تهران - ایرنا - عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به اینکه استیون سیمون روند سیاست‌گذاری آمریکا در خاورمیانه را از زمان کارتر تا ۲ سال اول بایدن مورد نقد و بررسی قرار داده است، افزود: بررسی این روند به قلم یک آمریکایی که خود عضو وزارت خارجه و شورای امنیت ملی این کشور بوده است،حاکی از سیر نزول تفکر، اندیشه، و اخلاق در سیاست‌های این کشور، در مسائل و منافع راهبردی آمریکا است.

سجاد فرخی‌پور در مصاحبه با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران به روایت و تحلیل بخش‌هایی از کتاب « توهم بزرگ: فراز و نشیب جاه‌طلبی آمریکا در خاورمیانه» پرداخته است و ضمن اشاره به محورهای اصلی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه در دهه‌های اخیر، دلایل اصلی عقب رفت آمریکا از موضع ابرقدرت بی‌رقیب دوران پس از جنگ سرد را مطرح کرده است.

عضو هیات‌علمی دانشگاه ضمن اشاره به بخش‌های اصلی این کتاب، دلایل شکست سیاست‌های این کشور در منطقه غرب آسیا و زوال هژمونی بی‌رقیب این کشور را مطرح کرده است.

روند نزولی ظرفیت اندیشگانی سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد

فرخی پور با بیان اینکه ظرفیت‌سازی معرفت‌شناختی در ساحت اندیشه سیاسی و کاربست عملی آن در رویه های سیاست برای تعریف منافع راهبردی، تصمیم سازی و اتخاذ اقدام‌های هوشمندانه باعث شد تا آمریکا در سال‌های قبل و حین جنگ سرد، ظرفیتی از کنشگری بین‌المللی را برای خود ایجاد کند، گفت: ضمن تأثیر مستقیم بر اروپا و آسیا، منافع بلوک شرق را نیز متأثر کرد و باعث شد تا این کشور در خلأ قدرت ایجادشده در جهان پساشوروی، به یک سطح هژمونیک غیر قابل منازعه دست یابد و در سایه امن این قدرت ایجادشده، رویه های اقتصادی و ساختارها و مناسبات سیاسی جهان را نیز تحت کنترل خود درآورد. این جایگاه برتر تا سال‌ها در سایه قدرت دلار و تبلیغ رسانه دست‌نخورده باقی ماند تا اینکه اولین روسای جمهور آمریکا در بافتی عاری از خاستگاه معرفتی خود پای به عرصه قدرت گذاشتند و با اتخاذ تصمیمات عاری از اندیشه و اخلاق، ولو با تعریف قابل نقد خود از این مفاهیم، استهلاک این ظرفیت عظیم هژمونیک را رقم بزنند.

این مترجم با بیان اینکه استیون سیمون از نزدیک فرایندهای سیاست سازی در ۸ دولت گذشته آمریکا را نظاره‌گر بوده است، ادامه داد: بر این فرسایش نخبگانی در دولت‌های گذشته صحه گذاشته است ولی درعین‌حال تلاش کرده است تا با اتخاذ برخی گزاره هایی متعصبانه، نسبت به بزرگنمایی قدرت نظامی و اقتصادی و خاستگاه تمدنی ملت آمریکا، این نارسایی های مشهود را در ذهن خواننده ترمیم کند، گزاره هایی که آن‌قدر با واقعیت‌های امروز جهان فاصله دارند که زمینه استهزاء خود نویسنده را فراهم کرده است.

او افزود: به‌طورکلی، نویسنده معتقد است که همه هشت رئیس‌جمهور آخر آمریکا، از کارتر تا بایدن، منافع راهبردی کشور را قربانی منافع شخصی، جاه‌طلبی و میراث سازی از دولت خود کرده اند به نحوی که آمریکا از ابرقدرت بی‌رقیب به یک قدرت بزرگ پرچالش تبدیل شده است. بر اساس دیدگاه نویسنده، دلیل اصلی این سقوط فاصله گرفتن از خاستگاه اندیشگانی سیاست ورزی و برخی متغیرهای مداخله گر بیرونی، به ویژه تأسیس رژیم جعلی اسرائیل عنوان شده است. فکت های ارائه‌شده راجع به این دیدگاه بدیع، از زاویه دید یک مشارک و حاوی اطلاعاتی از واقعیت‌های سیاست سازی آمریکا است که تاکنون به آن پرداخته نشده است.

هزینه برای هیچ: اسرائیل محور اصلی مداخله آمریکا در خاورمیانه

فرخی پور با اشاره به اینکه در این کتاب ۳ محور اصلی برای مداخله دولت‌های آمریکا در خاورمیانه مطرح شده است، گفت: در ۸ دولت گذشته آمریکا تلاش برای تثبیت و حمایت از اسرائیل، حمایت از عربستان و مهار ایران محورهای اصلی مداخله آمریکا در خاورمیانه را تشکیل داده است. نکته ای که در این کتاب مطرح شده است و نویسنده با لحنی کنایه آمیز به آن پرداخته است، منطق آمریکا برای دفاع از اسرائیل است که «حفظ بنیان مردم‌سالاری» در این منطقه عنوان شده است درحالی‌که به منظور اخذ امتیاز برای همین رژیم از کشورهای استبدادی عرب مانند اردن و مصر، ضمن پذیرش نوع حکومت غیر دموکراتیک آنان، حاضر به پذیرش سرکوب ملت‌های عرب توسط آنان شده است و یا برای خرید نفت با قیمتی کمی ارزان‌تر، پادشاهی عربستان، سرکوب مخالفان توسط این رژیم و تضییع حقوق انسانی را صریحاً نادیده گرفته است.

عضو هیات علمی دانشگاه افزود: این در شرایطی است که در قلم نویسنده، ترس از صهیونیسم و ملاحظه برای حفظ حمایت های مالی عربستان برای مؤسساتی که در آن‌ها مشغول است، به چشم می‌خورد اما در برخی فرازها نمی‌تواند نسبتا به صدها هزاران جان آمریکایی و تریلیون ها دلار ذخایر و سرمایه های این کشور که صرف تحقق این محورها شده است، بی‌تفاوت باشد و درنتیجه‌گیری خود درنهایت عنوان می‌کند که صهیونیست ها و سعودی ها خود باید مسئول ترقی و تأمین امنیت خود باشند. نکته دیگری که این نویسنده به عنوان طنز تلخ ماجرا بیان می‌کند این است که این هزینه های نامتناسب و هنگفت در مجموع نه موجب ارتقاء راهبردی عربستان سعودی شده است و نه توانسته است بقای دولت صهیونیستی را تضمین کند.

او ادامه داد: دلایل عدم تفوق راهبردی اسرائیل در طول مداخلات آمریکا هم شکست‌های مداوم تلاش‌های دولت‌های آمریکا برای ایجاد توافق صلح، ناامیدی فلسطینیان نسبت به راه‌حل دیپلماتیک و لزوم تقابل سخت در چشم‌انداز راهبردی آن‌ها از یک‌سو و شکست‌های راهبردی در تقدیم عراق و یمن به محور مقاومت، و ظهور فزاینده قدرت راهبردی ایران به عنوان یک قدرت میانه جهانی حائز ظرفیت‌های به چالش کشیدن ابرقدرت‌ها بیان شده است. ناچار بودن آمریکا برای خروج از باتلاق خاورمیانه و حفظ امنیت راهبردی و اقتصادی خود در محدودهای کوچک‌تر درنهایت آمریکا را مجبور به تقابل با چین در حوزه آتلانیک-آرام و درنهایت تمرکز راهبردی بر اروپا خواهد کرد و اسرائیل را با چالش‌های فراوان داخلی و خارجی خود تنها خواهد گذاشت. نبود آمریکا، تقویت ایران، واقعیت فلسطین، و عدم رسیدن به توافق ماهوی با اعراب به دلیل تضارب اگزیستانسیالیستی در قالب پیمان‌هایی مانند پیمان آبراهام یا معامله قرن، اسرائیل را در سراشیبی نابودی قرار خواهد داد.

تغییر سیاست مهار ایران به تلاش برای بازدارندگی در مقابل ایران

فرخی پور با بیان اینکه این کتاب نسبت به مداخله آمریکا در برخی کشورها مانند عراق و لیبی با قلمی انتقادی‌تر سیاست‌های دولت‌های آمریکا را بررسی کرده است، اظهار کرد: هر موقع به ایران پس از انقلاب رسیده است، تلاش کرده است تا سیاست‌های آمریکا علیه ایران را دارای بنیانی منطقی و مستدل جلوه دهد. خود نویسنده در چند بخش از این کتاب مداخله سازمان‌یافته عربستان در برخی حوادث تروریستی به ویژه حادثه ۱۱ سپتامبر را به تصویر می‌کشد و حتی روند شکل‌گیری و خط سیر آن را از وزارت تبلیغات عربستان تا زمان سانحه دنبال کرده است اما حاضر به برخورد با عربستان نیست و برای جبران شکست ناشی از آن، القاعده را در عراق جستجو می‌کند و به صدام حمله می‌کند.

به گفته این مترجم در این نگاه متناقض، نویسنده به تأسی از رویکرد آمریکایی خود در قبال انقلاب، بدون ارائه هیچ شاهدی، ایران را به اقدامات تروریستی علیه منافع آمریکا متهم کرده است و دلیل مخالفت این کشور با انقلاب اسلامی را این مسائل عنوان کرده است. نکته جالب‌توجه اینجا است که این کتاب هم در تلویح و هم در تصریح معترف به تأثیرگذاری نهال نوپای انقلاب بر همه ارکان سیاست‌گذاری و سیاست سازی امریکا و حتی انتخاب شدن و یا نشدن برخی از روسای جمهور این کشور می‌داند و با استدلال تأیید می‌کند که سیاست مهار ایران که به صورت مشخص از دوران کلینتون آغاز شد، با شکست مواجه شد و اقدامات ناشیانه ترامپ باعث شد که آمریکا در مقابل ایران از فاز تهاجمی راهبردی به حالت تدافعی راهبردی تغییر موضع بدهد و به دنبال ظرفیت‌سازی سیاسی و نظامی در منطقه باشد تا از ایران آسیب نبیند.

او با اشاره به اینکه استیون سیمون روند سیاست‌گذاری آمریکا در خاورمیانه را از زمان کارتر تا ۲ سال اول بایدن مورد نقد و بررسی قرار داده است، افزود: بررسی این روند به قلم یک آمریکایی که خود عضو وزارت خارجه و شورای امنیت ملی این کشور بوده است و وابستگی عاطفی و سیاسی و شاید نژادی بالایی به صهیونیسم دارد و قطعا برای نگارش خود ملاحظات بسیاری را رعایت کرده است، حاکی از سیر نزول تفکر، اندیشه، و اخلاق ( ولو از نوع آمریکایی) در سیاست‌های این کشور، وابستگی و فریب شدید دولت‌ها به مهره های صهیونیستی نفوذ کرده در بدنه دولت، فساد کنگره و سناتورها و خرید رأی آن‌ها حتی در مسائل و منافع راهبردی آمریکا است. ضعف روسای جمهور آمریکا در مقابل افرادی مثل نتانیاهو، و محمد بن سلمان، بخشی دیگر از واقعیت‌های آمریکا است که این کتاب در بخش‌های گوناگونی به تصویر کشیده است.

فرخی پور ادامه داد: نکته دیگری که در این کتاب آمده است و حاکی از فقدان شعور نخبگانی در فرایند سیاست سازی این کشور است تلاش روسای جمهور این کشور برای میراث سازی در خاورمیانه بوده است که برخی به دنبال حل مسئله فلسطین، برخی به دنبال حل مشکل تروریسم، برخی به دنبال دموکراسی سازی در عراق و لیبی و برخی به دنبال توافق هسته ای و برخی را به دنبال تحقق معامله قرن کشانده است. مجموع این عوامل آمریکا را در یک توهم بزرگ قرار داد که باعث استهلاک ظرفیت‌های راهبردی آمریکا در این کتاب شد. اگرچه این عنوان این کتاب «فراز و فرودهای جاه‌طلبی آمریکا در خاورمیانه» بوده است اما هیچ گزارشی از فراز و پیشرفت ارائه نکرده است و فقط به سقوط و نشیب‌ها و نقد آنان پرداخته است.

کتاب «توهم بزرگ: فراز و نشیب جاه‌طلبی آمریکا در خاورمیانه» اثر جدید استیون سیمون از مدیران ارشد وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا روایتگر مداخله ۸ رئیس‌جمهور آخر آمریکا در خاورمیانه است که اواخر سال ۲۰۲۳ توسط انتشارات پنگوئن در آمریکا منتشر شده است و موردتوجه محافل سیاسی در داخل و خارج آمریکا قرار گرفته است. این کتاب در پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (ع) و به قلم سجاد فرخی‌پور مترجم، روزنامه‌نگار و عضو هیات‌علمی دانشگاه به فارسی برگردانده شده است.