به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب «آنها» درباره شیطان و فریبهایش است. در کتاب به تکبر، فریب، درماندگی و اغواکنندگی شیطان اشاره شده است. واژه شیطان و فروعات آن ۸۸ مرتبه در ۷۸ آیه ذکر شده است. به این شکل که در ۸ آیه از قرآن در هر کدام واژه مذکور ۲ مرتبه ذکر شده و در یکی از آیات قرآن ۳ مرتبه و در ۶۹ آیه از قرآن هرکدام یک مرتبه آمده است. واژه ابلیس ۱۱ مرتبه در ۱۱ آیه از قرآن و «وسوسه» و فروعات آن ۵ مرتبه در ۵ آیه از قرآن ذکر شده است.
این اثر تاثیرپذیرفته از آیات و روایات و داستانهای مشهور دینی است که نشان دهنده طرز فکر و جهانبینی الهی نویسنده آن است. در این اثر، شیطان و پیروانش شناخته شده است. داستان زندگی ملک، داستان مردم فلسطین است. داستان مردم محروم جهان است که همگی یکصدا قیام کردهاند و با نه گفتن به کشورهای سلطهگر خواستار فروپاشی سران «آنها» هستند.
نویسنده گاهی به صراحت نصوص دینی را ذکر میکند مانند تصریح به آیه قران در فصل پنجم؛ (فراخوان شیاطین) سوره علق، آیه اول: «بخوان به نام پروردگات که (جهان را) آفرید». آیه نیز بدون تصریح به نصوص دینی، به آنها اشاره و دلالت میکند. مانند اشارهای که در مقدمه کتاب به آیات قرآنی میکند: «شیطانی که اشرف مخلوقات را از خود برتر ندانست، و گفت: من از آتش هستم و برتر از انسانی هستم که خاک آفریده شده.» عبارات بالا اشاره به آیه ۱۲ سوره اعراف دارد.
این کتاب چهاردهمین اثر شهناز آلوش است.
قسمتی از متن کتاب
عباس چشمانش غرق خون بود، نمیتوانست این همه درد و غم را از حافظهی مغزش دور کند.
نمیتوانست چهره معصوم مادری را که غرق خون به ناحق ریختهی کودکانش بود از یاد ببرد.
عباس با دلی پرغم به آرامی دست مادرش را گرفت تا به خانه ببرد.
در راه شاهد ریزش ساختمانهایی که بمباران شده بودند.
دنیایی از هجوم شیاطین از قبل طراحی شده بود و جولانگاه آخرین نفسهای حمایت کنندگانش برای این جنگ نابرابر.
گاهی ملک چشمانش را میبست تا مروری به گذشته داشته باشد.
گذشتهای که از هفت سالگی رقمی دیگر برایش خورده بود.
گذشتهای که کودکیاش را با تیرباران خانوادهاش در همان جا به خاک سپرده بود.
تا خاک هم شاهد این ماجرای خونین باشد.
حتی بیان کردن گذشتهی خونینش برای ملک عذاب آور شده بود.
آنجا که شیطان قسم خورده، کشتار مردم بیگناه را آغاز کرده بود نگهبانانی داشت که در هر شرایطی حافظ مسجد الاقصی بودند که یادگار پیامبران را همچون دژی استوار در آغوش گرفته بودند.
تا جاودانه بماند. تا گنجینهی درونش را آشکار کند.
تا گذری عرفانی به آنچه که در آنجا حادث شده بود را به دید جهانیان برساند.
شاید در ظاهر مسجد جایی برای عبادت بود ولی در باطن ایستادگی اشرف مخلوقات را در برابر ظلم و ستم پیروان شیطان را نشان میداد.
(صفحه ۹۲ و ۹۳)
کتاب آنها نوشته شهناز آلوش در قطع رقعی در ۱۱۵ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۳ منتشر شد.