به گزارش ایرنا، میلاد تقوی در نهایت به قولی که داده بود عمل کرد و با یک مربی مطرح خارجی برای نشست روی نیمکت تیم ملی والیبال به توافق رسید. روبرتو پیاتزا در شرایطی این سمت را بر عهده گرفت که به نظر میرسید گزینه نخست فدراسیون والیبال، مندز آرژانتینی باشد نه او؛ اما مذاکره با مندز به بنبست رسید تا پیاتزا سیزدهمین سرمربی تیم ملی والیبال در ۲۰ سال اخیر باشد.
اینکه پیاتزا میتواند در والیبال ایران موفق باشد یا خیر به عوامل مختلفی بستگی دارد. به همین دلیل موفقیت یا عدم موفقیت این مربی را باید یک مسئله نسبی به حساب آورد؛ اما نظریهها و استدلالهایی در خصوص این مربی وجود دارد که هر کدام از آنها میتواند تاثیر منفی یا مثبتی بر عملکرد او بگذارد.
در این که پیاتزا مربی مطرحی در والیبال ایران است شکی وجود ندارد. این شاخصه میتواند به سود تیم ملی باشد؛ چرا که همیشه یک تئوری در خصوص این تیم وجود داشته و آن هم عدم فرمانپذیری ملیپوشان است.
نام پیاتزا به همه بازیکنان مطرح والیبال ایران میچربد و این میتواند راهحلی برای معضل بازیکنسالاری در والیبال ایران باشد؛ هر چند بازیکنان جوان والیبال ایران به تبعیت از بازیکنان چند سال گذشته این تیم گاهی اوقات رفتارهایی از خود نشان میدهند که نشان میدهد بازیکنسالاری در تیم ملی والیبال نسل به نسل در حال انتقال است و این میتواند یک چالش بزرگ برای پیاتزا باشد.
نکته مبهمی که در خصوص پیاتزا وجود دارد این است که او تا دو سال آینده به طور همزمان هدایت تیم میلانو ایتالیا را هم بر عهده خواهد داشت و این مسئله با وجود اینکه در والیبال دنیال اتفاقی رایج است اما برای تیم ملی والیبال ایران میتواند یک مشکل بزرگ قلمداد شود و شاید حتی او به عنوان مربی پروزای در والیبال ایران فعالیت کند. این تیم شرایط خوبی ندارد و نیاز است که سرمربی تیم ملی همه تمرکز خود را برای تغییر رویه این تیم بگذارد. اینکه پیاتزا تصور کند با انرژی که در تیم ملی هلند میگذاشت میتواند در تیم ملی ایران به موفقیت برسد امری محال است.
اما قسمت تلخ ماجرا، شائبهها در خصوص ارتباط این مربی با دلالان است. این مسئله آنجایی نمود پیدا کرد که در دو مقطع زمانی که یکی از آنها پس از استعفای بهروز عطایی از هدایت تیم ملی بود و دیگری هم به همین چند ماه اخیر که فدراسیون والیبال پائز را برکنار کرد دلالان تلاش زیادی کردند تا پیاتزا را به فدراسیون والیبال ایران تحمیل کنند.
ترس دیگری که در خصوص پیاتزا وجود دارد به ماجرای پیشنهاد عجیب او به فدراسیون والیبال برمیگردد. او پیش از المپیک پاریس به فدراسیون والیبال ایران پیشنهاد داده بود که به طور همزمان هدایت تیمهای هلند و ایران را بر عهده داشته باشد و این مسئله به صورت مخفیانه انجام شود.
اینکه اگر در ۴ سال آینده بار دیگر از طرف یکی از فدراسیونهای والیبال چنین پیشنهادی به پیاتزا داده شود تا او همزمان هدایت یک تیم دیگر را بر عهده بگیرد بعید است این مربی آن را نپذیرد. در صورت رخ دادن چنین اتفاقی تصمیم پیاتزا میتواند خیانت به تیم ملی قلمداد شود؛ همانگونه که او قصد داشت با پذیرفتن پنهانی هدایت تیم ملی ایران به هلندیها خیانت کند.
فدراسیون والیبال باید مراقب باشد تا تیم ملی والیبال چه به لحاظ خطر دلالان و چه به لحاظ احتمال متعهد نبودن پیاتزا در امان باشد. جذب سرمربی مطرح خارجی کار سختی بود که فدراسیون والیبال آن را انجام داد؛ اما کار سختتر، مدیریت این مربی توسط فدراسیون والیبال است تا او تنها بر اساس قراردادش به تیم ملی ایران خدمت کند.