به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، این نشریه آمریکایی نوشت: «جهان شاهد تنش بین آمریکا و جمهوری خلق چین در تنگه تایوان است که به عنوان یک باریکه ۱۰۰ مایلی (۱۶۰ کیلومتری) چین را از تایوان جدا میکند. در واقع تنگه تایوان مرکز ثقل هر مناقشه احتمالی بین واشنگتن و پکن است. هر چند نقاط برخورد زیادی فراتر از تنگه تایوان وجود دارد که تنشها در آنجا میتواند به یک فاجعه بزرگ بین دو قدرت هستهای تبدیل شود. یکی از این مناطق دریای جنوبی چین است.»
براندون جی. وایکرت نویسنده این گزارش مدعی است: دولت چین دوست دارد رئیس جمهورهای جدید آمریکا را به چالش بکشد تا ببیند که واشنگتن چقدر میتواند در زمان رهبری جدید تاب بیاورد. در اوایل دوره ریاست جمهوری باراک اوباما چین یک پروژه بلندپروازانه را برای ساخت جزایر مصنوعی در دریای جنوبی چین آغاز کرد.
نشنال اینترست در ادامه عنوان کرد: «پکن تاکید دارد که منطقه دریایی مورد مناقشه، متعلق به چین است. مبنای ادعاهای چین نقشههای باستانی از زمانهای مربوط به امپراطوری قدیم چین است که آنها در مورد آنچه اکنون آبهای بینالمللی در دریای جنوبی چین است، ادعا داشتند. پکن برای حمایت از ادعاهایش، حضور خود را ورای خاک خود آورده و یک موضع دائمی ایجاد کرده است که در کنار خطوط کشتیرانی بینالمللی قرار دارد.»
بر اساس این گزارش، «این حقیقت که برخی از بزرگترین ذخایر گاز طبیعی دست نخورده در بستر دریای جنوبی چین قرار دارد نیز پکن را ترغیب کرده است تا حضور خود را در آبهای بینالمللی افزایش دهد.»
در این گزارش با اشاره به اینکه تا کنون هیچ برخوردی بین آمریکا و چین صورت نگرفته، آمده است: اوباما نه تنها هیچ کاری انجام نداد بلکه از سوی برخی مشاوران ارشد خود در حوزه چین (به ویژه کورت کمپبل دستیار معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور اقیانوس آرام و آسیای شرقی) متقاعد شد تا جزیره سازی را در ازای یک توافق احتمالی با پکن در مورد مسائل مهم تجاری و امنیتی، نادیده بگیرد.
نشنال اینترست در این گزارش آورده است:بنابراین ترفند چین منجر به یک مشکل دائمی شد که به نفع پکن بود و به ایالات متحده و متحدانش آسیب رساند.
از سال ۲۰۰۹ تا کنون، چین توانسته سامانههای «ضد دسترسی- ممانعت منطقهای» (A۲/AD) را در سراسر منطقه ایجاد کند که برای دو منظور طراحی شدهاند: جلوگیری از استقرار نیروهای آمریکایی در منطقه در جریان یک بحران و ایجاد یک سپر در پشت نیروهای چین که میتوانند با مصونیت نسبی در مقابل همسایگان حرکت کنند.
پس از گذشت بیش از یک دهه از این وضعیت در دریای جنوبی چین، آمریکا اکنون خود را در موقعیت خطرناکی یافته است. ارتش این کشور به علت بحرانهای ژئوپلیتیکی متعدد از اروپا تا خاورمیانه که منابع و توجه محدود ایالات متحده را میطلبد، تحت فشار قرار گرفته است. رهبری آمریکا ضعیف است و مردم آن دچار اختلافند و بیشتر نگران مسائل مهمتر برای داخل کشور هستند.
در دوران جنگ سرد، شوروی با استفاده از تحلیل «همبستگی نیروها» خود را با سایر کشورها به ویژه ایالات متحده آمریکا اندازه میگرفت. آغاز یک بحران در دریای جنوبی چین یک سناریوی وسوسه انگیز است؛ توازن نیروها به نفع پکن است و چنین بحرانی میتواند آمریکا را بیشتر تضعیف کند.
اگر جنگ شروع شود با توجه به مقدار منابعی که پکن به دریای جنوبی چین اختصاص داده است، نیروهای این کشور آبراه مورد اشاره را برای خود خواهند گرفت؛ مگر اینکه چندین قدرت بزرگ در منطقه برای متوقف کردن چین وارد عمل شوند. زیرا اگر به ایالات متحده (یا حتی ایالات متحده و فیلیپین) بستگی داشته باشد، چینیها در کوتاه ترین زمان قلمرو خود را خواهند داشت.