به گزارش ایرنا؛ روشنایی راه امروز ما، راه و روش مردانی همچون شهید «منوچهر عابدینینیا» و دیگر شهدای سرافراز ایران اسلامی است که مردانه جنگیدند و جان دادند تا مردان بزرگی هم اینک در مقام و جایگاه شهدای زنده نقش آفرینی کنند.
شهید عابدینینیا مردی از جنس ایثار و حماسه که یازدهم بهمنماه سال ۱۳۳۹ در شهرستان ملایر به دنیا آمد، پدرش کشاورز بود و با کار بر روی زمین زراعی و باغبانی مخارج زندگی خود و خانوادهاش را تامین میکرد و در تلاش بود فرزندان خود را با سرشت پاک و خداجوی پرورش دهد.
منوچهر سال ۱۳۴۶ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و از آنجا که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود، تا سال چهارم مقطع متوسطه در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل داد، در سالهای انقلاب همراه با دیگر جوانان و نوجوانان ملایر در راه پیروزی قیام بزرگ ملت ایران گام برداشت و در این راه از هیچ کمک و اقدامی فروگذار نکرد.
او سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد، در سالهای دفاع مقدس به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پیوست و روانه جبهههای نبرد حق علیه باطل شد تا از مرزهای ایران در برابر تهاجم وحشیانه رژیم بعث عراق دفاع کند.
اخلاص، گذشت و تقوا ویژگی بارز شهید عابدینینیا
«ناهید اسکندری» همسر شهید عابدینینیا درباره ویژگیهای بارز همسرش میگوید: او بسیار مهربان، با گذشت، صبور و مردمدار و به خانواده و احترام گذاشتن ویژه به پدر و مادرش، اهمیت بالایی قائل بود.
وی مهمترین شاخصه اخلاقی شهید عابدینینیا را توجه به نماز اول وقت آن هم به صورت جماعت عنوان و ادامه میدهد: خواندن نماز شب یکی از ویژگیهای او بود و همیشه قبل از خواب سوره واقعه را میخواند و بسیار هم به ما تاکید میکرد قبل از خواب این سوره را بخوانیم.
اسکندری میافزاید: شهید عابدینینیا در مراسمهای سینهزنی، نوحهخوانی و عزاداریها را تا زمانیکه اینجا بود همیشه شرکت میکرد و هیات حزب الله ملایر که همچنان هم پا برجاست، توسط وی و چند تن از شهدای بزرگوار دیگر همچون شهید تاجوک و شهید طالبی بنا گذاشته شد.
وی میگوید: با توجه به اینکه شهید عابدینینیا کمتر کنار ما بود و خاطرات زیادی از وی ندارم، اما همان لحظههایی هم که در کنار خانواده بود، همه آن لحظهها خاطره است.
همسر شهید عابدینینیا ادامه میدهد: هر زمانی که وی به مرخصی میآمد، به همه سر میزد و بسیار اهل رفت و آمد بود، با همسایهها مهربان بود، رعایت حال دیگران را در همه شرایط داشت و همین مردمداری او باعث شده بود که همه او را دوست داشته باشند.
شهادت در مکتب امام حسین(ع) آرزویش بود
اسکندری گفت: لحظه خبر شهادت همسرم بسیار برایم سخت و دردناک بود، اما با همه وجود به خودم گفتم کسی که با خدا معامله میکند، باید صبور باشد و همه سختیها را به جان بخرد و به خودم آرامش میدادم، با وجود ۲ فرزند کوچک و یک فرزندی که هنوز به دنیا نیامده و هیچگاه پدرش را ندید، روزهای سختی را میگذراندم اما همه توکلم به خدا بود که در میان این سختیها خدا را دارم.
وی ادامه میدهد: وقتی به مصیبتهای حضرت زینب(س) و امالبنین(س) فکر میکردم، آرام میشدم و میگفتم باید صبور باشم تا بتوانم مقاومت کنم.
همسر شهید عابدینینیا یادآور میشود: پس از هفت ماه از شهادت همسرم، فرزند سومم متولد شد و با توجه به شرایطی که داشتم، کنار خانواده همسرم زندگی کردم و بعد از یک سال به منزل خودمان که قبلا نیمهکاره بود، آمدیم و کمکم تکمیلش کردیم و بچهها بزرگ شدند و من قد کشیدن فرزندانم را بدون داشتن پدر میدیدم، اما تمام تلاشم این بود که جای خالی پدر را برایشان پر کنم.
به گفته وی؛ در حال حاضر هر سه فرزند شهید عابدینینیا تحصیلات عالیه دارند و ۲ فرزندم در آموزش و پرورش و یکی از آنها نیز در بیمارستان مشغول خدمت به جامعه هستند و خدا را شکر میکنم که همه سختیهایی که تحمل کردم، نتیجهبخش بود و فرزندانی خوب تحویل جامعه دادهام و دعایم برای همه فرزندان و مادران این سرزمین و فرزندانم عاقبت به خیری و سعادت است.
بخشی از وصیتنامه شهید «منوچهر عابدینینیا» بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
«شیعه از صدر اسلام گرفته تا به حال مظلوم بوده و هست، چون سخن از یکتاپرستی و نبوت و عدالت و امامت و روز رستاخیز میزند و یگانه پرچمداری است که میتواند انسانها را به کمال و لقاءالله برساند، پس ما که شیعه و پیرو علی(ع) و فرزندش حسین(ع) میباشیم، حسینی که با فدا کردن طفل ۶ ماههاش هم در راه خدا دریغ نکرد».
«ما با الهام گرفتن از مکتب سید الشهدا(ع) آموختیم که مرگ با عزت به از زندگی ننگین و خفتبار است، لذا چگونه میتوانیم شیعهگری کنیم، اما در عالم طلحه و زبیر و یزید و معاویههائی همچون صدام و دیگر ابرجنایتکاران روی زمین زندگی کنند و بر ملتهای مظلوم جهان حکمفرمایی نمایند و در حالی که مستبدترین انسانها هستند و خود را رهبر مسلمین و کلیددار خانه خدا قلمداد میکنند، ما دم فرو بندیم و سر را در لاک خود کنیم و در خواب خرگوشی باقی بمانیم».
«با توجه به تمام این مسائل من راه خود را که همان راه و هدف مولای مظلومان حسین(ع) میباشد، با عشق و علاقه و به اراده خود انتخاب کردم و تمام مشکلات آن را به جان و دل پذیرایم».
«پس اگر سعادتی نصیب این بنده حقیر شد و در کاروان شهدا پذیرش شدم، به شما پدر و مادر و همسر و برادران و خواهر و فرزندانم توصیه میکنم هیچگونه عکسالعمل منفی از خود نشان ندهید، زیرا هدف والاست، پس پدر و مادرم شما همچون پدر و مادران صدر اسلام باشید که وقتی عزیزانشان را در راه خدا فدا میکردند، از تحویل گرفتن جسدش هم خودداری میکردند».
«پدر و مادرم اگر چه فرزندی لایق نبودم، مرا عفو کنید و از لغزشها و خطاهایم بگذرید و مرا حلال کنید».
شهید «منوچهر عابدینینیا» سرانجام پس از ماهها مجاهدت در راه خدا در یکم خردادماه سال ۱۳۶۵ با سمت فرمانده گروهان در منطقه جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. برادرش «محمد عابدینینیا» نیز به شهادت رسیده است، مزار مطهر او در گلزار شهدای شمسآباد، زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.
شهید «منوچهر عابدینی» سال ۱۴۰۲ به عنوان شهید شاخص شهرستان ملایر معرفی شد.