به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، به دلیل شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی در سومین سال ریاست جمهوری در پی سانحه سقوط بالگرد (پرواز اردیبهشت)، روزهای ۸ و ۱۵ تیر ۱۴۰۳ برگزار شد.
مسعود پزشکیان با کسب بیش از ۵۳ درصد از کل آراء ماخوذه در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان پیروز چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به زودی راهی پاستور میشود. این انتخابات به علت شهادت رئیس جمهور با توجه به اصل ۱۳۱ قانون اساسی در شرایط خاص برگزار شد.
در این گزارش نگاهی کوتاه بر عملکرد دولت سیزدهم در حوزه سینما داریم.
سینما در دولت سیزدهم، اتفاق مثبت بسیاری را تجربه کرد. تداوم وضعیت بغرنج سینماها در دوران کرونا، اهالی سینما را چشمانتظار دولت سیزدهم و رویکردهای نوینی کرد تا انقلاب بزرگی در عرصه هنر هفتم به وقوع بپیوندد. رئیسجمهور مردمی در گام نخست، پافشاری فراوانی برای انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به خرج میدهد و در ادامه، حساسیتهای خود نسبت به مقوله سینما را به ایشان منتقل میکند. حاصل رایزنیهای فراوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، منجر به انتخاب محمد خزاعی یکی از اهالی جامعه سینماگران برای پست ریاست سازمان سینمایی میشود تا سینمای ایران، بار دیگر برای رسیدن به روزهای درخشان خود امیدوار شود.
این مساله روزنه امید را در دل سینماگران ایجاد کرد که منتظر اتفاقهایی مثبت در این زمینه باشند. همین اتفاق هم افتاد و در بازه زمانی کوتاه، سینما در گام نخست توانست از آن بلاتکلیفی محض بیرون آمده و با یک اکران منتظم و برنامهریزیشده، دیگر هیچگاه تعطیل نشود.
برخی دیگر از برنامهها نیز در میانمدت و درازمدت انجام گرفت تا کلیت سینما، از آن انفعال عجیبی که بیش از ۲ سال، آن را در برگرفته بود، خارج شده و به فعلیت امروز برسد تا سینمای ایران، بار دیگر روی خندان و خوشایند خود را به فعالانش نشان دهد. البته که قطعا این وضعیت، مطلوب رئیسجمهور، وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی نیست و به همین دلیل، تلاشها برای موفقیتهای اجرایی بیشتر در این حوزه، همچنان ادامه دارد.
با این حال، عمده فعالیتهای ثمربخش سینمایی دولت سیزدهم را میتوان در ۶ سرفصل و ۹ اقدام خلاصه کرد.
الف) احیای شان سیاستگذاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در این زمینه، با تشکیل شورایعالی سینما به ریاست معاون اول رئیسجمهور با اختیارات اصل ۱۳۸، سیاستگذاری، هدایت، نظارت و هماهنگی در تولید آثار فاخر سینمایی به ثبت رسید تا ریلگذاری وسیعی در این حوزه صورت بگیرد.
ب) اصلاح ساختار مدیریتی و حل مسائل اصلی حوزه فرهنگ
در این زمینه، اصلاح مقررات سینمایی با توجه به قانونمندی در عرصه سینما و پرهیز از رفتارهای سلیقهای و جلوگیری از دور زدن قانون و ضوابط صورت گرفت. نتایج چنین عملکردی، به بازنگری در آییننامهها و انتخاب اعضای شوراهای سازمان نظیر پروانه فیلمسازی، پروانه نمایش فیلم و...، بازنگری در مقررات آموزشگاههای آزاد سینمایی، موسسههای سینمایی و مراکز پشتیبانی سینمایی انجامید.
تشکیل شورای راهبردی اکران سینما، زمینهای را فراهم آورد تا ساماندهی وضعیت اکران و مدیریت نمایش فیلمهای تولید شده در سینما، با دقت و حساسیت بیشتری دنبال شود. دستاورد چنین حرکتی، تدوین نظامنامه اکران به منظور جلوگیری از رفتارهای سلیقهای و تسریع در نمایش فیلمهای تولید شده است.
بازسازی ساختار مدیریت فرهنگی سینما، از دیگر ضروریاتی بود که در این حوزه به انجام رسید. ازجمله اقدامات صورتگرفته در این زمینه میتوان به ادغام جشنواره فیلم فجر و جشنواره جهانی فجر، تفویض مرجعیت و راهبری اکران فیلمهای هنری و تجربی به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، استقرار دبیرخانه شورای صنفی اکران و راهبری سامانه سمفا در موسسه سینما شهر، واگذاری مدیریت فیلم اولیها به بنیاد سینمایی فارابی و برنامهریزی برای راهاندازی خانه فیلمنامه در بنیاد سینمایی فارابی اشاره کرد.
ج) ایجاد عدالت فرهنگی و محرومیتزدایی از عرصه فرهنگ و هنر
یکی از مهمترین مشخصهها در این حوزه، توجه به توسعه زیرساختهای سینمایی کشور است. در همین ارتباط، برآورد اضافه شدن ۴۰۰ سالن سینما تا پایان سال آینده به ظرفیت سالنهای سینمای کشور مدنظر قرار گرفت. در همین ارتباط، انعقاد قرارداد بازسازی و نوسازی ۱۱ سینما با ۳۹ سالن نمایش فیلم منعقد شد.
توجه به اکران فیلمهای چهلمین جشنواره فیلم فجر در سراسر کشور نیز در این زمینه میگنجد. این مهم که سالها از سوی علاقمندان شهرستانی به عنوان مطالبه مطرح میشد، در نهایت در دولت سیزدهم عملیاتی شد. در همین زمینه، تمرکززدایی از عرصه سینما، ایجاد عدالت فرهنگی و دسترسی عمومی به امکانات فرهنگی مورد نظر قرار گرفت. ضمن آنکه طرح سینماسیار برای نمایش فیلمهای جشنواره در نقاط محروم به انجام رسید.
د) تقویت گفتمان هویت اسلامی ایرانی و حمایت از جبهه فرهنگی انقلاب
در این حوزه، سیاستگذاری حمایت از ساخت حداقل ۵ فیلم با موضوع دفاع مقدس در سال ۱۴۰۱ مورد توجه قرار گرفت. این طرح مهم با گرایش به ترویج سبک زندگی اسلامی - ایرانی، صیانت و اعتلای هویت دینی و انقلاب جامعه، حفظ و اعتلای ظرفیتهای فرهنگی و هنری اقوام و مذاهب و احیای نقش فعال مساجد در مباحث فرهنگی و آموزشی، در دستور اجرایی قرار گرفت. ازجمله دستاوردهای مهم این طرح میتوان به ریلگذاری مناسب برای تولیدات سینمایی در کشور با اولویت ارزشهای اسلامی و فرهنگ غنی کشورمان اشاره کرد.
ه) تقویت و رونق اقتصاد فرهنگ و هنر و سیاستهای حمایتی در عرصه فرهنگ و هنر
آنچه در دوران کرونا، برای سینما حیاتی به نظر میرسید، بازگشت رونق به سینماها بود. راهکاری که با استفاده از ظرفیت صددرصدی سالنهای سینما و تنوع سبد اکران میسر شد. این طرح که با هدف خروج از رکود و رونق فعالیتهای فرهنگی و هنری صورت گرفت، منجر به فروش ۴۴ میلیاردی سینما در آذرماه ۱۴۰۰ پس از ماهها رکود شد. با تداوم این روند، فروش ۱۷۵ میلیارد تومانی سینما در ۴ ماهه نخست سال ۱۴۰۱ با بیش از ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار مخاطب محقق شد.
و) تقویت و ارتقای دیپلماسی فرهنگی
در این زمینه، فعالیتهای بینالمللی سینمای ایران و برگزاری جشنوارههای بینالمللی فیلم کودک و نوجوانان، فیلم کوتاه، فیلم حقیقت و چهلمین جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت. با هیمن رویکرد، برنامهریزی هدفمند به منظور حضور جهانی سینمای ایران رقم خورد که به استفاده از ظرفیت سینما برای ارتقای تعاملات فرهنگی در سطح بینالمللی انجامید.
این برنامهها، بنا بر اهمیتی که دارند، همچنان به شکلی گسترده و با اهتمامی ویژه تداوم داشته تا سینمای ایران با تمام موفقیتهای داخلی و بینالمللی خود، زمینههای استقرار یک نظام سینمای درست و چابک را با تمامی ظرفیتهای پیدا و پنهان خود، محقق کند.
قصه سینما در دولت سیزدهم آغاز شد
در آخرین روزهای بهمنماه ۱۳۹۸ بود که علاوه بر داغ شدن بحث انتخابات در ایران، یک موضوع دیگر نیز به ولولهای در میان مردم تبدیل شد؛ مهمان ناخواندهای به نام کرونا.
کسی از ابعاد واقعی این مهمان ناخوانده خبری نداشت و تصورات بر این بود که این ویروس بهمانند بسیاری از ویروسهایی که تا آن زمان در برخی کشورهای عموما آسیایی پدیدار شده و بعد از مدتی نیز رخت بربستهاند، است. به همین دلیل، امورات، بدون هیچ ملاحظهای در آن روزهای سرد، رو به جلو میرفت.
تعداد سالنهای سینمایی کشور در حالی به ۸۶۳ باب رسیده که این آمار در زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، ۵۷۰ سالن بود
سینمای ایران در سال ۹۸، روزهای خوبی را پشت سر گذاشته بود و خود را آماده میکرد تا در هفته نخست اسفندماه، رکورد گیشه ۳۰۰ میلیاردی را جشن بگیرد. اتفاقی که احتمالا تا پایان اسفند آن سال به ۳۵۰ میلیارد تومان میرسید و یک دلگرمی و سیگنال بسیار خوب بود برای ورود به سال ۹۹. سالی که گیشه ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومانی آن، دور از انتظار نبود و این یعنی نزدیک شدن سینمای ایران به فرآیند صنعتیشدن؛ رویایی که سینمای ایران دههها به دنبال آن بود.
اما تمام آن آرزوها با مشاهده نخستین نمونههای بیماران مبتلا به کرونا، رنگ باخت. در سوم اسفندماه ۱۳۹۸ و درست چند روز پس از تعیین فیلمهای اکران نوروز ۹۹ بود که وزارت ارشاد طی بیانیهای، از تعطیلی تمامی سینماها و برنامههای فرهنگی و هنری در سراسر کشور خبر داد.
خیلیها در آن زمان گمان میبردند که این تعطیلات، بهصورت هفتگی و نهایتا تا پایان سال است. البته که در آن زمان، شاید خواست برخی سینماداران نیز این تعطیلی بود. چرا که سینماها از ماراتن نفسگیر جشنواره فجر عبور کرده بودند و فیلم چندانی برای گیشه نداشتند. بنابراین با توجه به افزایش قیمت ابزارهای مصرفی سینما، ترجیح میدادند که سینما تا زمان اکران نوروزی، تعطیل بماند.
اما این تعطیلات هفتگی، تا اواسط تیرماه به طول انجامید. تعطیلات ۴ ماههای که خسارتهای بسیار را به سینمادارها وارد کرد. آنها دیگر متوجه شده بودند که کرونا، ویروسی است که به این راحتیها، خیال رفتن ندارد. با همین قطعیت، بسیاری از سینمادارها، پرسنل خود را اخراج کردند و با ضرر کمتری، سینماهای خود را بسته نگهداشتند.
اما این، تمام ماجرا نبود. تقریبا تمامی سینمادارها، بابت نمایش فیلمهای آخر خود، مبالغ خرد و کلانی را به پخشکنندهها بدهکار بودند. مبالغی که تمام آن را در همان هفتههای نخست ورود کرونا، صرف هزینه پرسنل، شارژ و دیگر هزینههای جاری سینما کرده بودند و عملا دیگر پولی برای معاش نداشتند.
در آن سوی ماجرا، وضع سینماگران نیز تعریفی نداشت. تولیدات سینمایی، تقریبا به زیر ۱۰ فیلم رسیده بود و بسیاری از عوامل سینما، خانهنشینی را تجربه میکردند. ماههای نخست اما کمسروصدا گذشت اما از اواسط بهار ۹۹ که موضوع خانهنشینی و محدودیتها، برای همه مسجل شد، صدای اعتراض سینماگران بلند شد.
در آن زمان، اخباری مخابره میشد که شنیدن آنها دلخراش بود. از سینماگرانی که در اجاره خانه خود مانده بودند و برخی مجبور شدند که نزد خانواده خود یا همسرشان رفته و با آنها زندگی کنند تا موارد متعدد از کار کردن سینماگران در تاکسیهای اینترنتی. برخی تهیهکنندگان در محافل خصوصی خود عنوان کردند که جمع کثیری از سینماگران علیالخصوص کسانی که فکرش را نمیکردند، به قرض گرفتن روی آوردهاند و اخبار دیگری، حکایت از فروش برخی لوازم شخصی و متعلق به خانه این سینماگران داشت.
در آن زمان، سینما، حال و روز خوشایندی نداشت. مدیران سینما تلاش کردند تا با فروکش کردن هر دوره از موج، نسبت به بازگشایی سینماها مبادرت کنند تا به این ترتیب، چرخ سینما روی دور بیفتد. هم سینماداران بفروشند و هم جریان تولید روی غلطک بیفتد. اما حتی با این وجود نیز چند مانع بزرگ، امکان محقق شدن این اتفاق را نمیداد.
نخست آنکه مردم هنوز سینماها را محلی امن برای وقت گذراندن نمیدانستند. سالنهایی که فیلم جدیدی برای نمایش نداشتند و همان فیلمهای بهمن ۹۸ را نمایش دادند. در چنین وضعیتی، برخی پردیسها، اقدام به دانلود فیلم خارجی و نمایش کمکیفیت آن نسخهها روی پرده گرفتند. البته که در کنار تمامی این معضلات، بحث اصلی، نبود ایمنی شغلی بود. در رنگبندی کرونایی، هر شهری، وضعیتی داشت و سینماهای هر شهر نیز متناسب با رنگ شهر خود، وضعیتی متفاوت را تجربه میکرد. فرآیند این باز و بسته شدن، یکسال و نیم به طول انجامید.
در آن مدت، چند اقدام مدیریتی صورت گرفت. نخست آنکه مصوب شد به سینمادارها، به ازای هر پرده، ۱۰ میلیون تومان وام با سود ۴درصد تعلق بگیرد. طرح عجیبی که مورد تمسخر سینماداران قرار گرفت و آنها هم که به استقبال از آن رفتند، آنقدر در بروکراسیهای رایج معطل شدند که عطای دریافت آن را به لقایش بخشیدند.
یک اقدام دیگر، اعطای کمکهای بلاعوض ۱/۵ میلیون تومانی به آن دسته از سینماگرانی بود که عضو صندوق اعتباری هنر بودند. کمکی حداقلی که در دو نوبت پرداخت شد و عملا گرهای از کلاف سردرگم این جماعت حداقلی باز نکرد.
اقدام اجرایی دیگر اما نمایش چند فیلم جدید در سینماها بود که به استثنای دینامیت، مابقی، شکستهای سنگینی را متحمل شدند. در چنین وضعیتی، صاحبان آثار، موافق به نمایش فیلم خود نبودند و حتی با وجود تسهیلات حداقلی، نمیتوانستند سرمایه خود را اینچنین در معرض یک ریسک بزرگ قرار دهند. حتی دینامیت نیز در شرایطی به فروش ۵۸ میلیاردی دست یافت که حدود ۸ ماه در سینماهای تمام کشور به روی پرده بود و عملا رقیب چندانی بر روی پرده نداشت.
در این وضعیت، روزانه از تعداد سینماهای فعال کشور کاسته شد. سینماهایی که به دلایلی چون نداشتن مخاطب و پیشی گرفتن هزینههای جاری از درآمدهایشان، ترجیح دادند تا به اهرمهایی چون تغییر کاربری فکر کنند. در سالهایی که سینمای ایران در مسیر نهضت سالنسازی قرار داشت، سینماها و سالنهای بسیاری از دور فعالیت خارج شدند تا تعداد سینماهای فعال کشور در سال ۹۹، از ۱۲۸ سینما فراتر نرود.
در این سال، با تداوم اکران فیلمهای بهمن ۹۸، چند فیلم جدیدی که اکران شد، فیلمهای خاطرهساز سالیان گذشته و البته فیلمهای خارجی، گیشه سینمایی که در سودای فروش ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد بود، به فروش ۹ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی بسنده کند. در این سال، در تمام کشور، کمتر از ۷۸ هزار سانس ترتیب داده شد که طی آن، تنها ۶۲۵ هزار نفر در سراسر کشور به سینماها رفتند.
برای سال ۱۴۰۰، اگرچه قبح و رعب کرونا تا اندازه زیادی ریخته شد اما سینما همچنان وضع ناگواری را تجربه میکرد. همچنان صاحبان آثار راضی به نمایش فیلم خود حتی در بازه اکران نوروز نبودند و طبیعتا، مردم هم استقبال چندانی از فیلمهای تکراری روی پرده و البته مفهوم سینما به عمل نمیآوردند. مدیریت سینما نیز در تمام آن ماهها، نهتنها موفق به تدبیری در جهت راه انداختن قطار ایستاده سینما نشده بود بلکه با موج سنگینی از اعتراضهای سینماگران مواجه شد.
در 6 ماه نخست ۱۴۰۰، تعداد سینماهای فعال به ۱۱۵ سینما رسید. سینماها به فروش ۱۹ میلیاردی دست یافتند که تنها ۱۲ میلیارد آن در اختیار دینامیت قرار داشت. مخاطبان سینما با رشد نسبتا محسوسی به ۸۸۰ هزار نفر رسید اما تعداد سانسها، همچنان تعریفی نداشت و به مرز ۸۳ هزار سانس نرسید.
در 6 ماه دوم سال ۱۴۰۰، اوضاع با چند حرکت جهادی و انقلابی در حوزه سینما بهتر شد. مهمترین اقدامی که در این حوزه انجام شد، تضمین باز ماندن سینماها در هرگونه شرایط کرونایی و بالا بردن ظرفیت سینماها تا ۷۵درصد اشغال صندلی بود. گام مناسبی که یک امنیت شغلی خوب برای سینماگران محسوب میشد. در گام بعدی، تعدد نمایش فیلمهای پرمخاطبی نظیر قهرمان و گشت ۳ سبب شد تا تعداد مخاطبان سینماها، در همان پائیز ۱۴۰۰، به بالاترین میزان از آغاز کرونا برسد. در نتیجه این رویکرد، آمار سینماهای کشور در پائیز ۱۴۰۰، به ۱۱۶ هزار سانس، ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب و گیشه بیش از ۷۱ میلیارد تومان رسید.
در 6 ماه دوم سال ۱۴۰۰، اوضاع با چند حرکت جهادی و انقلابی در حوزه سینما بهتر شد. مهمترین اقدامی که در این حوزه انجام شد، تضمین باز ماندن سینماها در هرگونه شرایط کرونایی و بالا بردن ظرفیت سینماها تا ۷۵درصد اشغال صندلی بود
تداوم این روند در زمستان، وضعیت سینماها را با بهبود مواجه کرد بهگونهای که بسیاری از سینماهایی که درصدد تعطیلی و تغییر کاربری بودند، به مدار نمایش بازگشتند و بدین ترتیب بر حجم سینماهای فعال افزوده شد. این راهاندازی ناوگان سینمایی کشور سبب شد تا کارکرد سینمای ایران در پایان سال ۱۴۰۰ به ۳۳۳ هزار سانس نمایش، حدود ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار مخاطب و حدود ۱۶۰ میلیارد تومان فروش برسد که جدیترین علامت نزدیک شدن سینما به وضعیت عادی و نرمال خود است.
تشدید فرآیند نهضت سالنسازی
تعداد سالنهای سینمایی کشور در حالی به ۸۶۳ باب رسیده که این آمار در زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، ۵۷۰ سالن بود.
با این آمار، متوجه میشویم که به ازای هر ۱۰۳ هزار نفر، ۱ سالن سینما وجود دارد. این آمار در انتهای دولت دوازدهم، به ازای هر ۱۵۴ هزار نفر، یک سالن بوده است. استاندارد جهانی این حوزه، وجود یک سالن سینما، به ازای هر ۱۰ هزار نفر است که آمار کنونی نشان میدهد، سازمان سینمایی با وجود اینکه فاصله قبلی را تا حدود بسیاری بهبود بخشیده است اما هنوز به آن بازدهی مطلوب این حوزه نرسیدهایم.
طی ۳ سال اخیر بالغ بر ۱۷۰ هزار صندلی به ظرفیت سینمای کشور اضافه شده که بیش از ۵۵ هزار صندلی به استان تهران و بیش از ۱۱۳ هزار صندلی نیز مربوط به سایر استانهاست
اکنون ۹۰ شهر بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر و بیش از ۵۰ شهر بالای ۱۰۰ هزار نفر، فاقد سینما هستند و نشانهگذاری به ترتیبی است که درصد بالایی از این شهرها، طی ۲ سال آینده، از امکان سینما برخوردار شوند. همچنین برنامهریزیها و توافقات صورتگرفته به صورتی است که در دولت چهاردهم، فارغ از اینکه کدام مسئول بر مسند است، تعداد سالنهای سنیما به ۲ هزار سالن برسد. هر چند که آمار مطلوب برای جمعیت کشور ما، وجود ۳ هزار سالن سینما است.
یکی از وعدههایی که رئیس سازمان سینمایی در آغاز به کار فعالیت خود مطرح کرد، رساندن تعداد سالنهای سینما به عدد هزار بود که این روند، تا به امروز، تحرک خوبی را شاهد بوده است. زمانی که محمدمهدی اسماعیلی و محمد خزاعی، عدد هزار سالن را رسانهای کردند، ۵۷۰ سالن در کشور وجود داشت و ۴۳۰ سالن نیاز بود تا به چنین شاخصی رسید. تا امروز، ۲۹۳ سالن از آن ۴۳۰ سالن وعده دادهشده به ناوگان سینمایی کشور افزوده شده است.
طی ۳ سال اخیر بالغ بر ۱۷۰ هزار صندلی به ظرفیت سینمای کشور اضافه شده که بیش از ۵۵ هزار صندلی به استان تهران و بیش از ۱۱۳ هزار صندلی نیز مربوط به سایر استانهاست.
با رسیدن عدد سالنهای سینما به هزار، به ازای هر ۸۸ هزار ایرانی، یک سالن سینما وجود خواهد داشت که نزدیکترین حالت به نرم استاندارد جهانی این حوزه محسوب میشود.
زنده شدن حس امید در سینما
سینما در سال ۱۴۰۲، رگههای مشهودی از شکلگیری نشانههای جریان جدید را شاهد بود. این رگهها، در حوزههای کمی و کیفی گوناگون، هژمونی فرهنگی گستردهای را بر فضای کلی کشور گستراند که برخی ثمرات آن، در کارکرد سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ پدیدار شد.
در برخی از این رویهها مانند بحثهای رفاهی فعالان سینما، ورود مستقیمی صورت گرفت که تا پیش از این، تلاشی در این زمینه نشده بود. گامهایی در زمینه مسکن سینماگران، ترمیم بیمه و دیگر امور رفاهی برداشته شد که تاکنون سابقه نداشت و از دیگر سو، به زمینههایی پرداخته شد که سالها بر روی زمین مانده بود و مدیران سینمایی ادوار مختلف، به دلایل گوناگون، ورود چندانی به آن نداشتند مانند اختیاراتی که در زمینه نمایش فیلم خارجی در سینماهای کشور اعطا شد.
این رگهها در زیرلایه، اهرمهای قدرتمندی را در اختیار فعالان حوزههای گوناگون سینما قرار میدهند و زمینه بسط مضمونی و لجستیکی سینما را فراهم میآورد. سینما به پشتوانه این ورودهای مستقیم، اکنون گسترهای طولانی دارد که طی آن، تقریبا هیچ شاخهای نیست که مورد پرداخت و مداقه قرار نگرفته باشد. طی یک سالی اخیر، تکلیف بسیاری از گرههایی که کور مینمود، باز شده و گشایشهایی در آن امور حاصل آمده که برخی از این ثمرات، رسانهای شده و برخی دیگر، طی ماههای آینده متجلی خواهد شد.
سینمای ایران هیچگاه بهمانند امروز به مرز صنعتیشدن نزدیک نشده بود و این مهم باتوجه به تمامی پیشرفتهای سختافزاری و نرمافزاری شاخههای مختلف سینما در کشورمان، با برنامهریزیهایی که طی ماههای آینده به نتیجه خواهد رسید، در دسترس خواهد بود
در برخی موارد، نگاه ویژه و بازبینی دقیقی بر روی ساختارها صورت گرفته است که این مهم، خود را در قالب مبحث کیفیگرایی محتوایی نشان داده است. همچنین با تغییر آئیننامهها و اصلاح روندهای فرسوده و فسادزا، اتفاق شگرفی در این حوزه رخ داده است. بهعنوان مثال، روال تولید یک فیلم، از درخواست پروانه ساخت تا پس از اکران، مشمول چنین قاعدهای بوده است. درنتیجه این فرآیند است که مقولات کیفی، ظهور و بروز بیشتری در محتوای آثار دارد و با قاعدهمند شدن بیشتر شورای پروانه ساخت و نمایش، حراست و حفاظت بیشتری از تولیدات سینمایی صورت میگیرد که یکی از ابتداییترین نتایج چنین رویکردی، بارور شدن میزان تولیدات، تراز کیفی آثار و البته فربه شدن گیشه است.
این جریان نوخواهی که مطالبه درصد بسیاری از فعالان حوزه سینما است، تحرکات خزندهای بر دیگر مقولات نیز داشته است. مثلا سبب شد تا باوجود تمامی پیشرفتهایی که در حوزههای مختلف سینمایی رقم خورد، حس امیدواری در میان فعالان سینما زنده شود. در سالهای ابتدایی پساکرونایی، هیچ امیدی در هیچیک از شاخصهای سینمایی وجود نداشت اما امروز در شرایطی که کمتر کسی تصور میکرد که سینما در زیرساختها، تولیدات، گیشه و دیگر مبانی، بتواند شکستگی عمیق خود را ترمیم کند، به رکوردشکنیهایی دست یافته که حاصل تزریق روح امید بر کالبد تمامی این مولفه ها است.
اتفاق درستی و هوشمندانهای که در این عرصه رخ داده، استفاده از ظرفیت های شهرستانها در این زمینه است. تا پیش از دوره کنونی، تمامی تمرکزها بر روی پایتخت محدود بود و توجه چندانی به شهرستانها نمیشد. این نیروی گریز از مرکز که در سازمان سینمایی فعلی ساری و جاری است، سبب شده تا زنجیره سختافزاری و نرمافزاری صنعت سینما با هدفمندی بیشتری به مقصد نهایی برسد و این، رویکرد مبارکی است که نتایج این دیپلماسی داخلی، طی امسال و سالیان آینده به بار خواهد نشست.
هدف غایی تمامی این تلاشها، رسیدن به مفهوم اصلی صنعت در سینمای ایران است. سینمای ایران هیچگاه بهمانند امروز به مرز صنعتیشدن نزدیک نشده بود و این مهم باتوجه به تمامی پیشرفتهای سختافزاری و نرمافزاری شاخههای مختلف سینما در کشورمان، با برنامهریزیهایی که طی ماههای آینده به نتیجه خواهد رسید، در دسترس خواهد بود.
بنابراین در دورهای که بسیاری از صنعتهای سینما در جهان، هنوز نتوانستهاند به حیات پیش از دوران کرونا بازگردند، سینمای ایران توانسته دوران گذار را با شتاب بیشتری طی کرده و ضمن بازگشت به دوران پیش از کرونا، درصدد ثبت امتیازهایی است که تاکنون در سینمای ایران، تا این اندازه بابرنامه و هدفمند وجود نداشته است. آینده برای سینمای ایران، کاملا روشن است.