به گزارش روز دوشنبه ایرنا، در ادامه این گزارش نشنال اینترست آمده است: امروزه، ایالات متحده با چالش چگونگی ارائه پاسخ متناسب به اقدامات انصارالله یمن در دریای سرخ و خلیج عدن مواجه است. این در حالی است که محاصره موشکی و پهپادی حوثیها بر تنگه باب المندب اکنون در نهمین ماه خود قرار داشته و نیروی دریایی ایالات متحده به تازگی چهارمین گروه ناو نظامی خود یعنی یو اس اس آبراهام لینکلن را با (ادعای) محافظت از کشتیرانی بین المللی به منطقه اعزام کرده است.
این تحلیل افزود: تاکنون، رویکرد دولت جو بایدن، رییس جمهوری آمریکا، این بوده که به نیروی دریایی این کشور دستور دهد بدون رسیدگی به علل اصلی بحران تنها به کشتیهای جنگی ایالات متحده اجازه دهند حملات موشکی و پهپادی یمنیها را مستقیماً رهگیری کنند. واکنش دولت آمریکا به بحران در دریای سرخ به دلیل محدود کردن منابع استراتژیک کمیاب در این منطقه و صرف مهمات غیرقابل جایگزین در برابر تهدیدات سطح سوم در این منطقه، متناسب با منافع ایالات متحده نبوده است.
نشنال اینترست در بخشی از این مقاله با اشاره به حضور دو گروه ناو هواپیمابر یو اس اس جر الد فورد (USS Gerald R. Ford) و یواساس دوایت آیزنهاور (USS Dwight D. Eisenhower) از مدت ها پیش در منطقه و اعزام کشتی های تئودور روزولت CSG و آبراهام لینکلن CSG به منظور پشتیبانی و افزایش توان آمریکا برای مقابله با نیروهای انصار الله یمن، نوشت: واشنگتن سطح اهمیت باب المندب را به سطحی معادل فضای اروپا-آتلانتیک، خاورمیانه و هند و اقیانوسیه - سه منطقه ای که پنتاگون قصد دارد حضور شبانه روزی ناوهای حامل را در آنها حفظ کند- ارتقا داده است.
بنابر این مقاله، ایالات متحده تصمیم گرفته است به جای رسیدگی به علل اصلی مشکل، یک میلیارد دلار مهمات کمیاب را برای سرنگونی موشک ها و پهپادهای حوثیها(انصار الله یمن) هزینه کند. در واقع، کاخ سفید و وزارت دفاع آمریکا با این رویکرد یک "ایستگاه عدن" جدید و بالفعل ایجاد کردند که باید دائماً توسط نیروی دریایی آمریکایی سرویس دهی شود.
این تحلیل با زیر سوال بردن رویکرد آمریکا در قبال دریای سرخ تخصیص نیمه دائمی یک سوم از نیروی ناوهای متحرک آمریکایی در منطقه را زیر سوال برده و تاکید کرد: تخصیص تسلیحاتی که نیروی دریایی آمریکا برای بازدارندگی و پیروزی در جنگ علیه چین به آن نیاز دارد در دریای سرخ ، غیرقابل توجیه و ناهمسو با منافع راهبردی آمریکا است.
در بخشی از این مقاله آمده است: سؤال این است که آیا تلاشی که ما(آمریکا) در دریای سرخ انجام می دهیم، منابعی که مصرف می کنیم و هزینه هایی که می دهیم با ارزش نتایجی که به دست آمده متناسب است یا خیر. پاسخ این سوال، قطعا منفی است. علیرغم تمام تلاشهای ایالات متحده برای مبارزه با تهدید حوثیها، باب المندب برای بسیاری از کشتیرانان همچنان خطرناک است و این در حالی است که کانال سوئز ۲ میلیارد دلار کاهش درآمد داشته است. اگر حفظ آزادی حمل و نقل از طریق دریای سرخ یکی از منافع حیاتی ایالات متحده است، استراتژی بایدن برای مقابله با این چالش کافی نبوده و مطمئناً محدود کردن یک سوم نیروی حامل آمریکا به طور نامحدود برای مدیریت ضعیف این منطقه توجیه ناپذیر است.
نشنال اینترست در پایان نوشت: در واقع، دولت بایدن یک راهبرد کُند، پرهزینه و ناکارآمد را برای مقابله با یمنیها دنبال کرده است.