تهران- ایرنا- صدوقی سُها مشعدار صدوق و سُهای سنت و میراث و فروغ حکمت نبویِ وحیانی‌ای هستند که روزگار عُسرت و غربت و غروب غم انگیزش را به‌سوی و به امید و ایمان به  طلوعی سرورانگیز از سرمی‌گذراند.

منوچهر صدوقی‌سُها نه تنها به اسم که به صفت هم، صدوقند و سُها. سخن نغز و مغز و شیرین و دلنشینی که سنگربان و مشعل‌دار «گرانقدر فکر و فلسفه» و «فروغ حکمت» سنت و میراث نبوی ما غلامرضا اعوانی در وصف منش والا وشخصیت ممتاز میزبان و میراثبان ومشعل‌دار اندیشمندِ هوشمند و بیداردل میهن ما صدوقی سها در آیین نکوداشتی که به پاس و در گرامی‌داشت نیم قرن بیش، مشعل‌داری و میراثداری و سنگربانی و معلمی ، در عصرگاه بیست وسوم خردادماه ۱۴۰۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی، به پاداشته و برگزار شد؛ هم رسا گفتند هم شیرین وشیوا ایشان را ستودند . اِنَّ الَّذینَ آمَنوا و عَمِلُوالصالحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرحمنُ وُدّا"( سوره مریم /۹۶).

چنین است خلاف آمد عرف تاریخ. تاوانش به هرمیزان سنگین وسهمگین؛ پیامدش بس عظیم و بس سرنوشت ساز وبس سرورانگیز

در بسترباد و بوران و توفان‌های سهمگین به پاخاسته از منطقه‌های غربی تاریخ و زلزله‌های سنگینی که در مقیاسی سیاره‌ای وانسان شمول ارض تاریخ و جغرافیای تاریخ و فرهنگ جامعه وجهان بشری ما را تکان داده است و آوارهای عظیم «بنیان‌ها» و «بنیادها» و بناهای کهن و رفیع و استوار سنت‌های اعتقادی و ارزشی و اخلاقی و معنوی و مواریث فکری و فرهنگی را بر سرجامعه‌ها و جمعیت‌های میلیاردی سیاره زمین، فرویخته است؛ آوار برداری و برگرفتن آوارها و باز ساختن و برساختن و برکشیدن سنت‌های معنوی و مواریث مدنی و فکری و فرهنگی از کف رفته و از یاد رفته و برباد رفته، از زیر و زِبَرِآوارها؛ پهلوان و پهلوانی رستم اندیشه می‌طلبد و میراثبانانی با همت و سنگربانانی هوشمند ومشعل‌دارانی دلیر و جان‌های فرزانه و وجدان‌های بیدار و آراسته به ۱۰۰ هنر و فرهنگ و فرهمندی.

صدوقی سُها مشعدار صدوق و سُهای سنت و میراث وفروغ حکمت نبویِ وحیانی‌ای هستند که روزگار عُسرت و غربت و غروب غم انگیزش را به‌سوی و به امید و ایمان به طلوعی سرورانگیز از سرمی‌گذراند.

و سنگین و سهمگین هم از سرمی‌گذراند؛ و غم انگیزهم از سرمی‌گذراند؛ و دلهره انگیزهم از سرمی‌گذراند.

صدوقی سُها گشاده دست و گشاده رو و سخاوتمندانه سرمایه عمرگرانقدرشان را به پای صیانتشان هزینه کرده و ریخته اند

همه آثارقلم و زاد قدم ایشان، از متقدم تا متاخر از صدر تا ذیل و نحوه و شیوه نگارش و ادبیات خاص ایشان، مصداق و گواه بر راه دشوار و پرصخره و سنگلاخی است که در آن گام برمی‌گیرند و ستبر و استوار در بستربوران و توفان مشعلداری و میراثداری و میراثبانی می‌کنند و با قامتی استوار درمیانه آوردگاه ایستاده اند.

استادان گرانقدری که چهارشنبه ۲۳ خردادماه در وصف جامعیت شخصیت ایشان که هم به فلسفه و حکمت وکلام هم به عرفان و اشراق و اخلاق نیک اندیشیدن ونیک سخن گفتن و کردارنیک آراسته است؛ سخن گفتند ؛ یک به یکشان از مشعلداران و میراثبانان و سنگرداران بزرگِ سنت ومیراث نبوی ایرانی و قرآنی و اسلامی ما هستند و همه برپیوستگی سنت ومیراث و حکمت و خردی انگشت تاکید نهادند که صدوقی سُها گشاده دست و گشاده رو و سخاوتمندانه سرمایه عمرگرانقدرشان را به پای صیانتشان هزینه کرده و ریخته اند.

آن گاه که همه از یاد بردند و سنگرها را رها کردند و روح خویش را در بازارمکاره دنیا به شیطان فروختند و باختند؛ آن قوم که از یاد نبرد و بیداربماند و سنگر را رها نکرد و در بستر بوران و توفان و سیل و سیلان فراموشی و بی‌خانمانی وسرگشتگی انسان و برکندن و افکندن ریشه‌ها و انکارسرچشمه‌ها، ستبرواستوار در میانه میدان، در آوردگاه ایستاد و بماند؛ طلوع فردا از آنِ اوست؛ فردای تاریخ به نام او رقم خواهد خورد.سنت ومیراث اندیشه وارزش‌های او محور تاریخ فردا خواهد بود. چنین است خلاف آمد عرف تاریخ. تاوانش به هرمیزان سنگین وسهمگین؛ پیامدش بس عظیم و بس سرنوشت ساز وبس سرورانگیز.

به سخن نغز ودلنشین حضرت حافظ:

درطریقت هرچه پیش سالک آید خیراوست

در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست.

عمربا عزت وصحت وسعادت جمیعشان بلند باد!

آمین!