آنچه این شبها تحت عنوان «از سرگذشت»، نزدیک با ماهیت ماه محرم و صفر از شبکه نسیم سیما در حال پخش است را باید مصداق دقیقی از یک فرمول آرامبخش و خوش انرژی دانست. برنامه ای که متناسب با فضای امام حسینی بازتعریف شده است. کارکرد صریح و در عین حال مصفایی دارد. یک جور جلابخشی به روح و دلگشایی بی واسطه. بیننده را از یک «حسینیه» هدایت می کند به سمت «کلاه خودی» که همه حالا آن را میشناسیم. همزمان نکاتی را غیر مستقیم تذکر می دهد که شاید در هجوم روزمرگیها و عادتها، کمرنگ یا محو شده اند و تصورات اشتباه در زمینه عدم قبول توبه و بازگشت به فطرت انسانی را تصحیح میکند. درست مطابق با وجه تسمیه و درون مایه اش «ازسرگذشت» همانقدر روح نواز و لطیف است. در استودیویی که دکورش بی اغراق یکی از بهترین دکورهای تاریخ برنامه سازی تلویزیون است.
در واقع همین اتمسفر بیآلایش هم موجب شده تا با همان تیم فصل گذشته، «ازسرگذشت ۲»، همچنان حرف برای گفتن داشته باشد. خودش را محدود نکرده به اینکه تنها از مخاطب اشک بگیرد. برای هر قسمت از مهمان گرفته تا آیتمها، سناریو و برنامه ریزی دارد. به ماجرای امام حسین(ع) تک بعدی نگاه نمیکند و به اتکای همین نگاه فرامعنا، گستره موضوعی اش را، البته ذیل تلقی عموم از «داستان کربلا» و شأنیت آن شاخ و برگ داده و تنوع بخشیده است.
«از سرگذشت» علی رغم تأسی از اصول کلی برنامههای گفتوگو محور و قالب آشنای این دست از تولیدات در سیما، از حیث مضمونی فصلی نسبتاً نو در عرصه ساخت تاک شوهای تلویزیونی محسوب می شود. تمایز مشهودی که سازندگان میان «امام حسین» و «امام حسینی بودن» به عنوان دو دنیای متفاوت و در عین حال مکمل، قائل شدهاند و این دو مفهوم را آگاهانه به موازات یکدیگر پرورش و بسط داده اند، موجب شده تا راهبرد گفت و گوها را بُعد ببخشند. به این معنا که در مواجهه با هر یک از مفاهیم «امام حسین» و «امام حسینی بودن»، هم مهمان با دیدگاهی منحصر به فرد از تجربه زیست در هر یک صحبت می کند و هم مخاطب، فارغ از اعتقادش، مرزهای پیدا و پنهان این دو دریافته را در ذهن خود تجسم می بخشد.
«از سرگذشت» ؛ در فصل دومش به معیاری برای برنامه سازی مذهبی در تلویزیون نزدیک شدهاست
علاوه بر این، سازندگان موارد انسانی و کمتر گفته شده ای مثل «توبه» و «تجربه زیسته در دستگاه امام حسین» را نیز در قالب گفتگو با مهمان، به آگاهی بیننده می رسانند تا نگاه همه جانبه برنامه حفظ شود.بویژه که نکات مزبور در سوالات مجری هم لحاظ و مهندسی و کارشناسانه تفکیک شده اند تا به نتیجه منسجم و جمع بندی کاملی برسند.
در این باره باید به «علی اکبر قلیچ» هم اشاره کرد. او در مقام مجری، بدون درافتادن به ورطه واکنشهای غلو شده یا توسل به کنشهای اضافی و معمول بین برخی مجریان، مهمان برنامه را تشویق به در میان گذاشتن نکاتی جذاب می کند. به درونیاتشان فرصت بروز می دهد و روی زبان بدنش تسلط دارد. جملههای معترضه بی مورد ندارد تا رشته کلام از دست مهمان خارج شود. منکر مواردی که نمی داند، نمیشود؛ تحت تأثیر قرار گرفتنش از محتوای صحبتهای مهمان را به نمایشی مبالغه آمیز بدل نمی کند و اگر اشکش از نقل اتفاقی در می آید، طبیعی رفتار می کند و روند گفت و گو را گرفتار وقفه نمی کند.
این عملکرد متناسب مجری در همراهی نورپردازی ملایم و متوازن و تصویربرداری ای که ترکیب بصری آرامش بخشِ همراستا با حال و هوای یک برنامه مناسبتی را مد نظر دارد، در کنار کارگردانی تلویزیونی ای که بی حوصله نیست و به موقع و به فراخور اکتها دستور سوییچ می دهد و همچنین تهیهکننده ای که از خروجی برنامه مشخص است خوش سلیقه و حرفهای است، «از سرگذشت» را از حیث فرم هم به برنامه ای استاندارد بدل کرده است.
«از سرگذشت» حالا دیگر به عنوان یک شاخص و شاقول برای برنامه سازان مناسبتی عمل میکند.