر بر گونه‌اش، ادامه می‌دهد: نمی‌دانم حسم را چگونه بیان کنم. خیلی سخت است. آیت الله رئیسی فقط رئیس جمهور ما نبودند، مولای ما هم بودند. وقتی صحبت از ایشان در خانه شود، به بچه‌ها تاکید می‌کنم که ایشان را حتی به شوخی با اسم کوچک صدا نزنند و بگویند آقای رئیسی.

این بانوی تبریزی می‌گوید: ایشان آقای ما بودند. اندازه رهبرمان دوستش داشتم. همیشه می‌گفتم که نور خاصی در چشمانش است. اگر مرگ ایشان جز شهادت بود، تعجب می‌کردم.

به ما ثابت شد «سرانجام خادمان به نظام، انقلاب و مردم شهادت است»

تعدادی نوجوان در گوشه‌ای از گلزار گرد هم آمده و در حال خواندن دعا هستند. یکی از این پسران نوجوان به خبرنگار ایرنا، می‌گوید: امروز به ما ثابت شد کسانی که در راه نظام خدمت می‌کنند و خدمات بزرگی به اسلام، مردم، دولت و انقلاب کرده‌اند، سرانجام آن‌ها به شهادت ختم می‌شود.

وی با اشاره به خدمات رئیس جمهور شهید و جهادی کشورمان، ادامه می‌دهد: فقط جمله حضرت آقا می‌تواند خدمات ایشان را تفسیر کند که فرمودند «رئیسی عزیز خستگی نمی‌شناخت.»

بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، بدترین اتفاقی بود که ممکن بود بیفتد

پسر نوجوان دیگری از این جمع نیز به خبرنگار ایرنا، می گوید: حادثه‌ای که روز گذشته اتفاق افتاد، بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، بدترین اتفاقی بود که ممکن بود بیفتد.

وی ادامه می‌دهد: این ضایعه بزرگی که در نظام جمهوری اسلامی، دولت و ایران اتفاق افتاد و رئیس جمهور زحمتکش و جهادی کشورمان را از دست دادیم به همه کسانی که برای این کشور و نظام دلسوز هستند، تسلیت می‌گویم.

وی با اشاره به شهادت امام جمعه و استاندار آذربایجان شرقی در این حادثه، می‌افزاید: امام جمعه تبریز و استاندار آذربایجان شرقی بهترین مسئولانی بودند که تاکنون در استانمان داشتیم.

این پسر نوجوان با بیان اینکه آیت الله آل هاشم، امام جمعه محبوب و مردمی شهرمان را از دست دادیم که واقعا بین همه مردم و کسبه و اصناف محبوب بودند افزود: استاندار جوانی را از دست دادیم که در همین مدت کوتاه تصدی مسئولیت خود، زحمات زیادی کشیدند.

وی ادامه می‌دهد: امیدواریم در همین روز ولایت امام رضا(ع)، اجرشان با ایشان باشد.

ذات کشور و ملت ما، شهید پرور است

دختر دانشجویی که با بسته نذری در بغل گرفته برای شادی روح شهدای در راه خدمت، بین مردم احسان پخش می‌کند، به خبرنگار ایرنا، می‌گوید: این ضایعه غم بار را به رهبر معظم انقلاب و تمامی داغداران داخل و خارج کشورمان که به عزای این سوگ نشسته‌اند، تسلیت می‌گویم.

وی می‌افزاید: فقط می‌توانم بگویم آنگونه که شهید رجایی‌ها رفتند و به جایشان شهید آیت الله رئیسی‌ها آمدند، الان هم که بر سر این اتفاق، آیت الله رئیسی‌ها رفتند، جایشان با انسان‌های توانمندتری پر می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: ذات کشور و ملت ما، شهید پرور است و همواره پس از خون شهیدی که در این مملکت ریخته شده، فرد قوی تری به جایش آمده است.

خدا از امام جمعه مان راضی باشد

مادربزرگی با چشمان اشکبار و چادر بر سر، به تنهایی در گوشه‌ای از گلزار شهدا نشسته و به نقطه به خبرنگار ایرنا، می‌گوید: چه بگویم فرزندم. آنقدر ناراحت هستم که به پیش شهدا پناه آورده‌ام.

با چادر، اشک‌هایش را پاک کرده و ادامه می‌دهد: خدا از امام جمعه شهرمان راضی باشد.

وی با یادآوری نماز جمعه آخر آیت الله آل هاشم، می‌افزاید: جمعه به نماز رفتم و پشت سر ایشان نماز خواندم.

وی می‌گوید: این مسئولانی که امروز شهید شدند، همیشه به درد مردم گوش می‌دادند و برای رضایت مردم تلاش می‌کردند. حیف که چنین انسان‌هایی را از دست دادیم.

بعد از شهادت حاج قاسم چنین اشکی نریخته بودم

بانوی جوانی که به همراه دختر خردسال خود در گلزار شهدا حضور دارد، تا لب به سخن باز می‌کند، اشک‌هایش دوباره سرازیر می‌شود و می‌گوید: آن‌ها شهید شدند اما ما ماندیم و یک دنیا غم.

وی به خبرنگار ایرنا، می‌گوید: امیدوارم خدا به همه مردم صبر عنایت کند. من بعد از شهادت، حاج قاسم چنین اشکی نریخته بودم.

وی ادامه می‌دهد: آقای رئیسی، انسان مومن و جهادی بودند و استراحت نمی‌شناختند. امیدوارم آن دنیا بتوانند استراحت کنند.

وی می‌افزاید: آقای امیرعبداللهیان هم زحمات زیادی برای وزارت امور خارجه کشیدند. آقای آل هاشم پدر ما بودند و برای تبریز و استان ما مدیون زحمات ایشان است. استاندار ما هم هنوز خیلی جوان بودند.

این بانو می‌گوید: خدا به خانواده همگی این شهدای عزیز صبر خانم فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) را عنایت دهد . به ما هم صبر بدهد چون تحمل این غم برای ما بسیار سخت است.

به گزارش ایرنا، آیت الله سید ابراهیم رئیسی خادم‌الرضا(ع) و هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران که عصر یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد قیز قلعه‌سی به سمت شهر تبریز، در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شده بود، به همراه تمامی همراهان، همزمان با شب ولادت امام رئوف علی ابن موسی الرضا (ع) به مقام رفیع شهادت نایل شد.

آیت الله آل هاشم، نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیس‌جمهور و تعدادی از محافظین و خدمه بالگرد از سرنشینان بالگرد حامل رئیس‌جمهور بودند.