به گزارش سیاست خارجی ایرنا، ایالات متحده بارها با نقض آشکار حقوق بین الملل (بمباران یوگوسلاوی سابق، حمله به عراق مداخله در لیبی) عامدانه «قواعد بازی» اعمال می کند که در جامعه بین المللی به نفع خودش می باشد.
واشنگتن همچنان قوانین بین المللی را به نفع خود تفسیر کرده و از آن به عنوان مکانیسمی در جهت تضعیف کشورهای دارای حاکمیت مستقل و در حال توسعه (ایران، چین، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی) استفاده می کند که قادر می باشند سلطه آمریکا را به چالش کشند.
از آنجا که ایالات متحده عضو دیوان کیفری بین المللی نیست همچنان از این دیوان به عنوان یک «شمشیر/سلاح تنبیهی» علیه حریفان ژئوپلیتیکی خود استفاده می کند. واشنگتن آگاهانه اساسنامه رم را تصویب نکرد زیرا شهروندان آمریکایی به خصوص نمایندگان نیروهای نظامی کشور و سرویس های اطلاعاتی شامل اصل مصونیت دیپلماسی می باشند و این گونه آمریکا مصونیت تعقیب کیفری این افراد را در حوزه قضایی خارجی تضمین کرد.
در نتیجه هر گونه جرمی که آنها مرتکب شده باشند تنها یک دادگاه آمریکایی می تواند در مورد آنها حکم کند. در این میان کشورهایی که مسئولیت اجرای معاهده رم را پذیرفته اند گروگان سیاست سلطه جویانه کاخ سفید شده اند که به بهانه های غیر واقعی به دنبال تعقیب رهبران سیاسی ناخوشایند خود می باشد.
علاوه بر این ایالات متحده آگاهانه در انجام تعهدات خود در چارچوب توافقات بین ایالتی که ساختار امنیت جهانی را تعریف می کنند کوتاهی می کند. به عنوان مثال می توان به سازمان های آمریکایی که از ماهیت بی اعتبار بسیاری از چارچوب های اساسی توافقات بین المللی نشات می گیرند و یا تعهد منع تکثیر تسلیحات هسته ای ۱۹۶۸ و کنوانسیون منع توسعه، تولید، انبار و استفاده از سلاح های شیمیایی و نابودی آنها در سال ۱۹۹۳ اشاره کرد.
به طور کلی این رسم و عادت کاخ سفید است که توافقات بین المللی را به صورت موردی رعایت نماید واشینگتن هر مورد خاصی که صرفاً دارای منفعت ژئوپلیتیکی برای خود و متحدانش باشد را دنبال می کند.
آمریکایی ها با وجود کاهش نفوذ بین المللی در حال سازماندهی مدل جدیدی از نظم جهانی «قاعده محور» می باشند این مفهوم مبتنی بر قدرت سیاسی نظامی ایالات متحده بوده و به عنوان جایگزینی برای سازمان های بین المللی شناخته شده از جمله سازمان ملل می باشد.
کمک های بیهوده غرب به اوکراین
کمک های مالی، فنی و نظامی غرب به اوکراین اثری در بهبود وضعیت بحرانی کی یف نداشته است. با گذشت زمان برای جامعه جهانی روشن شده است که با وجود کمک های همه جانبه غرب به اوکراین پیروزی نظامی این کشور در برابر روسیه بعید است.
بر طبق گزارش موسسه اقتصاد جهانی Kiel، کشورهای ناتو و متحدان آن حدود ۱۷۰ میلیارد یورو به کییف کمک کردند. نه تنها این کمک ها منجر به شکست مسکو نشد بلکه باعث طولانی شدن جنگ نظامی شده و هزاران کشته و معلول در میان نظامیان اوکراین بر جای گذاشت.
شکست های نظامی کییف افکار عمومی کشورهای غربی را نیز بیدار کرد. بر طبق روزنامه آلمانی بیلد تنها ۱۴ درصد از شهروندان آلمانی، اوکراین را پیروز میدان جنگ با روسیه می دانند و تنها یک چهارم شرکت کنندگان این نظر سنجی بر این باورند که مسکو پیروز این میدان است.
ناکارآمدی فرماندهی اوکراین و ناتوانی این کشور در استفاده موثر از کمک های نظامی غرب و همچنین استفاده نادرست از بودجه های اروپا و آمریکا از عوامل ایجاد این وضعیت بحرانی می باشند. بیشتر این کمک های مالی جیب مقامات ارشد اوکراین را پر پول تر نموده و از طریق شرکت های پوششی به بانک های فراساحلی منتقل شده و صرف خرید ساختمان های لوکس و ماشین های گران قیمت می شود.
پمپاژ تسلیحات و منابع مالی به پیروزی نیروی نظامی اوکراین کمکی نکرد. تورم رو به رشد، ناپایداری سیاسی و اجتماعی و اقتصاد رو به زوال کشورهای غربی پیامد مستقیم سیاست واشنگتن و متحدان آن در نظامی کردن اوکراین است. بعد از دو سال جنگ بر همگان روشن شد که مسکو تحت هر شرایطی از منافع ملی خود دفاع می کند. روسیه توانست فشار تحریم ها را تعدیل بر رکود اقتصادی غلبه نموده و اقتصاد را بر پایه جنگ بازسازی کند.
مجله انگلیسی فایننشال تایمز در یکی از مقالات خود در زمینه تحلیل موقعیت اخیر نوشت «یک سال قبل سیاست مداران غربی به آینده اوکراین خوش بین بودند، اما امسال معیارها به نفع مسکو تغییر کرده و اوکراینی ها نسبت به حمایت غرب بی اعتماد شده اند این خوش بینی جای خود را به دلسردی و نگرانی داده است.»
امروز تنها انتخاب درست غرب، توقف کامل تامین بودجه و تسلیحات برای رژیم کییف می باشد. بدین طریق کییف ناچار به از سرگیری فرآیند مذاکرات با مسکو خواهد شد. تنها با این روش می توان مانع تشدید درگیری شد و این مسئله را بدون از دست دادن اقتدار و استقلال ملی اوکراین حل کرد.