به گزارش ایرنا، حامد شکیبانیا کارشناس و منتقد سینما با اشاره به ویژگیهای مستند قوی دل گفت: با توجه به رویکردی که فیلم «قویدل» دارد اینگونه به نظر میآید که تا حد زیادی به نیاز امروز سینمای مستند پاسخ داده است.
وی افزود: فیلم مستندی که هم نسبت به دغدغهها و مسائل و اتفاقات جامعه بیتفاوت نیست و هم حوصله سربر، غر بزن و تلخ و تار نیست و در عین حال که تلخیها را منعکس کرده، جذاب و تماشایی است. در فیلمهای پیشین سعید الهی یعنی «زومرهای ایرانی» جسارت عریانی در طرح موضوع است و در فیلم «قویدل» نیز جسارت زیادی در ساختار اثر دیده میشود چرا که ما با یک فیلم کمدی طرف هستیم که یک موضوع تلخ را مطرح میکند و به نوعی به کمدی سیاه نزدیک میشویم.
وی ادامه داد: لایههای تجربی و اکسپریمنتال در فیلم مشهود است یعنی همان فیلم تجربی که حاوی نوعی جسارت امتحان نشده است و خیلی کم پیش میآید که در آثار با آن روبرو شویم. در این اثر ذوق و خلاقیت علی فراهانی و نگاه راهبردی سعید الهی به عنوان تهیه کننده به هماهنگی رسیده و از سوی دیگر با سوژهای روبرو هستیم که داستان جالبی هم در زندگی شخصیاش دارد.
علی فراهانی صدر کارگردان فیلم نیز در مورد ایده فیلم گفت: به نظرم میتوان «قویدل» را از آنجاییکه اتفاقها و گره اصلی فیلم بین سالهای ۶۰ تا ۷۰ اتفاق میافتد، یک اثر تاریخی هم دانست. ما در بسیاری از مواقع بر اساس موضوع روز اتفاقهایی را از تاریخ بیرون میکشیم و روایت میکنیم تا جوابی به آن مسئله و پرسش روز پاسخ بدهیم.
قوی دل اثری تراژیک و کمدی است
وی ادامه داد: ما در فیلمنامه تلاش میکردیم که به سمت کمدی برویم و نگاهمان کلاً به مسئلهای که ۲۰ سال پیش اتفاق افتاده، یک نگاه دارک کمدی بود. منتها در صحنه و دربخش سینمای داستانی اثر، فیلمنامه تغییر میکند به خصوص در جهان کمدی و چه رسد به اینکه اثر مستند هم باشد. برخی از این لحظهها روی صحنه مشخص میشد که تا چه حد شوخی آن درآمده و برخی دیگر در تدوین و اینجا نگاه خود فیلمساز به مسئله بسیار مهم است. به علاوه شوخیهای زندگی خود آقای قویدل و نگاه شوخ طبعانهای که به زندگی داشتند و همه اینها دست به دست هم داد و یک هارمونی ایجاد شد که تبدیل شود که به اثری تراژیک و کمدی بدل شود.
سعید الهی تهیه کننده فیلم نیز با اشاره به چالشهای و تردیدهای احتمالی تهیهکنندگان گفت: در ابتدا که آقای فراهانی طرح را به من پیشنهاد کردند ذهنیت من همین بود که قرار است مستندی را طبق رویه مرسوم و سنتی آن از پرتره آقای قویدل بسازیم اما در همان جلسات اول من متوجه موضوعی در آقای فراهانی شدم و آن، خلاقیت عجیب این جوان دهه هفتادی بود که برای من بسیار جذاب بود. آقای فراهانی از نکاتی صحبت میکرد که من، حداقل در مستندهای قبلی خودم و در جامعه مستندسازان و فیلمسازان خیلی با این جسارت و شجاعت برخورد نکرده بودم. حتی من خیلی نگران بودم که آیا ما واقعاً در خط سیر یک فیلم مستند حرکت میکنیم و اینکه نیاز هست که با چند نفر از نظریه پردازان و یا اساتید دانشگاه مشورت کنیم و آیا اثری که تولید می کنیم یک اثر مستند تلقی خواهد شد یا نه و حقیقتاً تردیدهای زیادی داشتم.
وی در ادامه افزود: وقتی آقای فراهانی و آقای رستم آبادی رونوشت را با همکاری یکدیگر تنظیم کردند و به من دادند در ابتدا ۱۳ اپیزود بود که به ۸ اپیزود رسید و بعدها سر تدوین نیز کوتاهتر شد. این اثر یک مستند مشارکتی تعاملی است و صرفاً پرتره و تاریخی نیست و واقعا اگر شخص آقای قویدل نبود این مستند به این زیبایی شکل نمیگرفت. مرکز گسترش با اعتمادی که به ما کرد سرمایهگذاری روی این اثر را قبول کرد و ماهم ما طبق همان رویههای مرسوم که در مرکز گسترش وجود داشت عمل کردیم و با خلاقیتهایی که آقای فراهانی در پرداخت و پرورش ایده به کار برد به نتیجه خوبی رسیدیم.
متاسفانه تهیه کننده را به چشم سرمایهگذار میبینند
سعید الهی در مورد نقش مهم تهیه کننده در اثر افزود: من به مسئله تهیهکنندگی نگاه کمپانی محوری دارم بر این مبنا که نقش تهیه کننده را فراتر از یک دلال و صرفاً یک سرمایهگذار یا واسطه مالی میبینم. معتقدم صاحب مادی فیلم اگرچه تهیه کننده است اما بخشی از حقوق معنوی فیلم نیز مالکیتش به تهیه کننده بر میگردد. متاسفانه امروز فرهنگی ایجاد شده است که تهیه کننده را به چشم سرمایهگذار میبینند.
بیتفاوتی آفت بزرگی در جامعه است و ما به خاطر فردگرایی که در کشور ایجاد شده نسبت به همه چیز بیتفاوت شدهایم
سعید الهی با اشاره به لایههای مفهومی کار ادامه داد: معتقدم که هم در فیلم «زومرهای ایرانی» و هم فیلم «قویدل» لایههای مفهومی وجود دارد که جسارت راهبردی خودش را میطلبد. یعنی ما در مورد عدالت خواهی و نظارت همگانی صحبت میکنیم و در موضوع اثر میبینیم که نسبت به پدیدهها و آسیبها بیتفاوت نباشیم. بیتفاوتی آفت بزرگی در جامعه است و ما به خاطر فردگرایی که در کشور ایجاد شده نسبت به همه چیز بیتفاوت شدهایم. ولی آقای قویدل ثابت کرده که اگر آستین همت بالا بزند میتواند پروندهای مثل پرونده فرآوردههای خونی که دولت در آن دخیل بود را به سرانجام برساند.
سعید الهی با تشکر مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویا نمایی که شرایط ساخت این مستند را فراهم کردند افزود: اعتقاد دارم ساخت این مستند یک ضرورت است و امروز نیز معتقدم که تولید مستندهایی مثل مستند «قویدل» یک نیاز برای جامعه امروز ما است بنابراین هر کسی در قالب و ساحت مسئولیت اجتماعی هر گامی که برای تولید این مستندها و اثربخشی آنها در ذهن مخاطب بردارد، کار نیکی را انجام داده است و فکر میکنم که نسل نوپا و جوان امروز ما نیاز دارد که اینگونه آثار را ببیند و درست به این دلیل اصلاً روی زبان کمدی اثر حساس نبودم و از روز اول معتقد بودم که باید با زبان مردم صحبت کنیم و اصرار داشتم که زبان مردم باید بر فیلم حاکم باشد.
الهی با اشاره به استقبال خوب مخاطبان از فیلم قوی دل گفت: میخواهم تشکر ویژهای از مرکز گسترش سینمای مستند تجربی و شخص آقای حمیدی مقدم داشته باشم همینطور از آقای محمد طیب که این فرصت را فراهم کردند تا «قویدل» در گروه سینمایی هنر تجربه دیده شود.