به گزارش خبرنگار ایرنا، دومین مستند تلویزیونی «محمدباقر قالیباف» نامزد چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری شامگاه شنبه -دوم تیر- پیش از شبکه دوم سیما آغاز شده است.
نخستین مستند محمدباقر قالیباف سی ام خرداد با عنوان من رزمندهام از شبکه یک سیما پخش شد. «من رزمندهام اما با کسی سر جنگ ندارم»، این را محمدباقر قالیباف در نخستین مستند خود میگوید؛ از زمانی که در ۱۹ سالگی در جبهه فرمانده بود، تا امروز که ۶۳ ساله است و وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شده است، از همان روزهایی که در نقطه صفر مرزی میجنگید تا شهرداری و بهارستان هر جا که خدمت کرده، خود را «رزمنده» مینامد.
من هیچ موقع برای زندگی کردن، زندگی نکردم
محمدباقر قالیباف در دومین مستند تلویزیونی خود میگوید: من هیچ موقع برای زندگی کردن، زندگی نکردم، البته به این وضع عادت کردم. خودمان خواستیم.... فرهنگ ما، فرهنگ جبهه و کار است، در همه اتفاقات و رخدادها در هر عرصهای باشیم، ذی نفع نهایی مردم هستند.
از او پرسیده میشود: چرا پشت سرتان حرف می زنند؟ و این گونه پاسخ میدهد« معمولا این گونه است که هر کسی کنشی و حرکتی دارد، از حالت باری به هر جهت بیرون میآید و کاری انجام میدهد از آنجا مخالفتها و تقابلها و همراهیها شروع میشود، موثر میشود؛ منفی و مثبت. هر کنشی واکنش دارد. این در حوزه سیاست اتفاق میافتد.
با تصاویری از حضور در ساختمانی که به دنبال آن هیات والیبال استان تهران را میبینیم، آغاز میشود و مردم میانسالی که خطاب به او میگوید« دومیلیون کارگر ساختمانی هیچ درآمدی ندارند، به شما رای میدهیم اما کارگر ساختمانی هیچ درآمدی ندارد» و در ادامه و در جمعی دیگر که زنی مسن درباره گرانی میگوید و از بیماری قلبی همسرش «میگویند قلبش را باید عمل کند من از کجا بیاورم عمل کنم؟»
مساله معیشت؛ غصه میخورم
قالیباف به نکتهای مهم اشاره میکند؛ مساله معیشت. میگوید: «من غصه میخورم چرا . چند برابر معیشت، نه این که پول و ثروت تولید کنیم، این را داریم. بلد نیستیم از آن استفاده کنیم. هدر میدهیم. اینجا دیگر آدم کم میآورد.»
در یکی از سفرهایش پای بالگرد خطاب به مردم میگوید« این انقلاب برای محرومان و مستضعفان است. اینها جهاد، تلاش و مجاهدت کردند و به میدان جنگ رفتند. خودشان و فرزندانشان به شهادت رسیدند. در مجلس وظیفه خود میدانیم از مردم نمایندگی کنیم با اولویت محرومان و مستضعفان».
و دوباره تصاویری از مناطق عشایری مانند مستند اول؛ از سیستان و بلوچستان تا خوزستان و تصاویری از سفرهایی که به مناطق مختلف داشته است؛ او پیشتر هم از ساعتهای کم خواب و استراحت خود گفته بود تاکید میکند«من هیچ موقع، زندگی برای زندگی کردن، نکردم. عادت کردیم. خودمان خواستیم.
از او پرسیده میشود اذیت نمی شوید،که پاسخ میدهد: نه !
مساله تورم یکی از نکات بارزی است که در بخشی از سخنان قالبیاف در این مستند به آن اشاره میشود که در یکی از سخنرانیهایش میگوید: ما ظرفیتهایی داریم که قبل از رشد اقتصادی که مقداری زمان خواهد برد بخشی از ظرفیتهای ما متاسفانه امروز اتلاف می شود؛ با شناخت این ظرفیتها معتقدم و این را قول دادم و دولت چهاردهم را ضامن این کار میدانم تا زمانی که تورم کاهش پیدا نکرده و به اندازه افزایش حقوق نیامده و حتی کمتر از آن و تک رقمی نشده، فاصله بین این را برای جامعهمان حتما جبران میکنم؛ هم با کمک نقدینگی و هم با کالای اساسی» .
قالیباف از قانون میگوید و آن را مهم میخواند: «قانون مهم و اساس کار است وقتی نوشته میشود. و وقتی نوشته شد و به هر دلیلی اجرا نشد، ارزش آن فقط یک کاغذ است.هیچ اتفاقی نمیافتد...افرادی که در معرض قرار میگیرند، کارنامه و عملکردی دارند حتما باید به این کارنامه و عملکرد نگاه شود و تصمیم دقیق بگیریم.
او میگوید: وقتی ثبت نام کردم شاید دوست داشتم بروم مشهد و کرمان و بیایم ... فرصت نشد واقعا... وسط انتخابات است. اولین سفر را کرمان می گذارم مزار شهید سیلمانی و دیدار با مردم کرمان و برگردم...
در ادامه، بخشی از سخنرانی قالیباف در جمع مردم کرمان که میگوید: امروز آمدم در میان شما و مزار شهید که تجدید بیعت کنم که ای قاسم عزیز و مردمانی که با غیرت بودید در روز جنگ و روزی که جمهوری اسلامی و ایران عزیز به شما نیازمند بود بدون هیچ بهانهای به میدان جنگ آمدید و داوطلبانه جنگیدید و به تعبیر شهید چمران، آن روز، روزی که مردم از نامرد تشخیص داده میشد مردانه ایستادید....
یکی از هوادارانش توصیهای دارد. او سر در خودرو حامل قالیباف کرده و تاکید دارد در مناظرهها سفتتر صحبت میکنید مثل دفعه قبل صحبت نمیکنی... هوادار دیگری میگوید« باعث افتخار ما مشهدیها هستی...»
درباره اقدامات دوران شهرداریاش میگوید، و بلافاصله به مردم بازمی گردد «عزیزان، این انقلاب مال مردم است... افتخارش مال مردم است، قدرت حل مسالهاش مال مردم است. هر جا ما مردم را اجازه ندادیم که مشارکت معنیدار کنند، ما مسئولان نتوانستیم آن مشکل را حل کنیم...»
لیوانی آب به دست میگیرد و مینوشد؛ میگوید «دشمن با ما چه می کند؟ اولا آینده و امید را از ما می گیرند و نمیگذارند آینده روشنی در ذهن ما و باورهای جامعه بیاید پس امید را دارند می گیرند...»
به موضوع جهیزیه اشارهای دارد، قیمت جهیزیه به اندازهای که افزایش حقوق پیدا میکند، افزایش پیدا خواهد کرد. به موضوع مسکن هم اشارهای میکند و میگوید «۶۰ تا ۷۰ درصد درآمد مردم، زن و شوهر به مسکن داده می شود؛ ۴۵ درصد قیمت تمام شده خانه، زمین است»
وعده هم میدهد «برای کسانی که امروز مسکن ندارند صد درصد روستاییها و ۸۰ درصد آنهایی که در شهرها زندگی میکنند، ۲۰۰ متر زمین رایگان به همه میدهیم و بعد کار ساخت را خودشان انجام دهند و ما تسهیلگری می کنیم و در قانون، تسهیلگیری مسکن دیده شده است»
رانت خودرو که به گفته او « ماشین بی کیفیت را سه برابر کشورهای منطقه میدهند»، آن راظلم میخواند و میگوید« حتما باید واردات انجام شود تا با تولید داخلی رقابت کند»، از حل مساله انسداد مرزی هم سخن میگوید که «از دهه ۷۰ هم بحثش بوده که انسداد مرز را به طور جدی بگیریم.
قالیباف در بخش دیگری از گفتوگویش این را هم میگوید که «برای افق آینده در ۱۴۱۴ که ۱۲ سال دیگر پیش روی ماست؛ همان طور که تهران جدید را در ۱۲ سال ساختیم و مردم دیدند، حتما برای ۱۲ سال آینده، پایتخت دوم که پایتخت اقتصادی ایران است در سواحل دریای عمان و اقیانوس هند و پس کرانه آن انجام خواهیم داد. به گونه ای که مردم احساس کنند پایتخت اقتصادی هم شکل گرفت و آینده برایشان روشن شود، حالشان را با چهار طرح دیگر و افقشان روشن کنیم.
فرصت بزرگ ما
در طرحی که آن را طرح تمدنی میدانم می خواهم سواحل را پایتخت دوم اقتصادی منطبق با فناوریهای جدید، منطبق با بحث ترانزیت و منطبق با حوزه گردشگری و همه بنادر که اجازه ندهیم و فرصت ها را اقتصادی تر کنیم، مسیر ما ارزان تر است و زمان ما نصف زمان هایی است که انجام می دهند.
او به یک عادت خود هم اشاره میکند. «عادت دارم هر پروژه ای انجام می دهم طراحی انجام دادم تایمر می گذارم و به مردم می گویم از این زمان تا آن زمان.
و دوباره تصاویری از او و شهید رئیسی در کنار هم؛ و ذکر خاطره و یادآوری میکند: ما شهید رئیسی را سال ۵۶ با هم رفیق شدیم در مشهد در مبارزات قبل انقلاب. از آنجا با هم دوستیم. وقتی آن روز گفتم رفیق شهیدم، به خاطر این که با رفاقت با هم آشنا شدیم در مبارزات قبل انقلاب. اوج این هم در کارهای سیاسی و مسوولیتی در دهه ۹۰ بود. اوج این در کارهای سیاسی و مسوولیتی در دهه ۹۰ خورد و خورد در انتخابات سال ۹۶.
مستند به دقایق پایانی خود نزدیک میشود و سخنانی از شهید رئیسی پخش میشود که « قبل از انقلاب با آقای قالیباف، کم سن و سال بودیم، اعلامیه های امام را تکثیر می کردیم. از ۴۱ سال قبل دوستی و ارادت ما با آقای قالیباف بود. به همان ۴۰ سال قبل برمی گردد. .. ان شا الله خداوند، ایشان و زحمات ایشان را در امنیت، جای جای کشور و سازندگیها قبول کند.
مستند دوم محمدباقر قالیباف با تصاویری همانند آنچه در مستند اول دیدیم به پایان میرسد؛ دقایق قابل توجهی از این مستند همانی است که در مستند اول آمد با همان پایان ... دست در دست هم؛ محمدباقر قالیباف و شهید رئیسی.