به گزارش ایرنا، ۳۰ روز از المپیک پاریس گذشته است؛ المپیکی که برای ورزش ایران هم با موفقیت همراه بود و هم با ناکامی. در برخی رشتهها آنقدر ناامیدکننده ظاهر شدیم که جای هیچ توجیهی نماند. نتایجی هم که در چند رشته دیگر کسب شد قابل پیشبینی بود و البته غیرقابل قبول. در این بین باید عملکرد تکواندوکاران در المپیک پاریس را ستود؛ چرا که هر ۴ نماینده کشورمان در تکواندو روی سکو رفتند و این موفقیت نشان میدهد تا چه حد یک رئیس فدراسیون میتواند بر رشته ورزشی تحت مدیریت خود تاثیرگذار باشد.
عملکرد کشتیگیران و به خصوص شاگردان رنگرز در المپیک پاریس هم قابل توجه بود. ۸ مدال از ۱۲ مدال کاروان ورزش ایران در المپیک پاریس توسط کشتیگیران کسب شد تا مشخص شود کشتی همچنان در رقابتهای المپیک برای ورزش ایران آبروداری میکند.
در رشتههایی نیز نتایجی رقم خورد که گرچه به مدال ختم نشد اما کم از مدال المپیک نبود؛ مثل صعود مهدی الفتی به فینال این رقابتها تا ثابت شود ژیمناستیک هم با مدیریت صحیح میتواند صاحب موفقیت در میادین بزرگ جهانی شود. همچنین در سنگنوردی علیپور کاری کرد کارستان و فاصله بسیار کمی با مدال این رقابتها داشت.
از پاریس تا لسآنجلس
عملکرد و نتایج کسب شده ورزشکاران ایران در المپیک پاریس میتواند چراغ راهی برای آینده باشد. تا المپیک ۲۰۲۸ لس آنجلس ۴ سال فرصت باقیست؛ فرصتی گرانبها که اگر از آن به درستی استفاده شود میتواند موفقیت ورزش ایران را در این رقابتها در پی داشته باشد. اتفاق تاسف آور این است که هنوز یک ماه از المپیک پاریس نگذشته دیگر کمتر کسی صحبت از اینکه باید از همین امروز برای المپیک ۲۰۲۸ برنامهریزی کرد میکند. انگار تاریخ مصرف این صحبتها فقط برای روزهایی بود که مشعل المپیک خاموش نشده بود.
حالا همه بحثها دوباره سمت فوتبال و حواشی بیپایانش رفته است. دیگر کسی حواسش به سوءمدیریت در برخی فدراسیونها نیست. تاسف آور است که روسای این فدراسیونها به جای عذرخواهی، بهانههایی عنوان کردند که بیشتر فرار رو به جلو است تا بیان واقعیتها.
ورزش ایران پتانسیل زیادی دارد و اینکه مدام گفته شود به دلیل کمبود امکانات نمیتوان در المپیک موفق بود به هیچ عنوان قابل قبول نیست. چرا که به طور مثال در ژیمناستیک که رشتهای وسیله محور است هم کمبود امکانات به شدت دیده میشود؛ اما اولین حضور ژیمناستیک ایران در المپیک با صعود به فینال همراه شد. نباید آرزوی ورزش ایران این باشد که رکابزن ایران به خط پایان المپیک برسد یا در قایقرانی هدفمان فقط حضور در این رقابتها باشد.
اگر در رشتههایی کمبود ورزشکاران تراز اول احساس میشود ۴ سال زمان خوبی برای قهرمانپروری و میدان دادن به ورزشکاران جوان و جویای نام است. در المپیک پاریس ورزشکارانی بودند که پیش از این هم سابقه حضور در المپیک را داشتند اما همچون گذشته نتایج امیدوارکنندهای در این رقابتها کسب نکردند و بدتر اینکه در مصاحبههای خود طلبکار بودند.
برخی فدراسیونها با وجود اینکه سالهاست با ثبات مدیریتی اداره شدهاند اما در نتیجهگیری ناکام بودند و باید این انتظار را از مجامع آنها داشت تا به جای بده بستانهای منفعتطلبانه، به افردی رای بدهند که بتوانند ناجی فدراسیونها شوند.
در این میان کمیته ملی المپیک در کنار وزارت ورزش و جوانان نقش سیاستگذار را برای ورزش قهرمانی کشور دارند و باید از همین حالا به گونهای عمل کنند که انگار قرار است یک سال دیگر المپیک لسآنجلس برگزار شود. سازمان نظارت بر تیمهای ملی نباید تصور کند که وظایفش تنها در یکسال منتهی به رقابتهای بازیهای آسیایی و المپیک است و باید عملکرد همه تیمهای ملی را موشکافانه بررسی کند تا اگر ایرادی است از همین حالا به فکر رفع آن بود.
ورزش ایران نیازمند یک عزم جدی برای تحول است و این عزم جدی تنها در سایه یک برنامه مدون که قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد به سرانجام خواهد رسید.