این کشورها با درک دقیق از اهمیت تربیت کودک، تلاش دارند در یک برنامه منسجم و کاملاً هدفمند، عرصه تربیتی کودک امروز را که نسل مولد فرداست، به نحوی مهندسی کنند که در آیندهای نهچندان دور داشتهها و اندوختههای خود را در مسیر تحقق اهداف آنها به کار بگیرد.
در این مسیر البته حاکمیتها برنامههای متفاوتی دارند، اما فارغ از تفاوتها و حتی بعضاً تضادها، چند اصل مشترک در همه برنامهها دیده میشود؛ اصل اول، همگرایی سیستمی در تصمیمسازی و سیاستگذاری است.
در این جوامع گرچه تعدد نهادها و دستگاههای متولی کودک وجود دارد ولی همه آنها وحدترویه دارند و تلاش کردهاند حول یک ادبیات مشترک و تعریف واحد از کودکی و مفاهیم آن، فعالیتها و برنامههای خود را منسجم و همافزا کنند.
مسأله دوم اینکه در این کشورها حاکمیت نه صرفاً به معنای دولت مرکزی بلکه به معنای عام آن، هزینهکرد در حوزه تربیت کودک را نوعی سرمایهگذاری با ارزش افزوده بالا و حتی نوارزشآفرینی میداند و به همین دلیل نیز چه در بخش دولتی و چه غیردولتی، سرمایهگذاری هدفمند را ضمن اشتراک منابع بر مبنای اشتراک منافع ملی، یک اصل و یک مسئولیت اجتماعی میداند. این موضوع حتی در کوچکترین فعالیتهای فرهنگی این بخش نیز به وضوح دیده میشود.
مسأله سوم، دستهبندی هوشمندانه دوران کودکی است که این موضوع نیز مبتنی بر علم روز انجام میشود. در واقع در این کشورها با ظرافت پژوهشی و علمی، ساحتهای مختلف کودکی از یکدیگر احصا شده و برای هر ساحت، برنامهای مشخص، مدون و مختص همان سن و اقتضا، طراحی و اجرا میشود. به بیان بهتر، در این رویکرد، کودکی یک حوزه کاملاً تخصصی و مهم است که ورود به آن نیازمند آگاهی، دانش و تخصص لازم به همراه تعهد و مسئولیتپذیری ملی است.
موضوع بعدی پرهیز از موازیکاری است که این مهم لازمه انسجام درونی و اتحاد بیرونی و صدالبته سازماندهی در اجرای برنامههاست. در این روند، هر سازمان و دستگاهی اعم از دولتی، غیردولتی و نیمهدولتی به خوبی نقش خود را در اکوسیستم پیدا کرده و به ایفای آن با بالاترین کیفیت میپردازد. این موضوع از تزاحم، تداخل، اهمال و فقدان پاسخگویی جلوگیری میکند.
گرچه اشتراکات دیگری را میتوان برشمرد اما باید دانست همه این ظرافتها و سرمایهگذاریهای مالی و فکری و به کارگیری افراد زبده، مجرب، دانشآموخته و متخصص برای این است که در این کشورها موضوع تربیت کودک یک اصل پذیرفته شده برای تداوم فرهنگی و بقای تمدنی است؛ مسألهای که متأسفانه سالهای سال از آن غافل بودیم و حالا میتوان نتیجه آن غفلت را به وضوح در بروز چالشها، مسائل و آسیبهای اجتماعی در نسل نوجوان دید. این در حالی است که در ساختار حاکمیتی کشور نهادهای متعددی از جمله بهزیستی، صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و امثالهم هر یک به فراخور، خود را به نوعی متولی کودک دانسته و بر اساس ادبیات، درک تجربی و شهود خود از کودکی، در این حوزه تصمیمسازی، تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرا کردهاند؛ غافل از اینکه هیچ کدام از این برداشتها کامل و جامع نبوده و هر بخش تنها بر یک حوزه متمرکز بوده است.
قطعاً فقدان یک نگاه واحد و منسجم را میتوان بزرگترین عامل در این کرختی سیستمی در حوزه اوان کودکی در تمام سالهای گذشته تا قبل از ۱۴۰۰ دانست. با این حال بر اساس ضرورتهای احصا و صدالبته نیازهای شناسایی شده، اساسنامه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک با نگاه و توجه دقیق رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۹ به منظور ساماندهی امور مرتبط با تعلیم و تربیت دوره کودکی و به استناد سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی رسید تا این سازمان ذیل وزارت آموزش و پرورش، متولی و مرجع انحصاری راهبری، ساماندهی، صدور مجوز، هدایت و نظارت بر عموم فرایندها، محتواها و منابع انسانی شایسته برای تعلیم و تربیت کودکان تا ۶ سال تمام در مهدهای کودک و مراکز پیشدبستانی و سایر مراکز نگهداری و آموزش کودکان باشد و بتواند با ایجاد، همگرایی و همافزایی بین نهادها و دستگاههای ذیربط و حتی بخش خصوصی فعال در زیستبوم کودکی، تمام خلأها و موازیکاریهای ذکر شده را پوشش دهد.
صرف ایجاد این نهاد و ساختارسازی مأموریتگرا گرچه گامی مثبت بود، اما نتیجهبخش بودن آن و رسیدن حوزه تعلیم و تربیت اوان کودکی به چابکی سیاستی و تصمیمگیری، در گرو همکاری و تعامل دیگر نهادهای ذیربط است. باید دانست این سازمان زمانی میتواند در تحقق اهداف محول شده به موفقیت برسد که همه حاکمیت عملاً حکمرانی این سازمان در سیاستگذاری، مهندسی و تصمیمسازی حوزه اوان کودکی را بپذیرند و خود را در این حوزه خاص مکلف به حرکت روی ریل این سازمان بدانند. از اینرو در دولت سیزدهم تلاشهای بسیار زیادی برای نهادینه شدن این موضوع در بدنه حاکمیتی و جامعه صورت گرفت تا بعد از کمتر از سه سال، امروزه تمام نهادها، دستگاهها و حتی بخشهای خصولتی و خصوصی، از صداوسیما گرفته تا بهزیستی، از وزارتین فرهنگ و ارشاد اسلامی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تا وزارت کشور و...، درک جامعی از جایگاه سازمان ملی تعلیم و تربیت در ساختار حاکمیت دارند و هر گونه طراحی و اجرای برنامه یا هر اقدامی مرتبط با اوان کودکی را با سیاستها و رویکردهای سازمان ملی تعلیم و تربیت انطباق میدهند و این سازمان نیز در اغلب موارد ضمن پرهیز از تصدیگری در اجرا، حفظ شأن سیاستگذاری، نظارت و هدایت اکوسیستم را بر خود واجب میداند.
سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در دوره ریاستجمهوری شهید سیدابراهیم رئیسی فعالیتهای خود را مبتنی بر ۸ محور «طراحی و اجرای ۸ سامانه الکترونیکی و برخط مدیریتی و نظارتی»، «تدوین و ابلاغ ۷ آییننامه، سه شیوهنامه و دو راهنما»، «تأیید و صدور مجوز الکترونیک و تأسیس بیش از ۲۶ هزار کودکستان»، «ایجاد و فعالسازی شوراهای نظارت تعلیم و تربیت کودک استانی با بیش از ۳۲۰ جلسه»، «برنامهریزی و اقدام امضای ۷ تفاهمنامه مشترک با نهادهای ذیربط در راستای همافزایی و تسهیلگری»، «بیمه حوادث و مسئولیت مدنی بیش از ۶۱۰ هزار نفر از کارمندان و کودکان کودکستانها»، «افزایش پوشش تحصیلی نوآموزان از ۵۰ درصد به بیش از ۶۰ درصد» و «پرداخت اعتبارات برای حمایت از پوشش نوآموزان مناطق روستایی، عشایری و محروم» استوار کرد.
«برگزاری دورههای رشد مؤسسان» با هدف توسعه شایستگیهای فردی و حرفهای، «طراحی و تولید ویدیوی آموزشی-ترویجی»، «تأیید معرفی بستههای محتوایی (بیش از ۴۷ کتاب کار و بسته تربیت و یادگیری برای کودکستانها)»، «آغاز تدوین اطلس اوان کودکی استانها»، «تحقیق و پژوهش» با موضوعات اولویتدار این حوزه و «محاسبه شهریه» برای بیش از ۲۳ هزار کودکستان از دیگر اقدامات سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در این بخش بود.
این سازمان همچنین برای استقرار خود ۴ اولویت راهبردی را در دستور کار قرار داد. در اولویت راهبردی «استقرار سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک» برنامههایی مانند: تصویب ردیف بودجه سازمان و دریافت اعتبار، طراحی و تصویب ساختار تشکیلاتی ستادی، آمادهسازی زیرساختهای فعالیت سازمان و تدوین چهارچوب برنامه راهبردی استقرار سازمان، طراحی مفهومی و تدوین سند فنی سامانه برخط و الکترونیکی مدیریت و نظارت مراکز تربیت کودک، طراحی و استقرار سامانه برخط و الکترونیکی محاسبه شهریه هر کودکستان و همچنین طراحی و برگزاری دورههای کوتاهمدت پیشدبستانی تابستانی با پوشش بیش از ۶۳ هزار کودک را عملیاتی کرد. علاوه بر آن سامانههای برخط شکوا (صدای مردم)، کودکستانیاب و محاسبه شهری کودکستانها نیز راهاندازی شد. اجرای الگوی جدید توزیع عادلانه اعتبارات حمایتی ویژه مناطق محروم و دوزبانه، راهاندازی مرکز تماس اختصاصی و همچنین طراحی و برگزاری دورههای کوتاهمدت، از دیگر اقدامات سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در این اولویت راهبردی بود.
این سازمان در اولویت راهبردی «مدیریت یکپارچه و توسعه مراکز ارائهدهنده خدمات تربیت اوان کودکی» نیز اقداماتی مانند: فرایند انتقال مهد کودک از سازمان بهزیستی ذیل این سازمان، برگزاری بیش از ۳۰۰ جلسه شورای برنامهریزی و نظارت تعلیم و تربیت کودک استانها، طراحی سرفصلها و تولید محتوای مورد نیاز توانمندسازی و ارتقای شایستگیهای تربیتی فعالان و نیروی انسانی کودکستانها و تدوین شیوهنامه، ساماندهی و مدیریت امور اجرای کودکستانها در دو سال تربیتی را در دستور کار قرار داد. مضاف بر این موارد، برنامههایی مانند: معرفی و ابلاغ بستههای تربیت و یادگیری کودک در سالهای تربیتی اخیر، آغاز برگزاری دورههای توانمندسازی و ارتقای شایستگیهای تربیتی فعالان و نیروهای انسانی کودکستانها با الگوی جدید در این بازه زمانی اجرایی شد.
از دیگر اقدامات صورت گرفته در این بخش میتوان به ثبت درخواست ۲۳۵۶۷ پرونده برای بررسی شهریه و صدور بیش از ۲۰۲۳۵ ابلاغ شهریه، صدور بیش از ۳۲ هزار گواهی صلاحیت حرفهای برای مؤسسان، ۲۶ هزار گواهی صلاحیت حرفهای برای مؤسسان تطبیق یافته، ۶۰۰۰ گواهی صلاحیت حرفهای برای مؤسسان جدید، طراحی و برگزاری دوره تربیت مربی ارشد اشاره کرد.
در اولویت راهبردی «ارتقای زیستبوم (محصولات و خدمات) تعلیم و تربیت اوان کودکی با رویکرد حکمرانی مشارکتی و تنظیمگرایانه»، سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک چند اقدام اساسی را در دستور کار خود دارد که از آن جمله میتوان به برگزاری رویداد یارستان کودکستان، راهاندازی بازارگاه به عنوان سکوی اجتماعی معرفی و ایجاد دسترسی به بستههای مورد تأیید، پویش قصه قدس، طراحی، توسعه و حمایت از الگوی خانههای مادر و کودک (طرح هوای مادری) و شبکهسازی با هدف تشکیل و طراحی شبکههای استانی فعالان زیستبوم اوان کودکی اشاره کرد.
سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در راهبرد «مدیریت پژوهش، تحقیق و رصد امور تعلیم و تربیت اوان کودکی» نیز علاوه بر راهاندازی مرکز رصد و همچنین سامانه تصمیمیاری، در حوزه دغدغهمندسازی حاکمیت و جامعه نیز برنامههای مهم و زیربنایی مانند: برگزاری بیش از ۳۰ نشست تخصصی و همچنین تأکید بر دیپلماسی عمومی کودک و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را عملیاتی کرد. تحقیق و پژوهشهای تخصصی با محوریت تجربهنگاری شکلگیری سازمان، چهارچوب مفهومی رویکرد بازی در تربیت اوان کودکی، تربیت کودک در اندیشه رهبر معظم انقلاب، طراحی الگوی توسعه کودکستانهای الگو مبتنی بر مبانی بومی و همچنین نظام مسائل تعلیم و تربیت اوان کودکی، دیگر برنامههای این سازمان در راهبرد اخیر بود.
از دیگر برنامههای انجام شده در این راهبرد میتوان به تدوین و ابلاغ آییننامههایی مانند: «تأسیس، اداره و انحلال کودکستان»، «چهارچوب شایستگیها و وظایف مؤسس و نیروی انسانی کودکستانها»، «ضوابط مکانیابی فضا و تجهیزات کودکستانها»، «تعیین شهریه، خدمات تربیتی، آموزشی و مراقبتی کودکستانها» و همچنین «راهنمای استانداردهای پوششی کارکنان شاغل در کودکستان و سایر مراکز تربیتی مرتبط با اوان کودکی» اشاره کرد.
حرف آخر اینکه، سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در همین مدت اندک دولت سیزدهم به خوبی از مراحل حساس راهاندازی ساختاری، تثبیت جایگاه در حاکمیت و ایجاد زیرساختهای قانونی و آییننامهای برای انجام مأموریتهای محوله و تحقق اهداف تعیین شده عبور کرد و حتی در اغلب موارد توانست در بخش اجرا نیز به موفقیتهای چشمگیری که بخشی از آن عنوان شد، نایل شود.