به گزارش ایرنا، سپاهان فصل پر فراز و نشیبی را سپری کرد. این تیم بخش اعظمی از نیمفصل اول لیگ بیست و سوم را صدرنشین بود اما بحث سقف بودجه و حواشی بسیاری که به وجود آمد، سپاهان را وارد بحران کرد و صدرنشینی این تیم نیز از دست رفت. اواخر فصل اما سپاهان توانست به روزهای اوج برگردد و هم قهرمان جام حذفی شود و هم سهمیه لیگ نخبگان را کسب کند. هادی محمدی یکی از مدافعان کلیدی سپاهان بود و فصل موفقی را سپری کرد. به لحاظ آمار، او هر وقت در زمین حضور داشت اغلب سپاهان میبرد یا دروازهاش بسته میماند. به ندرت پیش آمد که محمدی اشتباه وحشتناکی انجام بدهد و سپاهان از این مسأله متضرر شود. با او که سابقه بازی برای داماش گیلان، ذوبآهن، تراکتور و سپاهان را در کارنامه دارد، گفت و گو کردیم. مدافعی که حرفهای بسیاری برای گفتن داشت؛ از زمانی که به دلیل بحث با یکی از بزرگان تیم ملی به اردو دعوت نشد تا امروز که معتقد است برخی بازیکنان بیهوده بازارگرمی میکنند و مدام از پیشنهادهایشان حرف میزنند، در حالی که شاید اصلاً پیشنهادی در دست نداشته باشند.
******
_ برای آغاز مصاحبه دوست دارم سری به فصل نقل و انتقالات بزنیم. فصلی پر از حرف و حدیث و شایعههای ریز و درشت.
درست میگویید. در فصل نقل و انتقالات تا دلتان بخواهد شایعه وجود دارد. اخبار دروغی میشنویم و نمونه بارز بازارگرمی را مشاهده میکنیم. به شخصی برخی اوقات از شنیدن این شایعهها عصبی میشوم. مثلاً درباره یک بازیکن میگویند از چند تیم پیشنهاد دارد، در حالی که در کوچه خودشان هم او را نمیخواهند. البته همیشه این شایعهها وجود داشته اما امسال بیشتر شده و اعداد و ارقام شکلی اغراقآمیز به خود گرفته است.
_ خودت چطور؟ پیشنهادی نداشتی یا با باشگاهی مذاکره نکردی؟
من یک فصل دیگر با سپاهان قرارداد دارم و به این تعهد هم پایبند هستم. شاید به همین دلیل هم هست که پیشنهادی نداشتم و تیمی با من مذاکره نکرد. احتمالاً باشگاهها میدانند که از قرارداد دو ساله من یک سال دیگر باقی مانده. الان هم در تعطیلات هستم و و البته تمرینات اختصاصیام را انجام میدهم. آن هم بعد از سال پرفشار و سختی که پشت سر گذاشتیم نیاز بود که کمی ریکاوری کنیم.
_ سپاهان برنامهای طراحی نکرده و خبری نداده که از چه زمانی تمرینات آغاز میشود؟
هیچ خبری به ما ندادهاند. منتظریم ببینیم تکلیف کادرفنی به کجا میرسد. آقای مورایس میمانند یا نه و بعد هم تمرینات را شروع کنیم. ما آخرین تیمی بودیم که فصل را تمام کردیم و اولین تیمی هم هستیم که برای سال جدید باید به میدان برویم. اواسط مردادماه بازی حساسی با شباب الاهلی در پلیآف لیگ نخبگان داریم و باید زودتر کارمان را شروع کنیم.
_ مورایس میماند یا از سپاهان جدا میشود؟
باور کنید من چیزی نشنیدهام و اخبار را مثل بقیه دنبال میکنم.
_ فصل قبل بحث سقف بودجه برای سپاهان به وجود آمد، تیم شما وارد حاشیه شد و صدرنشینی را از دست داد. به نظر تو که سالهاست در لیگ برتر بازی میکنی، قانون سقف بودجه چه ایرادهایی دارد و آیا در کل به سود فوتبال ایران است یا نه؟
سقف بودجه یک قانون من در آوردی است. قانونی خندهدار که معلوم نیست چه کسانی آن را وضع میکنند و چرا. مگر میشود برای پرطرفدارترین رشته ورزشی در ایران و جهان سقف بگذارید و بگویید از این مبلغ بیشتر هزینه نکنید؟ همان افرادی که قانون سقف بودجه را گذاشتند، حالا هم تصویب کردهاند که بازیکن بالای ۳۰ سال نباید قرارداد دو ساله یا بیشتر ببندد. هر سال یک قانونی میگذارند که به ضرر فوتبالیست است و به سود باشگاهها. فکر میکنید چه کسانی این قوانین را وضع میکنند؟ همانهایی که خودشان در باشگاهها مسئولیت داشتند و هنوز هم دارند. متأسفانه ما هیچ گروهی نداریم که به این مسأله اعتراض کنیم. هر سال قانونی تصویب میکنند، ما هم قبول میکنیم و میگوییم چشم.
_ با سایر بازیکنان در این زمینه صحبت نکردهای؟
همه معترض و ناراحتند اما دست ما به جایی بند نیست. کسی حرفمان را گوش نمیکند و اصلاً نمیدانیم تصویب این قوانین با چه استدلال و منطقی است. نه اتحادیه داریم که اعتراض کنیم و نه صدایمان را کسی میشنود. من اگر حرفی میزنم برایش دلیل هم دارم. ما تیمی هستیم که میخواهیم به لیگ نخبگان آسیا برویم. همه تیمهای بزرگ قاره در این تورنمنت مهم حضور دارند. دنبال این هم هستیم که قهرمان مسابقات شویم؛ من به جرأت میگویم با توجه به همین قوانین داخلی فوتبال، امکان ندارد از ایران تیمی بتواند قهرمان لیگ نخبگان آسیا شود. محال است این اتفاق بیفتد، چون تیمهای عربستانی، اماراتی، قطری و حتی ژاپنی و کرهای بیکار ننشستهاند که ما سقف بودجه را رعایت کنیم و بعد برویم یقه آنها را بگیریم.
_ البته سپاهان هم با جدایی بازیکنانی نظیر شهریار مغانلو، میلاد زکیپور و امید نورافکن و احتمالاً فرشاد احمدزاده با مشکلات بسیاری بخصوص در خط حمله مواجه خواهد شد.
دقیقاً همینطور است. من برای بازیکنانی که جدا شدهاند آرزوی موفقیت میکنم اما امیدوارم ما هم بتوانیم جایگزینهای خوبی جذب کنیم و تیم قدرتمندی تشکیل بدهیم. در مورد خط حمله گفتید. شهریار مغانلو از دوستان خوب من است که آقای گل شد و از سپاهان رفت. او فوقالعاده بود و دو فصل موفق را پشت سر گذاشت. حالا هم تصمیمی است که گرفته و برایش آرزوی موفقیت میکنم. در خط حمله، سپاهان کاوه رضایی را هم در اختیار دارد. یک بازیکن حرفهای و یک جنتلمن که نه اهل نمایش است و نه بازارگرمی. نمونه بارز یک فوتبالیست خوب که به لحاظ فنی و اخلاقی تغییری نکرده و مثل ابتدای فوتبالش همچنان متشخص است و با کیفیت. شما ببینید چه مهاجمانی نامشان به عنوان پدیده مطرح شده و هر روز در رسانهها به یک تیم جدید میروند. آمار کاوه رضایی به لحظ دقایق بازی و میانگین گل زده از همه آنها بهتر است. کاوه اما بی سر صدا و در آرامش دنبال آغاز فصلی موفق است اما آنها هر روز بازارگرمی میکنند و آخر هم نمیدانیم قرار است به کدام تیم بروند.
_ فوتبال تو را از زمانی که در تیم جوانان زیر نظر علی دوستیمهر بازی میکردی به یاد دارم. بعدها به داماش گیلان رفتی و یکی از خصوصیات بارز تو این بود که از خط دفاع بازیسازی میکردی. در تمام این سالها و بخصوص مقطعی که برای ذوبآهن بازی میکردی، میتوانستی به تیم ملی هم دعوت شوی. چرا هرگز این اتفاق برای تو نیفتاد؟ دلیل خاصی داشت؟
خدا را شکر الان ۱۵ سال است در لیگ برتر حضور دارم و در تمام تیمهایی که بازی کردم سعیام این بود که بدون حاشیه باشم و تمام انرژیام را برای موفقیت بگذارم. شما درباره تیم ملی از من سوال کردید. بحث عدم حضور من در تیم ملی فوتبالی نبود بلکه کاملاً غیر فوتبالی بود.
_ چطور؟
سالی که در ذوبآهن حضور داشتم، بهترین تیم ایران بودیم. استقلال و پرسپولیس در آسیا حذف میشدند اما ما نه. با آقای گلمحمدی فوتبال زیبایی به نمایش میگذاشتیم و البته نتیجه هم میگرفتیم. همان سال که در اوج بودم، در یکی از بازیها با یکی از بازیکنان بزرگ تیم ملی درگیری لفظی داشتم و فکر میکنم همان موضوع باعث شد به تیم ملی دعوت نشوم.
_ اسم بازیکن بزرگ تیم ملی را میگویی؟
اسم مهم نیست. حتی پاسپورت مرا برای حضور در ازبکستان گرفته بودند اما خط خوردم و همراه تیم ملی نرفتم. تمرین مرا ندیدند و از لیست خطم زدند. اردوی بعدی هم دعوتم نکردند تا امروز که خدمت شما هستم. من جوان بودم دیگر و واقعاً هم قصدی نداشتمو بحث لفظی فوتبالی بود و در شرایط حساس بازی آن درگیری به وجود آمد. دیگر رنگ تیم ملی را ندیدم و البته اصلاً هم به آن فکر نمیکنم. برای اولین بار هم هست که این موضوع را میگویم. خدا را شکر الان جوانهای خوبی در خط دفاع داریم. بازیکنانی مثل سامان فلاح، امین حزباوی که میتوانند سالها خط دفاع تیم ملی را بیمه کنند. الان دیگر من ۳۳ سال دارم و نوبت جوانها است تا در تیم ملی بازی کنند. یک زمان میشد که برای تیم ملی بازی کنم اما خب نشد و دیگر هم حسرت گذشته را نمیخورم.