به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، در این مستند که امشب ۳ تیر ساعت ۲ از شبکه دو پخش شد، چهرههای سیاسی و اجتماعی همچون عباس عبدی، شهیندخت مولاوردی، محمدرضا جلایی پور، محمد قوچانی، محمد جواد آذری جهرمی و محمد جواد ظریف نیز حضور داشتند.
این چهرهها هر یک چند جملهای در حمایت از پزشکیان صحبت کردند. عباس عبدی گفت: من دور قبل انتخابات رای ندادم. ولی این دوره بلافاصله پس از تایید آقای پزشکیان اعلام حمایت کردم.
شهیندخت مولاوردی نیز با تاکید بر اینکه بر سر یک دو راهی هستیم اظهار کرد: باید بین ادامه وضع موجود یا قدم گذاشتن به سمت جلو یکی را انتخاب کنیم.
نمایش صحنههای از نطقهای پزشکیان در صحن علنی مجلس اغاز کرد این مستند بود. این نامزد انتخاباتی در مقام یک نماینده گفت: «به حق باید رای داد. کدام نماینده رفته پول گرفته؟ نماینده ای که پول گرفته باید از مجلس اخراجش کنند.»
زمانی که ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز را عهدهدار بودم، با مشارکت مردم در عرض شش ماه ۶۳۰ خانه بهداشت در تبریز ساختیم
وی همچنین بیان کرد: ترسو کسانی هستند که فقر و بدبختی و گرسنگی را می بینند و خودشان را به کوچه علی چپ می زنند.
پرداختهای ناعادلانه حقوق و دستمزد و خودداری برخی پزشکان از انجام عمل جراحی در بیمارستانهای دولتی از دیگر نکاتی بود که پزشکیان به ان اشاره کرد. وی تاکید کرد: همه مشکل از سو مدیریت نشات می گیرد.
این نامزد انتخاباتی در ادامه مستند شعری از مولانا را زمزمه کرد که نام مستند از آن گرفته شده است: رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها/ وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو/ باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی/ گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
در بخش دیگری از مستند کارگردان تصاویری از زندگی روزمره خیابان را قاب گرفته بود و همزمان صدای مردم را منعکس میکرد که درباره نگرانیهایی چون گران شدن دلار، ازدواج و بیکاری حرف میزدند.
دختر پزشکیان که همیشه همراهش است نیز یکی از شخصیتهای فعال مستند بود. او در بخشی از این اثر به زندگی شخصی پدرش اشاره کرد و گفت: بابا عاشق ما و مادرم بود. مادر که از دنیا رفت، به خاطر علاقه ای که به ما داشت هیچ وقت ازدواج نکرد.
وی همچنین متن نامههایی را که از پدرش در زمان اقامت در آمریکا دریافت کرده بود خواند.
یک عدهای را به پوچی کشاندیم
پزشکیان در بخش دیگری از مستند اشارهای به اقامت کوتاهش در آمریکا داشت و گفت: در آمریکا دوره دیدم. آنها می خواستند من را نگه دارند. اما من قبول نکردم. ما ترک ها یک ضرب المثل داریم که غربت اگر بهشت هم باشد باز هم وطن خوب است.
این نامزد انتخاباتی اشارهای هم به فرار مغزها داشت و بیان کرد: قبل از انقلاب دانشجویان راست و چپ در فکر درست کردن مملکت بودند. ولی الان بعضی دانشجویان به فکر ساخت مملکتشان نیستند. ما یک عدهای را به پوچی کشاندیم و به هر حال مقصریم.
حضور در جبهههای دفاع مقدس
پزشکیان در بخش دیگری از مستند درباره حضورش در جبهههای دفاع مقدس گفت: زمان شروع جنگ بچه های دانشکده را جمع کردیم تا ببینیم تخصص ما به چه درد جنگ می خورد. برای درمان راهی جبهه ها شدیم. در یک عملیات ۱۲۰ نفر پزشک در عملیات شرکت کردیم.
وی درباره رفاقتش با مهدی باکری، فرمانده شهید توضیح داد: هر کسی که آن روزها را دیده باشد و با یکی مثل آقا مهدی نشسته باشد، نمی تواند نسبت به مملکتش بی تفاوت باشد.
بر اساس آن چه دیدیم او زمان جنگ مسئول اعزام اکیپهای پزشکی به جبههها بوده و همزمان بهصورت رزمنده و پزشک خدمت میکرده است.
نحوه ورود به وزارتخانه بهداشت دولت اصلاحات
این نامزد انتخاباتی درباره نحوه ورودش به وزارتخانه بهداشت دولت اصلاحات یادآور شد: زمانی که ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز را عهدهدار بودم، با مشارکت مردم در عرض شش ماه ۶۳۰ خانه بهداشت در تبریز ساختیم. به خاطر کارهایی که در تبریز کردم من را نامزد وزارت بهداشت کردند. برای حقانیت دولت خاتمی همین کافی است. چون در تهران اساتید برجسته پزشکی بودند و من جزو حزب اصلاحات نبودم.
امیدوارم اقتدار را دوباره به مملکت برگردانیم
در ادامه بخشهایی از توییت های کاربران شبکه اجتماعی ایکس در حمایت از پزشکیان نمایش داده شد. شرح سفرهای انتخاباتی پزشکیان به شهرهای شیراز، اصفهان و اهواز و سنندج بخش دیگری از محتوای این مستند بود. وی در جمع مردم گفت: فساد و رانت و تبعیض عوامل بر هم زدن اقتدار و عزت هستند. امیدوارم اقتدار را دوباره به مملکت برگردانیم.
راضی کردن رایهای خاکستری
در بخش پایانی مستند مرد معترضی را دیدیم که از پزشکیان میخواست با سایر نامزدها تندتر صحبت کند. او خطاب به این نامزد گفت: راضی کردن رایهای خاکستری برای ما کابوس شده است و اگر شما این گونه ادامه دهید آنها جذب نمیشوند.
پزشکیان در پاسخ گفت: من اهل دعوا نیستم. می توانم پرونده های برخی نامزدها را دربیاوم. چون خیلیها بیخود بالا آمده اند. خوب نیست در صداوسیما بگم بگم راه بیاندازم. همین بگم بگمها ما را به اینجا رسانده است.