به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، در روزهایی که کرونا سراسر جهان را فرا گرفته بود کسی تصور هم نمیکرد روزی آموزش از راه دور چنین در میان مردم قوت بگیرد. تا پیش از آن در اغلب نشستها و سمینارهای مرتبط با عدالت آموزشی، تمرکز امکانات و آموزشها در نقطهای خاص، به خصوص پایتخت کشورها، معضلی بود که همواره مطرح میشد و راهحلی درخور نیافته بود. اما با همهگیری ویروس کرونا و دستیابی به آموزش برخط برای اغلب مردم، دانشآموزان و دانشجویان، راهی باز شد تا انتقادها پیرامون آموزش از راه دور مطرح شود و ضعفهای این شیوه آموزشی نیز به چشم بیاید.
احسان شاه قاسمی، شاهو صبار، مصطفی ظهوری و مریم سبزعلی، نگارندگان مقاله پژوهشی با عنوان «فناوریهای جدید ارتباطی و افول آموزش طبیعی» به این موضوع پرداختهاند که آموزش طبیعی و مجازی چطور باید در تعامل با یکدیگر، فضای فعلی آموزش را بهبود بخشند.
این مقاله با اشارهای به سیر ورود آموزش برخط به سیستمهای علمی و دانشگاهی، به بررسی مزایا و معایب این سبک از آموزش پرداخته و ضمن اشاره به اینکه اجتناب از آموزش مجازی امکانپذیر نیست، شیوههای تعامل آموزش طبیعی و مجازی را ارائه داده است.
آموزش آنلاین از بازاری شدن تا حذف مرزهای جغرافیایی
در این پژوهش با اشاره به شروع روند آموزش مجازی که با تولد برنامههای یادگیری به کمک رایانه (CAI) ظهور پیدا کرد، دهه ۹۰ میلادی را اوج شکلگیری موسسهها و پلتفرمهای آموزشی است. با ظهور سایتهایی همچون Edx و courser از سال ۲۰۱۲ بستری برای آموزش از هر جای جهان شکل گرفت و ارائه آموزش به مخاطبان جهانی سهلتر شد.
این پژوهش اما در ادامه با اشاره به کتاب نیل پستمن با عنوان تکنوپولی؛ تسلیم فرهنگ به فناوری به آثار مخرب آموزش آنلاین و جایگزینی آن با آموزش طبیعی اشاره میکند.
پستمن عقیده دارد ورود فناوری به یادگیری، عمق دقت و درگیری فکری را کم میکند. او اذعان کرده که اولویت ابزارهای فناوری، کارایی و سرعت است نه آموزش. ارتباط چهرهبهچهره دانشآموزان با هم مهم است و باعث پرورش فکری و مهارت تفکر انتقادی میشود. پستمن حتی هشدار میدهد برای ورود فناوری به آموزش، باید عواقب آن را بسنجیم و رویکردی اتخاذ کنیم که آموزش سنتی هم حفظ شود.
نویسندگان اما در هر بخش این پژوهش ضمن تاکید بر نقاط ضعف، نقاط قوت آموزش آنلاین (برخط) را هم در نظر گرفتهاند. یکی از آنها، افزایش ظرفیت دانشگاهها برای پذیرش دانشجویان با رویکرد آموزش برخط است. آموزش برخط هم به دلیل رفع محدودیت حضور فیزیکی و از بین بردن مرزهای آموزش و هم به دلیل وابسته نبودن به ظرفیت فیزیکی دانشگاهها، شرایط خوبی برای پذیرش دانشجویان فراهم کرده است. از طرف دیگر اما بازاریشدن آموزش و حضور دانشجویان از فرهنگهای متفاوت، به عنوان معایب این شکل از آموزش عنوان شده است.
از بین رفتن نابرابری آموزشی، توانمندسازی حاشیهنشینان از سراسر جهان، یادگیری مطابق با سرعت پیشرفت دانشجو بخشی از مزایای آموزش آنلاین هستند که در این پژوهش به آنها اشاره شده است.
از بین رفتن نابرابری آموزشی، توانمندسازی حاشیهنشینان از سراسر جهان، افزایش فرصت یادگیری برای افراد محروم، از بین رفتن موانع آموزشهای سنتی، یادگیری مطابق با سرعت پیشرفت دانشجو همگی از مزایای آموزش آنلاین هستند که در این پژوهش به آنها اشاره شده است. افراد محروم که به دنبال پیشرفت و ورود به بازار کار هستند با شرکت در دورههای آنلاین که نیازی به حضور فیزیکی آنها ندارد، شغل بهتری خواهند داشت و به مشاغل پردرآمد دسترسی پیدا میکنند.
آموزش برخط باعث میشود افرادی از گروهها و انجمنهای متفاوت دور هم جمع شوند، پروژههای مشترک بگیرند و خود را ارتقا دهند. به علاوه افراد محرومی که به دلیل نژاد و جنسیت در آموزشهای حضوری دچار سوگیری و تبعیض میشوند، با آموزش مجازی دور از این تبعیضها و بدون ترس و آزاد خود را ارتقا میدهند.
نکته قابل توجهی در پژوهش نرخ رشد سالانه آموزش اینترنتی در جهان است که در سال ۲۰۲۱ در بازار بینالمللی، ۲۱۰ میلیارد ارزشگذاری شده و پیشبینی میشود تا ۲۰۳۰ به ۸۴۸ میلیارد دلار برسد. رشد سرمایهگذاری در این بخش در سال ۲۰۲۰ با عدد ۱۶/۱ میلیارد دلار نیز نشان از آن دارد که این بخش پتانسیل ایجاد تحول در آموزش را در آینده دارد.
به دور از فلسفه و ادبیات؛ آموزش طبیعی از منظر ژان ژاک روسو
اما آنچه این پژوهش قصد واکاوی آن را دارد، مفهوم آموزش طبیعی است. ژان ژاک روسو فیلسوف، نظریهپرداز و نویسنده کتاب امیل به طور کامل به مزایای آموزش طبیعی پرداخته و این پژوهش نیز برای توضیح مفاهیم مرتبط با آموزش طبیعی از آن بهره جسته است.
شخصیت اصلی کتاب امیل دور از شهر و آدمها و در طبیعت رشد میکند و پرورش مییابد. به نوعی ژاک روسو عقیده داشت کودک باید در فضای طبیعی رشد کند و آموزش ببیند. حتی آموزشهایی چون فلسفه و ادبیات نیز نباید به او داده شود تا او به صورت طبیعی و با مهارتهایی که از حضور در طبیعت میآموزد، رشد کند.
او عقیده داشت خداوند همه چیز را از ابتدا کامل خلق کرده و انسان است که با آموزش، در این روند مداخله میکند و مانع از این امر طبیعی میشود. او خلوص و خرد ذاتی که از فساد و نابههنجاری اجتماعی به دور باشد را اصل کتابش در نظر گرفته است.
روسو در کتابش اذعان میکند کودکانی که او سعی داشته با این شیوه پرورش بدهد، در نهایت با جامعه و پیچیدگیهای آن رو به رو میشوند و این انکارناپذیر است.
خطر انزوای ذاتی؛ زیست طبیعی ما از تعامل چهرهبهچهره میگذرد
رویکرد مقاله به آموزش طبیعی اما از زاویه دیگری است. نویسندگان عقیده دارند آموزش طبیعی یعنی ما به طور طبیعی از هم یاد میگیریم و تنها مخلوقاتی هستیم که به یکدیگر آموزش میدهیم. دلیل آن نیز وجود زیرساختی در مغز انسان است که حیوانات و دیگر گونههای طبیعی از آن محروماند. از این رو هیچ حیوانی نمیتواند به حیوان دیگری آموزش دهد.
آنها نتیجه میگیرند که آموزش در زیست طبیعی ما ریشه دارد و نمیتوانیم آن را با چیز دیگری جایگزین کنیم. آموزش آنلاین غیرطبیعی و ناکارآمد است؛ چون در مسیر زیست طبیعی ما انسانها نبوده است.
نویسندگان همچنین دلایل دیگری دارند؛ آنها معتقدند انسان ها به طور ذاتی در ارتباط با هم هستند و برای هماهنگ کردن اقدامات خود با دیگران تکامل یافتهاند. حتی نوزادان هم تمایل به درگیر شدن با هم و تعاملات مشارکتی دارند. از رو در نهایت آموزش طبیعی هم باید به سمت تکامل انسان حرکت کند و تعامل را بیشتر کند.یکی از معایب آموزش برخط، کمبود تعامل و نبودِ ارتباط حضور چهرهبهچهره است. فوریت اجتماعی در آموزش برخط از بین میرود و تبادل کلامی و غیرکلامی که در حالت حضور محقق میشود در آموزش غیرحضوری کمرنگ میشود
در همین نقطه و با اتکا به اهمیت تعامل در آموزش، یکی از معایب آموزش آنلاین را کمبود تعامل و نبودِ ارتباط چهرهبهچهره و مشکلآفرین میدانند. آنها عقیده دارند که فوریت اجتماعی در آموزش آنلاین از بین میرود و تبادل کلامی و غیرکلامی که در حالت حضور محقق میشود در آموزش غیرحضوری کمرنگ میشود. این باعث میشود آرام آرام انزوای ذاتی در یادگیری پدید بیاید و جامعهای پر جنبوجوش و فعال نداشته باشیم.
در پایان نویسندگان عقیده دارند نمیتوان به آموزش سنتی گذشته بازگشت و آموزش غیر حضوری، اجتنابناپذیر است؛ اما از تلفیق این دو آموزش میتوان به شیوه بهتری دست یافت. آنها همچنین با مهم برشمردن نوآوری آموزشی، عقیده دارند با توجه به ظهور اجتنابناپذیر آموزش آنلاین در زندگی ما، باید در آموزش نوآوری داشته باشیم.
بکارگیری راهبردهای انطباقی در فناوری اطلاعات و ارتباطات، راهکار دیگری است که مقاله پیشنهاد میدهد. ادغام تعاملی میان این دو آموزش نیز نکته مهمی است که باید رقم بخورد. استفاده از ابزارهای آنلاین مشترک به جهت افزایش مشارکت در آموزش غیرحضوری، پرورش جوامع مجازی که به درک بهتر دانشجویان از فضای غیرحضوری کمک کند و در نهایت به کارگیری تکنیکهایی که محدودیت و فقدان آموزش حضوری را کمرنگتر کنند، از راهکارهایی است که مقاله برای تلفیق این دو آموزش پیشنهاد میدهد.