به گزارش ایرنا، تاریخ همواره سرنخهایی را برای شناخت و درک بهتر آنچه امروز اتفاق میافتد در اختیارمان قرار میدهد. پیچ و خمهای مسیر تاریخ با اتفاقهای ریز و درشت در گذر زمان تغییر یافته و هر رخداد به نوعی در رقم زدن وضعیت ژئوپلیتیک حال حاضر تاثیرگذار بوده است. آسیا و اقیانوسیه که سهم قابل توجهی از وسعت این کره خاکی را به خود اختصاص داده، همانند دیگر نقاط دنیا تحولات مهم و تاثیرگذاری را از سر گذرانده است.
در این گزارش سعی داریم تا با شرحی از چندین رویداد تاریخی در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۶ اوت/ ۲۰ تا ۲۶ مرداد (هفته جاری)، سرنخهایی را از چگونگی شکلگیری سیاستها و جغرافیای امروز منطقه آسیا و اقیانوسیه در اختیار مخاطب قرار دهیم.
کودتای ۱۹۷۵ علیه شیخ مجیب الرحمان در بنگلادش
افسران جزء ارتش در بنگلادش در ۱۵ اوت ۱۹۷۵ (۲۴ مرداد ۱۳۵۴) نزدیک به ۴ سال پس از جدایی این کشور از پاکستان، یک کودتا را علیه شیخ مجیب الرحمان بنیانگذار و اولین رییس جمهور ترتیب دادند. افسران ارتش در جریان یک توطئه، شیخ مجیب الرحمان و اکثر اعضای خانوادهاش به استثنای دو دخترش شیخ حسینا و شیخ ریحانه که در مسافرت اروپا به سر میبردند را کشتند. برخی از جمله لارنس لیفشولتز یک روزنامه نگار آمریکایی معتقد هستند که برنامههای شیخ مجیب باعث نگرانی آمریکاییها شده بود و احتمالا کودتا با نقشه و کمک آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) انجام شده بود. لیفشولتز میگوید که فیلیپ چری رئیس پایگاه سیا در شهر داکا به طور فعال در این کودتا نقش داشته است.
مجیب الرحمان در ۲۶ مارس ۱۹۷۱ (۶ فروردین ۱۳۵۰) از پاکستان اعلام استقلال کرد که همین مساله به جنگ ۹ ماهه استقلال بنگلادش منجر شد. چند ماه پس از تسلیم شدن نیروهای فرماندهی شرقی پاکستان در جنگ ۱۹۷۱، یک معاهده صلح در ۲ ژوئیه ۱۹۷۲ (۱۱ تیر ۱۳۵۱) به امضا رسید. پاکستان در نهایت در فوریه ۱۹۷۴ (بهمن ۱۳۵۲) موجودیت بنگلادش را به رسمیت شناخت.
این در حالی است که اکنون شیخ حسینا دختر ارشد او پس از ۱۵ سال در دست داشتن قدرت، در پی اعتراضهای گسترده مدنی از کشور گریخت و به هند رفت. پس از سقوط دولت شیخ حسینا، معترضان مجسمه مجیب الرحمان پدر وی را به زیر کشیدند. دهلی نو از جمله حامیان سفت و سخت مجیب الرحمان در جنگ استقلال بنگلادش علیه پاکستان بود.
استقلال پاکستان و هند از حکومت بریتانیا
شبه قاره هند در سال ۱۹۴۷ (۱۳۲۶ شمسی) از استعمار انگلستان رهایی یافت. انگلیسیها که تاریخ حضور استعماری آنها در منطقه وسیع شبه قاره هند به سال ۱۶۰۰ میلادی (۹۷۸ شمسی) باز میگردد، توانستند در سال ۱۸۵۷ میلادی (۱۲۳۵ شمسی) سلطه خود بر این منطقه را تکمیل کنند. حدود یک قرن بعد و پس از وقوع جنگ جهانی دوم، انگلیس که بخش عمدهای از توان خود را از دست داده بود، در سال ۱۹۴۷ مجبور به پایان حضور استعماری خود در شبه قاره شد.
۱۴ و ۱۵ اوت ۱۹۴۷ (۲۲ و ۲۳ مرداد ۱۳۲۶) سالگرد جدایی پاکستان و هند است و این دو کشور هر سال در این تاریخ طی مراسمی با نام «روز آزادی» این استقلال را جشن میگیرند. اما آثار مخرب حضور انگلیسیها در منطقه شبه قاره از جمله اختلافهای شدید سرزمینی و سیاسی میان هند و پاکستان و عقب ماندگیها و ناامنیهای امروز پاکستان، به عنوان زخمی کهنه و التیام نیافته بر پیکر آن، همچنان به عنوان میراث انگلیس در این منطقه کاملا محسوس است.
پاکستان در روز چهاردهم اوت سال ۱۹۴۷ (۲۲ مرداد ۱۳۲۶) به رهبری محمدعلی جناح معروف به قائد اعظم بنیانگذار این کشور از استعمار حکومت وقت بریتانیا آزاد شد و کشور جداگانهای به مرکزیت شهر «کراچی» اعلام موجودیت کرد. آن روز، قائد اعظم در سخنانی گفت: سرانجام پس از یک دهه کوشش امروز به خواست خداوند متعال کشور پاکستان تشکیل شد که هدف از تشکیل آن، ایجاد کشوری برای مسلمانان است تا بتوانند بنا به خواست خود و طبق فرهنگ و تمدن اسلامی زندگی خود را شکل دهند.
جواهر لعل نهرو هم استقلال هند را در ۱۵ اوت سال ۱۹۴۷ میلادی طی سخنرانی مشهور خود اعلام کرد. هند بعد از آن به صورت یک کشور مستقل درآمد و جواهر لعل نهرو به عنوان اولین نخست وزیر آن منصوب شد و نماینده پادشاه انگلیس مونتباتن در هند به عنوان اولین فرماندار کل این کشور باقی ماند. هند در تاریخ ۷۲ ساله خود بر پایه تفکرات مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو توانست به عنوان یک کشور مستقل و قدرتمند در آسیا ظهور کند.
افغانستان؛ سالگرد شکلگیری القاعده و سالگرد به قدرت رسیدن طالبان
۱۱ اوت ۱۹۸۸ (۲۰ مرداد ۱۳۶۷) گروه القاعده در نشستی با حضور اسامه بن لادن، ایمن الظواهری و دکتر فضل در پیشاور پاکستان تشکیل شد. نام القاعده برگرفته از نام اولین پایگاه نظامی این سازمان «قاعدة الجهاد» است. البته بیشتر اعضا در ابتدا این سازمان را «جبهه بینالمللی جهاد علیه یهودیان و صلیبیان» مینامیدند. در همین راستا تشکیلات القاعده در سال ۱۹۸۸ توسط اسامه بن لادن میلیاردر عربستانی جهت مبارزه با شوروی در افغانستان تاسیس شد. تشکیل نیروهایی برای مبارزه با شوروی به همکاری القاعده با گروههای داخلی از جمله طالبان منجر شد.
القاعده حملاتی را علیه اهداف غیرنظامی و نظامی در کشورهای مختلف انجام داده، که طبق گفته آمریکاییها بمبگذاریهای ۱۹۹۸ در سفارتهای آمریکا در کشورهای آفریقایی و حملات ۱۱ سپتامبر از جمله آنها است. ایالات متحده در پاسخ به حملات ۱۱ سپتامبر، به افغانستان تحت حکومت طالبان حمله کرد که به دنبال تضعیف بن لادن و متحدانش بود. مرگ سرکردههای کلیدی شامل اسامه بن لادن موجب تغییر جهت عملیات القاعده از یک سازمان بالا-به-پایین و برنامهریزی حملات به سمت برنامهریزی حملات از طریق گروههای وابسته شد.
آمریکا طی دو دهه در افغانستان حضور داشت که در نهایت سال ۲۰۲۱ تمام نیروهای خود را خارج کرد و اشرف غنی رییس جمهور افغانستان نیز از کشور گریخت. این مساله منجر به روی کار آمدن دوباره طالبان شد که ۱۵ اوت قدرت را در این کشور در دست گرفت و اکنون سه سال است که تلاش میکند تا حکومتی فراگیر تشکیل دهد. با حضور طالبان در راس حکمرانی افغانستان، در محافل رسمی و اظهارنظر مقامهای کشورها مطرح میشود که آنها همچنان با القاعده در ارتباط هستند و مامن امنی برای سایر عناصر تروریستی فراهم میکند.
معاهده صلح و دوستی بین ژاپن و چین
معاهده صلح و دوستی بین ژاپن و جمهوری خلق چین شش سال پس از عادیسازی روابط دیپلماتیک دو کشور در ۱۲ اوت ۱۹۷۸ (۲۱ مرداد ۱۳۵۷)، امضا و در ۲۳ اکتبر (اول آبان) همان سال اجرایی شد. دو کشور سابقه جنگهای طولانی مدت با یکدیگر را داشتند. آخرین مورد آن درگیریها در جریان جنگ جهانی دوم بود که در بازه زمانی ۷ ژوئیه ۱۹۳۷ (۱۶ تیر ۱۳۱۶) تا ۹ سپتامبر ۱۹۴۵ (۱۸ شهریور ۱۳۲۴) اتفاق افتاد. با یورش نیروهای ژاپنی به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱، جنگ بین جمهوری چین و امپراتوری ژاپن به بخشی از جنگ جهانی دوم در جبهه جنگ اقیانوس آرام تبدیل شد.
با این حال که برخی جنگ دوم چین و ژاپن را آغازگر جنگ جهانی دوم میدانند اما بیشتر تاریخدانان و پژوهشگران بر این باورند که جنگ جهانی دوم در ماه سپتامبر سال ۱۹۳۹ با حمله آلمان به لهستان آغاز شد. جنگ بین چین و امپراتوری ژاپن، بزرگترین جنگ در آسیا در سده بیستم میلادی نام گرفت که نیمی از تلفات جنگ اقیانوس آرام در نتیجه آن رخ داد. این جنگ سرانجام با تسلیم امپراتوری ژاپن به متفقین در جنگ جهانی دوم به پایان رسید.
در شرایط فعلی نیز یک نقطه بالقوه شعله ور شدن آتش در منطقه شرق آسیا به ویژه در آبراه مهم دریای جنوبی چین وجود دارد که ناشی از تنشها بین چین و فیلیپین است. همچنین در برهه فعلی کره جنوبی و ژاپن به عنوان متحدان آمریکا از حرکت رو به جلوی چین و افزایش قابلیتهای هستهای کره شمالی، نگران هستند.