به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، بارها در کنسرتها یا حتی در ویدیوهایی که از اجراهای صحنهای در سطح گستردهای دست به دست شده، دیدهایم که نوازنده ویلن در حال نواختن، آرشهاش بریده اما نوازندگی و آرشهپرانی ویلن ادامه یافته یا خوانندهای که میکروفن از دستش افتاده اما همچنان صدای خواندنش در سالن ادامه یافته است. اینها هیچگاه نشانه خوبی برای موسیقی نبوده و نخواهد بود.
متاسفانه تاکنون تمام گزارشهای پلیبک در موسیقی صحنهای مربوط به موسیقی پاپ بوده و حتی یک نمونه از موسیقی سنتی مورد اتهام چنین اقدامی قرار نگرفته است.
حتی زمانیکه یک اثر را در خانه و با یک دستگاه پخش میشنویم نیز یک تعامل دوسویه است بین مخاطب و آفریننده اثر با این تعریف که مخاطب در طول زمان و با شنیدن آثار موسیقایی بازخوردش را در نمودی جمعی به صاحب اثر اعم از خواننده، نوازنده، آهنگساز و شاعر میرساند و آفریننده هم با این دل دادن و دل ستاندن به آفرینش هنری خود حیات میبخشد و تداوم.
حال این تعامل دوسویه در اجرای صحنهای، در کنسرت به اوج خود میرسد. همانطور که خواننده و عوامل روی صحنه در یک اجرا انتظار همراهی با مخاطبین را دارند، آنها به مراتب بیشتر انتظار دارند برای یک رویداد هنری که برایش وقت و هزینه گذاشتهاند، شاهد یک اجرای واقعی باشند اما متاسفانه آمار و گزارشها از کنسرتهای عموما پاپ حاکی از شیوع بیش از اندازه و از کنترل خارج شده پلی بک در کنسرتهاست.
اتفاقا در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی که مصائبش بیشتر است و رسیدن به جایگاهی که بتوان برای مخاطبین به صحنه رفت، بسیار دشوار، هزینهبر و زمانبر است اما این بخش مهم و قابل اتکا در موسیقی عموما در شرایطی کاملا آکوستیک و واقعی اجراهای خود را به صحنه میبرند.
شکی نیست که خوانندهای که برای نمونه در طول دو ماه پیاپی و هر روز چندین سانس برنامه اجرا میکند بسیار دشوار و در مواردی غیرممکن است که بتواند صدا و انرژیاش را سالم حفظ کند ازاینرو بسیاری برای اینکه حداکثر کنسرتها را برگزار کنند، خود را ملزم به اجرا به صورت پلی بک میکنند.
این مساله یا معضل قطعا یک دلیل مهم دارد که ورای تمام دلایلی است که عواملش عنوان میکنند؛ پول و کسب درآمد بیشتر.
آیا میشود مثلا برای کسب درآمد بیشتر به جای ده تن بار برای یک کامیون با این ظرفیت، ۳۰ تن بار با آن حمل کرد؟ یا اینکه یک جراح برای کسب درآمد بیشتر به جای یک عمل سنگین ۴ ساعته در یک شبانه روز، ۵ عمل سنگین انجام دهد؟!
متاسفانه در برخی اجراهای صحنهای نه تنها خواننده بلکه نوازندهها هم به صورت پلیبک اجرا میکنند و این در اولین واکنش، توهین به شعور مخاطب است. این که یک موسیقی باکیفیت استودیویی از قبل ضبط شده در سالن کنسرت پخش شود و خواننده و نوازندهها با آن به صورت نمایشی همراهی کنند، چقدر میتواند حس بدی را در مخاطب القاء کند.
اینجا و برای این کار به هیچ عنوان، هیچ استدلالی توجیهپذیر نیست زیرا برگزارکنندگان تا این لحظه حتی یک مورد نبوده که پلیبک را اعلام کنند بدین معنی که کنسرت را زنده اعلام میکنند و عوامل و خواننده نیز به زنده بودن تظاهر میکنند و این مساله که حتی اگر صادقانه هم اعلام شود قابل قبول نیست چه رسد به پنهان کاری و سوء استفاده از علاقه مخاطبین و هواداران یک خواننده یا یک ژانر و گروه موسیقی.
اینجا این بخش از پیکره موسیقی خود در حال تخریب و وارد کردن ضربه به تمامیت موسیقی است. به همین دلیل، هیچکدام از عوامل موسیقیها و اجراهای مورد اتهام نمیتوانند و نباید به دیگر معضلات و مشکلات موسیقی اعتراضی داشته باشند، نباید به مسولین فرهنگی ایراد بگیرند و از چالشها و معضلات موسیقی دم بزنند. چرا که خود در حال آسیب زدن و ضربه زدن به موسیقی هستند.
مطالبه موسیقی از مسولان فرهنگی و ابراز دغدغهمندی تنها برای کسانی است که خود آسیبی به موسیقی، مخاطب و فرهنگ جامعهشان نزده باشند.