تهران- ایرنا- چین با وجود آنکه دغدغه‌های ژئواستراژیک جدی دارد، همچنان به دلیل دکترین رسمی سیاسی و نداشتن نفوذ نظامی یا فرهنگی، برای بازیگری با چالش مواجه است؛ اما این به معنای عقب‌نشینی چین نیست و این کشور تلاش می‌کند با ابزارهای دیگری، قدرت نرم خود را توسعه دهد.

«من چینی هستم و به کشورم افتخار می‌کنم اما نمی‌توانم منکر شوم که قدرت چین برای بازیگری در معادلات بین‌المللی نه فقط از آمریکا که حتی از ایران هم کمتر است.» این جمله‌ای است که چندبار به شکل‌های متفاوت شنیده بودم و این‌بار هم یک روزنامه‌نگار چینی گفت. به اعتقاد وی، چین نه همچون آمریکا پایگاه‌های نظامیِ گسترده در دنیا دارد و نه مانند ایران می‌تواند از راه «شبکه مقاومت» اهداف و منافعش را تامین کند. این در حالی است که چین در سال‌های اخیر فعالانه به دنبال ایفای نقش سیاسی در دنیا بوده است و یکی از نقاط عطف آن را می‌توان در میانجیگری میان ایران و عربستان یافت.

دکترین رسمی چین، مداخله‌نکردن در امور کشورها
در این میان دکترین رسمی سیاسی چین مبنی بر «مداخله نکردن» در امور کشورهای دیگر سبب شده کار برای دولت چین سخت‌تر نیز شود. به عنوان مثال چین منافع مهمی در اتیوپی دارد و در آنجا سرمایه‌گذاری‌های کلانی انجام داده است اما با وجود برخی انتقادهای داخلی، از اقدام سیاسی برای حل‌وفصل مشکلات داخلی این کشور و بازگرداندن ثبات اجتناب دارد.

این کشور حتی از توضیح درباره برخی مسائل مناقشه‌برانگیز در عرصه بین‌المللی نیز اجتناب کرده و یا به یک موضع‌گیری رسمی اکتفا می‌کند یا آن را نادیده می‌گیرد. از همین رو در بیشتر موضوع‌های مربوط به چین، آنچه در ذهن مخاطب ایرانی و شاید حتی سایر کشورها دیده می‌شود از دریچه نگاه غربی است.

ما، بیشتر مسائل چین را با روایتِ غربی و اغلب آمریکایی درک کرده‌ایم و چندان با نگاه خود چین آشنا نیستیم. حتی در بازار کتاب نیز شاید پر ارجاع‌ترین کتاب درباره این کشور، کتاب چین از «هنری کسینجر» دیپلمات فقید آمریکایی استما، بیشتر مسائل چین را با روایتِ غربی و اغلب آمریکایی درک کرده‌ایم و چندان با نگاه خود چین آشنا نیستیم. حتی در بازار کتاب نیز شاید پر ارجاع‌ترین کتاب درباره این کشور، کتاب چین از «هنری کسینجر» دیپلمات فقید آمریکایی است. به عنوان مثال موضوع تایوان یا آنچه از آن به عنوان اسلام‌ستیزیِ چین علیه اویغورها یاد می‌شود، نمونه‌های متاخری است که در ذهن ما کمتر روایت طرف چینی وجود دارد.

دولت چین در گذشته چندبار درباره پیوستن نزدیک به سه هزار مسلمان از استان سن کیانگ چین به داعش ابراز نگرانی کرده بود و هرچند اطلاعات دقیقی درباره این استان و شرایط آن برای مسلمانان در دست نیست، این دغدغه چین هم برای مخاطب ایرانی ناآشناست. در واقع هنگام صحبت درباره چین با دو مشکل عمده مواجه‌ایم: نخست آنکه طرف غربی فعالانه‌تر و بیشتر درباره چین اطلاعات و داده تولید می‌کند که طبیعتا با چارچوب نگاه آنهاست و دوم آنکه چین تلاش چندانی برای معرفی خود نداشته است؛ اما به نظر می‌رسد این شرایط در حال تغییر است.

چین با وجود آنکه دغدغه‌های ژئواستراژیک جدی دارد، همچنان به دلیل دکترین رسمی سیاسی و نداشتن نفوذ نظامی یا فرهنگی، برای بازیگری با چالش مواجه است؛. اما این به معنای عقب‌نشینی چین نیست و این کشور تلاش می‌کند با ابزارهای دیگری، قدرت نرم خود را توسعه دهد. چین در قدرت نرم در سال ۲۰۲۴ با عبور از ژاپن و آلمان، حالا پس از آمریکا و انگلیس به رتبه سوم رسیده است.

تلاش چین برای معرفی تاریخ و فرهنگ به جهانیان
«کنفسیوس» نام موسسه غیرانتفاعی تحت حمایت دولت چین است که از سال ۲۰۲۴ با ایجاد شعب مختلف در دنیا تلاش می‌کند زبان، آداب‌ورسوم، تاریخ و فرهنگ چین را به دنیا بشناساند؛ اما ماجرا از جایی جالب می‌شود که بدانیم برابر گزارش انجمن ملی دانشمندان آمریکا در سال ۲۰۲۲، از مجموع ۱۱۸ موسسه کنفسیوس فعال در آمریکا، ۱۰۴ مورد به طور کامل تعطیل یا در آستانه تعطیلی بوده‌اند.
همچنین در بودجه دولتی ۲۰۲۱ آمریکا، بودجه پژوهشی دانشگاه ها و مراکز علمی که با موسسه کنفسیوس قرارداد داشتند، قطع شده بود. این موضوع نشان می‌دهد هرچند چین دیرتر وارد عرصه رقابت «قدرت نرم» شده اما توسعه خوبی داشته که تا این حد سبب نگرانی شده است.

نکته دیگری که درباره عملکرد چین برای معرفی خود جالب توجه است، «مرکزگرا نبودن» آن است. به این معنا که چین فقط به‌دنبال معرفی نمادهای توسعه و پیشرفت خود همچون پکن و شانگهای نیست بلکه به دنبال ارائه خود به عنوان کشوری در مسیر توسعه متوازن است.
به‌تازگی یک هیات رسانه‌ای به دعوت «دفتر روابط خارجی استان چینگهای» چین به این استان سفر کردند که استانی کمتر شناخته شده و نسبت به برخی مناطق دیگر چین، فقیر و کمتر توسعه یافته‌ است. انتخاب این استان برای بازدید یک هیات رسانه‌ای ایرانی از چند جنبه قابل بررسی است:

چین فقط به‌دنبال معرفی نمادهای توسعه و پیشرفت خود همچون پکن و شانگهای نیست بلکه به دنبال ارائه خود به عنوان کشوری در مسیر توسعه متوازن است۱. این استان یکی از استان‌های مسلمان‌نشین چین است و از حدود ۶ میلیون جمعیت آن، یک میلیون نفر مسلمانند. خانم «ما نایشین» با نام اسلامیِ زینب، معاون اداره روابط خارجی استان چینگهای گفت در سال‌های اخیر توجه دولت چین به مسلمان، از گذشته نیز بیشتر شده و در انتخاب مقام‌های دولتی در استان‌های مسلمان‌نشین، تبعیض مثبتی برای مسلمانان قائل است.

او گفت همه اعضای خانواده‌اش مسلمانند و در اداره‌های دولتی پست‌های مهمی دارند. آنچه از ظاهر این شهر دیده می‌شد، حضور پرشمار زنان محجبه در سطح شهر و اداره‌های دولتی بود. رستوران حلال و کسب‌وکارهای متعلق به مسلمانان بسیار دیده می‌شد. همچنین چند مسجد بزرگ نیز برای مسلمانان وجود داشت که مسئولان آن می‌گفتند مقام‌های شهری برای نماز عید فطر با آنان همکاری می‌کنند و ممکن است صف نماز تا چند خیابان دورتر هم برود.

۲. یکی دیگر از جنبه‌های مهم انتخاب این استان، حضور مردمانی از ۳۶ قومیت مختلف(۵۶ قومیت در چین ساکنند) در این استان است. این تکثر در قومیت و همچنین گرایش‌های دینی که به وضوح هنگام قدم‌زدن در شهر مشهود است، این استان را به مکانی ویژه تبدیل کرده؛ آن هم در شرایطی که به طور معمول در ذهن مخاطب ایرانی، چین تک‌نژادی است. حتی نام دانشگاه اصلی این استان نیز دانشگاه «مینزو» یا دانشگاه «اقوام چینگهای»[۱] است که هرچند رشته‌های متنوعی از علوم فنی تا علوم انسانی دارد اما نام آن با الهام از تکثر قومیتی از این استان انتخاب شده است.

۳. استان چینگهای همچنین پیشروترین استان در زمینه تولید و استفاده از انرژی‌های نو و تجدیدپذیر است. آن‌گونه که یکی از مقام‌های بلندپایه نیروگاه «لانگیانگشیا»(به‌عنوان بزرگترین نیروگاه ترکیبی خورشیدی_آبیِ تولید برق در گینس ثبت شده) گفت: نگاه دنیا در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر به چین است و نگاه چین به چینگهای؛. یعنی در شرایطی که چین به عنوان یکی از کشورهای صنعتی که توسعه آن به قیمت آلودگی زیست محیطی و گرمایش زمین است، شناخته می‌شود و تحت فشار افکار عمومی و نشست‌های محیط زیستی است، چین، این استان را به خبرنگاران نشان می‌دهد.

این نمونه‌ای از اقدامات اخیر چین برای بازتعریف خود در عرصه جهانی است و به نظر می‌رسد چینِ امروز دغدغه ژئواستراژیک دارد اما این مهم بدون آنکه نخست خودش را به مخاطب جهانی معرفی کند، فراهم نمی‌شود. در این میان عملکرد ایران نیز کلیدی و مهم است. سه مسیر پیش‌روی ایران است: یا همچنان ترجیح دهد چین را از زاویه نگاه غرب بشناسد یا به ترجمه آثار و اخبار چینی از مبداء دست اول روی آورد. اما مسیر سوم، مسیر حرکت فعالانه ایران است که در آن خودش، جایگاهش را در ارتباط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و راهبردی با چین تعیین کند و براساس آن، چین را که فرصت‌ها و ظرفیت‌های همکاری زیادی دارد، «دوباره» بشناسد.

_______________________

[۱] Qinghai University for Nationalities: مقام‌های دانشگاه توضیح دادند معادل دقیقی برای نام این دانشگاه نیست و نمی‌توان دقیق گفت دانشگاه ملیت‌ها یا اقوام و مفهوم آن کمی متفاوت است. از همین رو ترجیح می‌دهند نام این دانشگاه به صورت اسم خاص یعنی دانشگاه مینزو شناخته شود.