به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، تالیف و انتشار کتاب برای کودکان همواره نیازمند تخصص و دور اندیشی بوده، در سالهای اخیر این نیاز چندین برابر شده است، زیرا نیازها و علایق نسلهای زد و آلفا تفاوتهای عمیقی با نسلهای گذشته دارد. این در حالی است که پژوهشگران هنوز شناخت کاملی از این نسلها ندارند و برای تولید آثار ادبی مختص دوران کودکی آنها باید تلاشی به دور از عجله انجام شود تا آثاری با کیفیت و مطابق با خواستههای نسلهای آلفا و زد به آنها ارائه شود.
به همین بهانه میزگردی با عنوان «نشست ادبیات کودک و نسلِ آلفا؛ چالشها و راهکارها» با حضور مریم جلالی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، طاهره شاهمحمدی نویسنده کودک و مدرس دانشگاه و محمدمهدی سیدناصری مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق کودکان و قائم مقام انتشارات ذکر در ایرنا برگزارشد. قسمت نخست این میزگرد را میتوانید اینجا بخوانید، همچنین قسمت پایانی آن در ادامه منتشر شده است.
برای شکلگیری ارتباط ادبی با نسل آلفا چه اقداماتی باید انجام شود؟
جلالی: نسل قدیم برای رسیدن به هدفش باید پا پیش بگذارد و در ایجاد رابطه پیش قدم شود. وقت آن رسیده که به نسل جدید احترام بگذاریم و انتظار نداشته باشیم تا آنها به نسل ما احترام بگذارند. اگر قرار باشد این پل ارتباطی با ادبیات و فضای ادبیات جایی را به خود اختصاص دهد بهتر است که به این مسائل توجه داشته باشیم. به نظرم ادبیات کودک در مسیر خوبی برای ارتباط با نسل آلفا است.
با نسلی مواجه شدیم که فرهنگ گفتمانی دارد، با اینکه کمسن هستند، بد نیست که از فرهنگ گفتمانی در نوشتار خود استفاده کنیم
یکی از مختصات نسل آلفا این است که افراد این نسل کارهای تیمی و گروهی را ترجیح میدهند؛ با اینکه آنها در درون منزوی هستند، اما کار تیمی و گروهی را در فضای مجازی انجام میدهند و از انجام آن لذت میبرند. بد نیست به شیوه از از خلق در ادبیات فکر کنیم که میطلبد کودکان کنار هم باشند و کار گروهی انجام بدهند. در این سبک ادبی مسائل تربیتی و آموزشی میتواند به شکل نامحسوس و نه مستقیم (زیرا آموزش مستقیم کودکان را از متن دور میکند) ارائه شود.
همچنین کودکان نسل آلفا انعطافپذیر هستند، زمانی که با آنها صحبت میشود، جَدَل نمیکنند، بلکه به صحبت، گوش میکنند، به موضوع فکر میکنند و با عکسالعمل، به آن پاسخ میدهند. زمانی که با نسلی مواجه شدیم که فرهنگ گفتمانی دارد، با اینکه کم سن هستند، بد نیست که از فرهنگ گفتمانی در نوشتار خود استفاده کنیم؛ کتابهایی خلق شود که در آنها فرهنگ گفتمانی پررنگتر باشد به خصوص در داستان زیرا داستان چنین فضایی را دارد.
این نسل به تکنولوژی علاقهمند است، در حالی که خلاء بسیار عمیقی در سبکهای (ژانر) ادبی کودک و نوجوان کشورمان میبینم و آن داستانهای علمی و تخیلی است. انتظار میرود آثاری که تا به حال تولید شده قویتر شوند، اما کسی روی داستانهای علمی و تخیلی متمرکز نمیشود. مغتنمی است که با شتاب تکنولوژی فرصت افراد متخصص در آن دانش، آثار متناسب تولید کنند. برای مثال کسی که دکتری سختافزار کامپیوتر دارد با توجه به دانشی که دارد داستانی در حوزه علمی و تخیلی بنویسد و حدس و گمانهای خود را تبدیل به داستان کند؛ تا در نتیجه این اقدامات زودتر از فضایی که به لحاظ تکنولوژی در آن هستیم حرکت کنیم. نسلهای گذشته با این اقدامات میتوانند نسل جدید را به سمت خود ببرند.
آداب و ارزشهای جهانی وجود دارد که انسانها نه تنها در ایران، بلکه در همه کشورها به آن پایبند هستند اینها میتوانند دریچه ورود نسل جدید و نسل آلفا را به دنیای داستان فراهم کند. ابتدا باید در باز شود و کودکان را وارد آن کنیم و بعد میتوانیم وارد اتاقهای کوچکتر و اندیشههای خاصتر شویم. از این راه میتوانیم کودکان را با اتفاقهای علمی، هنجارهای قومی و ارزشها معرفی کنیم.
لزوم سرمایهگذاری برای ایجاد حس مشترک نسلی
به نظر شما چه راه تعاملی میان نسلهای قدیم و آلفا میتواند وجود داشته باشد؟
جلالی: بد نیست فرهنگسازی کنیم تا گفتوگو و مذاکره بر سر ارزشهای فرهنگی میان نویسندهها و مخاطب ایجاد شود. برای مثال نویسندگان به مدارس سر بزنند و فضایی را برای گفتوگو ایجاد کنند. برای این منظور کتابخانههای و دیگر سازمانها میتوانند فراخوان بدهند و کودکان را دعوت کنند. این روند میتواند زیرساخت ذهنی را به نویسنده منتقل کند و نویسنده مشغول به نوشتن آنچه به آن پایبند است یا آرزوی رسیدن به آن را داشته است، نشود.
تجویز و تکرارهای ملالآور موجب دوری نسل از اهدافی میشود که برای نوشتن داریم
درباره هنجارها و ارزشها باید یک نکته را بیان کنم. اگر نویسندهای به مساله هنجارها ورود میکند، باید به عنوان کسی که سالها در حوزه کودک و نوجوان کار کردم، توصیه میکنم، نباید چیزی را به کودکان تجویز کنند، زیرا هر چیزی به کودکان تجویز شود، باید فاتحه آن چیز را بخوانیم. تجویز و تکرارهای ملالآور موجب دوری نسل از اهدافی میشود که برای نوشتن داریم.
برگزاری دورهها و کارگاههای تعاملی و آموزشی میان نویسندهها و افرادی که به بحث جمعیتشناسی مسلط هستند، روی موضوع نسلها کار کردند و از طرفی میان نویسندهها و نسل جدید از اهیمت بالایی برخوردار است، این گفتمان میتواند از راههای ابتدایی برای مثال در کارگاهها و برقراری تعاملهای آموزشی شکل بگیرد.
همچنین دولت باید سرمایه قابل ملاحظهای را برای نسل جدید در نظر بگیرد و اگرنه انتظار نداشته باشد که این نسل در آینده در کنشهای اجتماعی شرکت کنند. این سرمایهگذاری بیشتر بر روی ایجاد حس مشترک نسلی است. در نهایت ما باید به نقطهای برسیم که وقتی نسل آلفا ار میبینیم بگوییم که «جانا سخن از زبان ما میگویی»
هنوز قضات ما با ادبیات و حقوق کودک آشنایی ندارند
حقوق کودک درایران تا چه اندازه شناخته شده است و چه اقداماتی برای اجرای آن باید انجام شود؟
نویسندگان و آنهایی که در ادبیات کودک فعال هستند باید برای حقوقدانها کارگاه بگذارند و آنها را با ادبیات کودک و نوجوان آشنا کنندسیدناصری: یکی از بحرانهای مهم نسل زد و آلفا اینترنت و فضای مجازی است. جملهای را در یادداشتها و مقالات مینویسیم «باید در تکنولوژی به همزیستی مسالمتآمیز برسیم». نکته این است که کودک را از هر چزی منع کنیم، به آن حریصتر میشود . باید توجه داشت با آموزش هر تغییری ممکن است. یکی از پرچالشترین مسائل در بحث حقوقی و تکنولوژی برای کودکان، نقض حریم شخصی کودکان در فضای مجازی، اینرتنت و تکنولوژی است. الان کشورهایی مانند ژاپن، آلمان و ایالت متحده برای حقوق کودکان در زیست بوم متاورس، قانون تصویب کرده است و هنجارسازی و عرفسازی میکنند، اما ما هنوز در بحث حقوق کودک در دنیای آفلاین(ناهمگاه) ماندیم چه برسد به دنیای آنلاین(برخط).
در بحث حقوق کودک در دنیای آنلاین نواقص زیاد و متعددی داریم، هنوز قضات ما با ادبیات و حقوق کودک آشنایی ندارند، فهم درستی از زبان کودک و حقوق کودک وجود ندارند و هنوز تفکر سنتی در افراد باقی مانده است. یکی از راهکارهای مهمی که دوستان حقوقدادن و فعال حوزه حقوق کودک بر آن تاکید دارند ایجاد همزیستی و ارتباط یعنی همزیستی مسالمتآمیز کودکان و ادبیات کودک است.
وکیلها به ادبیات کودک توجه میکنند و میگویند نویسندگان و آنهایی که در ادبیات کودک فعال هستند باید برای حقوقدانها کارگاه بگذارند و آنها را با ادبیات کودک و نوجوان آشنا کنند تا آنها از این راه بتوانند با این نسل ارتباط برقرار کنند.
باید برای هر تصمیم مصالح عالی کودک در نظر گرفته شود
در دیگر کشورها چه اقداماتی برای رعایت حقوق کودکان انجام شده است؟
هنوز نهاد خانواده با حقوق خودش آشنا نیست، چه برسد به حقوق کودکان
سیدناصری: در کشورهای ژاپن و آلمان از سه سالگی به کودکان درباره حقوق فردی آموزش میدهند این در حالی است که ما هنوز زنگ حقوق کودک در مدارس نداریم. هنوز در مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان محتوایی برای آشنایی کودکان با حقوقشان وجودندارد. هنوز دانشجویان من با حقوق خود آشنا نیستند و نمیدانند نقض حریم شخصی در فضای مجازی یعنی چه؟ من باید از آنها خواهش کنم تا در تلگرام عکسهای خود را سلسلهوار نگذارند و به آنها بگویم که یک عکس کافی است یا اینکه فضای مجازی را عمومی نکنند زیرا ممکن است حریم شخصی آنها نقض شود. اگر این آموزش را از مهدکودک و پیشدبستانی شروع کنیم، تاثیر بیشتری خواهد داشت.
به عنوان ناشر میگویم، در این فکر بودم تا به کتابهای آموزش حقوق کودک، عنوانی فرعی بدهم. باید به سراغ این برویم که پدر و مادرها یادگیری درباره حقوق کودک را شروع کنند. اینجا مشکلی شکل میگیرد اینکه هنوز نهاد خانواده با حقوق خودش آشنا نیست، چه برسد به حقوق کودکان، بنابر این شاهد معلمبلاگری و پزشکبلاگری هستیم.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟
سیدناصری: بازآفرینی و بازاندیشی قوانین و هنجارها در حوزه کودک، رسیدن به یک زبان مشترک در بحث کودک و حقوق کودک، این دو با هم متفاوت اند. اینکه کودک کیست و چه حقوقی دارد؟ حقوق کودک یک بحث جدا در موضوع حقوق بشر است. در بحث حقوق بشر درباره حقوق افراد میپردازیم اما در حقوق کودک درباره تصمیماتی که ذینفعان، مستقیم و غیرمستقیم برای کودک میگیرند کار داریم. باید برای هر تصمیم مصالح عالی کودک در نظر گرفته شود.
باید درباره تولید آثار کودکان، آیندهپژوهی داشته باشیم
آثار موجود در بازار کتاب کودک را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما نویسندگان، مترجمان و تصویرگران به این مساله توجه دارند؟
شاه محمدی: این موضوع خیلی جدید است و بااینکه تلاشهایی شده و کتابهایی درباره کودک و حقوق او نوشته شده است، اما هنوز نگاه تازهای است و اطلاعات و منابع نظری درباره این موضوع کم است افرادی که علاقهمند به مطالعه در این موضوع باشند هنوز متن مدونی ندارند که بخواهند به آن بپردازند.
جای کتابهای تعاملی خالی است؛ کتابهایی که کودک را درگیر میکند و نظر کودک را جویا میشود
لازم است که علاوه بر مخاطبشناسی که داریم و وضعیتشناسی که به آن اشاره شد، درباره تولید آثار کودکان، تا حدی هم آیندهپژوهی داشته باشیم. پژوهشگران باید وارد میدان شوند و اعلام کنند از آینده کودکان چه توقعات و انتظاراتی باید داشته باشند. باید با استفاده از هوش مصنوعی، محیط متاورس و محیطی که هر روز در حال تغییر و به روز شدن است ادبیات را وارد عرصه جدید کنند و آثاری تولید کنند که نگاه کلان داشته باشد و جذاب و هیجانانگیز باشد، جای کتابهای تعاملی خالی است؛ کتابهایی که کودک را درگیر میکند و نظر کودک را جویا میشود.
پرداختن به کتابهای بازی محور میتواند به جذب کودک برای مطالعه کمک کند. کتابهای تعاملی و فانترزی نوعی نگاهی جدید به دنیای مدرنیته است و میتواند کودکان را با خود همراه کند.
متون کلاسیک هم داریم و در چند دهه اخیر به آن توجه شد، قصههای شاهنامه و کلیله ودمنه را بازنویسی کردند، فکرمیکنم نویسندگان روی این متون عمیق شدند و آموزههایی را از آنها گرفتند و دوباره به روز کردند. این اقدامات توسط نویسندهها میتواند راهی باشد تا وقتی سنت کنار مدرنیته قرا رمیگیرد زیاد آسیب نبیند و مهجور باقی نمان. همچنین کودکان میتوانند تا حدی هم سنت رابیاموزند و پشتواه فرهنگی خود را به نسل جدید منتقل کنیم.
در نتیجه مسائلی که مطرح شد، تولید آثار جدید و پژوهشهایی که در حوزه کودک اتفاق میافتد و نگرشهایی که شکل میگیرد میتواند آینده خوبی داشته باشد.