به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، ریچارد نفیو نویسنده کتاب هنر تحریمها، مسئول سابق میز ایران در شورای امنیت ملی (NSC) ایالات متحده و مسئول اصلی توسعه و اجرای تحریم ها در وزارت امورخارجه آمریکا در یادداشتی جدید در مجله اورشلیم استراتژیک تریبون که توسط هفته نامه اینترنشنال هرالد تریبیون به چاپ میرسد به تفاوت شرایط فعلی با دوره پیش از برجام و فشار حداکثری غرب در آن دوره پرداخت و به این نکته اذعان داشت که واقعیتهای استراتژیک جدید و چالش همیشگی اجرای آن، احیای مجدد رژیم تحریمهای سنگین بینالمللی را که در سالهای گذشته مشاهده شدهاند، دشوار میسازد.
در این میان اذعان فردی همچون نفیو (که نقشی مهم در کارزار تحریم های اولیه و ثانویه وزارت خارجه و وزارت خزانه داری آمریکا بر علیه کشورمان داشت)، به عدم امکان و دشوار بودن تاثیرگذاری رژیم جدیدی از تحریمهای سنگین بر علیه ایران، نشانگر این است که در چهار سطح متفاوت شرایط کشورمان متفاوت از دوران پیش از برجام و در حین برجام است.
عمده تحلیل گران آمریکایی در طی سال های اخیر با اشاره به ۴ علت، رشد چشمگیر توانایی های هسته ای ایران، رشد قدرت و نفوذ منطقهای ایران به واسطه راهبردهای جنگ ترکیبی و جنگ نامتقارن، تاب آوری اقتصاد ایران در برابر فشارهای حداکثری تحریمها و ضربه به پیکره اجماع سازی و تحریم به واسطه شرایط نظام بین الملل، سیاست مهار ایالات متحده در قبال ایران را شکست خورده دانسته و مقامات آمریکایی را به پذیرش قدرت ایران تشویق کردند.
در همین خصوص ریچارد نفیو، در یادداشت جدیدی که با نام «تجدید فشار حداکثری بر ایران؛ گفتن آسانتر از انجام است» منتشر گشته گفته است: در ژوئیه ۲۰۱۵، مفاد توافق موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بحث برانگیز بود، این بحث ها همچنان نیز باقی است. برای بسیاری، این توافق، ایران را از توانایی دستیابی به تسلیحات هستهای برای حداقل ۱۰ سال تا زمانی که محدودیتهای کلیدی منقضی میشدند محروم کرد. به همین ترتیب، برای بسیاری دیگر (از جمله نویسنده(نفیو))، این معامله استفاده از تحریم ها و بهویژه استفاده از تحریمهای به اصطلاح «ثانویه» را برای ایجاد اهرمی در حمایت از دیپلماسی توجیه کرد.
وی در ادامه افزود: دولت ترامپ عنوان میداشت که برجام مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای نمیشود و آمریکا در برخورد با برنامه موشکی بالستیک ایران یا فعالیتهای ایران در منطقه شکست خورده است. آمریکا در ماه مه ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و به دنبال مذاکره برای یک توافق بهتر با ایرانیها بود و طی ۲.۵ سال بعد با اعمال «فشار حداکثری» به امید انجام این کار بود. این تلاش ترامپ نتوانست به توافقی منتج شود. در سال ۲۰۲۱، دولت بایدن به دنبال بازگرداندن ایالات متحده به برجام بود، آن تلاش نیز شکست خورده است. یکی از نتایج این تحولات، تجدید علاقه به استفاده از تحریم ها و درخواست برای گسترش و تشدید استفاده از آنها بوده است. با این حال، دشواری راهاندازی کمپین تحریمی مشابه در شرایط بسیار متفاوتی که مجریان امروز با آن مواجه خواهند شد را نشان میدهد.
نفیو میگوید کمپین تحریمهای ایران که در برجام به اوج خود رسید، بسیار عظیم بود و مهندسی سخت و دشواری داشت و اکنون نیز انجام مجدد آن فوقالعاده دشوار خواهد بود. این بار ایرانیها برای محافظت از خود و دارایی هایشان موثرتر پاسخ خواهند داد.
نفیو در قسمتی دیگر از این یادداشت اظهار می کند: برخلاف برخی تصورات، طراحی، نظارت و اجرای تحریمها سخت است و کمپینهای مرتبط با آن زمان و انرژی زیادی را مصرف میکنند. آنها ممکن است مانند اردکی که روی آب سر میزند صاف به نظر برسند، اما در زیر این آرامش اردک، پا زدن شدید وجود دارد.
وی در ادامه این یادداشت عنوان میدارد: کارزار تحریم و فشار بر ایران که در سال ۲۰۱۵ در برجام به اوج خود رسید، در سال ۲۰۰۵ با فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ دولت بوش و تحریم های هدفمند آن علیه نهادها و افراد ایرانی، سوریه و کره شمالی که در برنامه های تسلیحات کشتار جمعی دخیل بودند، به طور جدی آغاز شد. این فرمان اجرایی طی ده سال آینده با حداقل چهار قانون، بیش از شش فرمان اجرایی و چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید. بخش واقعاً دردسرساز، اجرای خود تحریم ها بود. به عنوان مثال، ایران به ممنوعیت واردات قطعات موشکی خود احترام نمی گذارد، همچنین شرکت ها، فرستنده ها و بانک ها به طور خودکار این کار را انجام نمی دهند. این نهادها باید از ممنوعیت و آنچه از آنها خواسته می شود مطلع شوند. هنگامی که آنها قوانین را زیر پا می گذارند، باید مورد بررسی قرار گیرند و در معرض عواقب قرار گیرند. ممکن است بخشهای ذی ربط با توانایی بیشتری در شناسایی ترفندهای ایرانی، رشد کنند، اما این امر مستلزم زمان و هوشیاری مداوم از سوی تحریمکنندگان است.
نفیو خاطرنشان کرد: ایالات متحده تهدید می کرد که کسانی که از ایرانیان «حمایت مادی» می کنند، تحریم خواهد کرد. در نهایت، ایالات متحده این تهدیدها را از طریق ساختار «تحریمهای ثانویه» معنیدار کرد که به موجب آن هر تجارتی با بازیگران تعیینشده ایرانی خطر قطع شدن خدمات بانکی و در نهایت ارتباط با شرکتهای آمریکایی را به دنبال داشت. (آنها «ثانویه» بودند، زیرا نگران فعالیت های افراد غیرآمریکایی هستند، برخلاف تحریم های اولیه که بر روی افراد آمریکایی متمرکز است.) جریمههای هنگفتی که علیه بانکهای مرتبط با ایران وضع شد، این تهدید را افزایش داد.
طراح تحریمهای آمریکا بر علیه کشورمان در توضیح ساختار تحریمها در آمریکا اظهار داشت: برای اینکه همه اینها به نتیجه برسد، ایالات متحده درگیر یک کارزار گسترده و تکنگر بود که شامل همه لایههای دولت ایالات متحده، از رئیسجمهور گرفته تا یک افسر اقتصادی که در سفارتخانههای ایالات متحده در خارج از کشور خدمت میکرد میشد. موضوعات اجرای تحریمهای ایران در سطوح ارشد دولت تقریباً به طور مداوم و در سطحی از جزئیات مورد بحث قرار میگرفت که بسیار فراتر از معمول بود. ایالات متحده موضوع اجرای تحریم ها را در سازمان ملل، در سایر نهادهای چندجانبه مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و در تعامل دیپلماتیک خود در سراسر جهان برای سال ها در اولویت قرار داد. ایالات متحده در این تلاش به شدت از اقتصاد خود، به ویژه سیستم بانکی خود استفاده کرد و آماده بود تا بهبود اقتصاد ایالات متحده را پس از رکود بزرگ به خطر بیاندازد تا صادرات نفت ایران را حتی قبل از ظهور انقلاب نفت شیل هدف قرار دهد.
نفیو در بیان تفاوت شرایط امروز با زمانی که آمریکا کارزار تحریم های هوشمند خود را در دوران پیش از برجام به اوج رسانده بود، اظهار میکند: کمپین تحریمهای ایران که در برجام به اوج خود رسید، بسیار عظیم بود و مهندسی سخت و دشواری داشت و اکنون نیز انجام مجدد آن فوقالعاده دشوار خواهد بود، بهویژه اکنون که ایران و سایر دشمنان به مراتب بیشتر از قرار گرفتن در معرض و خطرات آن آگاه هستند. این بار ایرانیها برای محافظت از خود و دارایی هایشان موثرتر پاسخ خواهند داد. تا حدودی، رویکرد «فشار حداکثری» دولت ترامپ این موضوع را تایید میکند. تحریمهای ترامپ تأثیرات اقتصادی قابل توجهی بر ایران داشت، اما تا زمانی که ترامپ از قدرت خارج شد، به توافق هستهای جدید منجر نشد.
نفیو: اکنون ایران و سایر دشمنان به مراتب بیشتر از قرار گرفتن در معرض تحریم ها آگاه هستند. این بار ایرانی ها برای محافظت از خود و دارایی هایشان موثرتر پاسخ خواهند داد. تا حدودی، رویکرد «فشار حداکثری» دولت ترامپ این موضوع را تایید میکند.
وی در ادامه بیان داشت: در دولت بایدن هیچ یک از تحریمها به لحاظ فنی کاهش نیافته است. گرچه اقتصاد ایران دچار چالش های جدی شده است ولی فشار حداکثری در کل ایران را به فروپاشی یا پذیرش شروط توافقی که ظاهراً در آگوست ۲۰۲۲بر روی میز بود سوق نداده است.
ریچارد نفیو با اشاره به توانایی های کنونی ایران، عنوان داشت: اهرم واکنش ایران نیز اکنون با گذشته متفاوت است. امروز، ایران هزاران سانتریفیوژ عملیاتی و امکانات ظاهری برای تولید مواد قابل استفاده تسلیحاتی در عرض چند روز در اختیار دارد که نتیجه توسعه ای است که در سال ۲۰۱۸ آغاز شد.
معمار تحریم های ایران در شورای امنیت ملی و وزارت خارجه آمریکا با اشاره به تحولات در نظام بین الملل اظهار می دارد: در کنار این زمینه جهانی نیز مهم است. کمپین تحریمهای ایران در دولت اوباما در بیشتر زمانهای خود به عنوان تنها کمپین تحریمی با اهمیت اقتصادی جهانی انجام شد. این کمپین قبل از حمله روسیه به اوکراین، قبل از اعمال تحریم ها علیه ونزوئلا و قبل از رقابت استراتژیک اقتصادی با چین بود. هر کمپین تحریمی مجدد علیه ایران باید در چارچوب رژیمهای تحریم متعدد و خواستههایی که از قبل برای این اولویتهای دیگر وجود دارد انجام شود.
نفیو همچنین می افزاید: اعمال تحریمهای تشدید شده امروز با این واقعیت همراه خواهد بود که از سال ۲۰۱۵ توافقی وجود داشت که اگرچه ایالات متحده آن را ناکافی میدانست ولی اکثریت قریب به اتفاق جامعه بینالمللی آن را پذیرفتند. تجدید بحث در مورد نارساییهای آن ممکن است برای بسیاری از کشورهای جهان که مستقیماً توسط برنامه هسته ای ایران تهدید نمی شوند، قانع کننده نباشد. یک کمپین تحریم های بین المللی برای کار به همکاری بین المللی نیاز دارد.
نفیو در پایان یادداشت خود، بیان می دارد: نقش تحریمها باید بر اساس درک واقع بینانه از میزان اهرمی که می توانند ارائه دهند، طراحی و ساخته شود، اینکه دیگر بازیگران در جهان چگونه به اجرای تحریم ها واکنش نشان می دهند مسئله بسیار مهمی است.
دست پایین غرب دست بالای ما را می طلبد
این اذعان تحلیلگران، مسئولین دولتی و افراد ذی نفوذ در آمریکا، به تفاوت های ۴ گانه ایران و جهان امروز با دوران کارزار تحریم های هوشمند و فشار حداکثری آمریکا برعلیه کشورمان، می تواند کمک شایان و نقش مهمی را در سیاستگذاری جدید مسئولان کشورمان در قبال مذاکرات رفع تحریم ها و همچنین شطرنج سیاست خارجی با غرب ایفا کند.
در این شطرنج غرب به واسطه تحولات متعدد در سطح نظام بین الملل و تغییر در معادله قدرت در جهان به واسطه قدرت گیری روز افزون جبهه های جدید قدرت جهانی در برابر غرب، دست بالای خود در دهه های گذشته را تا حدودی از دست داده و این موضوع به موازات افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای ایران و در کنار رشد چشمگیر در توانایی ها و دستاوردهای هسته ای صلح آمیز میتواند روند های معیوبی که در توافق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نهادینه شده بود را اصلاح کند.
در جهان ۲۰۲۴، روسیه و چین به واسطه تشدید رقابتهای خود با آمریکا در وضعیت منطقه خاکستری(Gray Zone Conflict) و به واسطه اتحادهای جهانی جدیدی که ساختار های سطله غرب همچون جی ۷، ناتو، سازوکارهای اعمال قدرت آنان همچون شبکه سوئیفت و تسلط غرب بر مالیه بین المللی را دچار چالش کرده است، راهبردهای مهار و فشار آمریکا بر علیه ایران را ناخواسته دچار خدشه کرده و به این ترتیب اعمال تحریم های خرد کننده و فشار حداکثری بر کشورمان در موقعیت کنونی ممکن نیست.
موقعیت کنونی ایران، سیاست هوشمندانهای را می طلبد که ابزارهای قدرتی همچون نفوذ منطقه ای ایران و تواناییهای هستهای رو به رشد در دوران پس از برجام را در کنار شرایط جهانی جدید و تاب آوری نسبی اقتصاد کشور به قدرت چانهزنی تبدیل کرده و حقوق مسلم و مصرح کشور را ایفا کند.
درک جایگاه و دست بالای ایران، پالس ضعف آمریکا در به موفقیت رساندن ابزار تحریم و تبدیل کردن نقاط قوت به ابزار چانه زنی، مهم ترین هنر دیپلمات ها و مذاکره کنندگان کشورمان در مذاکرات پیش رو است.