اواخر مرداد ماه امسال بود که فدراسیون فوتبال در جستجوی محلی برای برگزاری دیدارهای مقدماتی جام جهانی در کشورمان ایران بود؛ ورزشگاه های پایتخت که بهطور کلی از جریان خدمترسانی خارج شده بودند و دیگر استانها نیز بنا بر دلایل متفاوت امکان میزبانی از یوزهای ایرانی را نداشتند.
از همین رو تنها اسم باقیمانده بر روی لیست شهرهای میزبان بهجز پایتخت، نام اصفهان بود؛ دیاری که همواره خوشنام عمل کرده است و حالا قرعه عجیبی برایش کشیده شد.
بلافاصله پس از مشخص شدن محل برگزاری، حکم کمیته برگزاری برای علی طاهری رییس هیات فوتبال استان اصفهان صادر شد؛ از طرفی دیگر سرمربی کهنه کار تیم ملی نیز که تجربه کار در این دیار را داشت، بی درنگ به اصفهان سفر کرد تا بدون اتلاف وقت و بی پرده از همه شرایط مطلع شود.
وجود فرودگاه بینالمللی، فعالیت دستکم سه هتل پنج ستاره و داشتن حداقل ۲ زمین چمن استاندارد برای تمرین از جمله موارد الزامی فیفا برای برگزاری یک دیدار بینالمللی فوتبال است که شهر اصفهان در موارد یاد شده مشکلی نداشت.
پس از حضور سرمربی تیم ملی فوتبال در اصفهان، زمین نقش جهان که روزهای سختی را پشت سر گذاشته بود، کیفیت پایین خود را بیش از پیش به رخ کشید؛ گرمای بی سابقه اصفهان دیگر توانی برای چمن نقش جهان باقی نگذاشته بود.
پس از بازدید سرمربی تیم ملی از چمن نقش جهان انتظار می رفت پرواز ملیپوشان از تهران برای برگزاری مرحله مقدماتی جام جهانی به مقصد دیگری بهجز اصفهان بنشیند اما در آخرین ساعت حضور قلعهنویی پیش از عزیمت به فرودگاه ناگهان خودرو به سمت فولادشهر تغییر مسیر داد.
حضور سرزده سرمربی و رییس هیات فوتبال استان در ورزشگاه فولادشهر شاید تعجببرانگیز بود اما انگار همین تغییر مسیر ناگهانی سبب شد ورزشگاه کهن فولادشهر رخت جدیدی پس از چند سال بر تن کند.
با موافقت سرمربی تیم ملی، محل میزبانی ایران از قرقیزستان از ورزشگاه نقش جهان به فولادشهر منتقل شد؛ انتقالی عجیب، پر از ابهام و استرس.
بدون اتلاف وقت، با رایزنی فدراسیون و همت کارخانه و باشگاه ذوب آهن کاری که عملا بر روی کاغذ غیرممکن بود آغاز شد؛ بهروز کردن ورزشگاهی برای میزبانی از یک رویداد بینالمللی.
زمان زیادی طول نکشید که ناظر کنفدراسیون فوتبال آسیا(AFC) به اصفهان آمد، از هتلها و محل تمرینها بازدید کرد اما در زمان حضورش در ورزشگاه فولادشهر برای خود او نیز آماده شدن ورزشگاه در زمان مقرر دچار شک و ابهام بود.
سیستم نور، اتاق «کمک داور ویدئویی» (VAR)، سیستم آبرسانی هوشمند، اسکوبرد، جایگاه تماشاگران و ترمیم رختکن ها تنها بخشی از مواردی بود که باید ظرف سه هفته انجام می شد.
تعهدات داده شد، ناظر مالزیایی به کشور خود بازگشت و حالا اصفهان ماند و پروژه میزبانی از دیدار ایران و قرقیزستان.
باشگاه سبزپوش ذوب آهن در این زمان بهصورت جهادی و چند شیفته به ترمیم ورزشگاه پرداخت و مسئولان هیات فوتبال نیز وارد برنامهریزی و مدیریت بازی شدند.
در شفاف ترین حالت باید عنوان کرد که تجربه دیدار تیم ملی خارج از تهران برای ما شیرین نبوده است، تلخی خاطرات، وسواس مدیران اصفهان را بالا برد تا بتوانند رسم میهماننوازی دیرینه خود را به صورت بینالمللی بار دیگر نشان دهند.
حدود ۲۰۰ ساعت جلسه صرفا برای ۹۰ دقیقه بازی شاید کمی عجیب باشد، اما همدلی و وفاق بین مسئولان شهر و استان نشان داد که میتوان جادو کرد.
هیات فوتبال استان اصفهان که از طرف فدراسیون، مسئولیت برگزاری بازی را بر عهده داشت جلسههای متعدد و مختلف را در همه حوزه های مرتبط با برگزاری بازی انجام داد؛ جلسههایی که حتی تا ساعتی قبل از بازی نیز ادامه داشت و ثمره اش شد سربلندی ایران و اصفهان.
مردمان دیار نصف جهان همواره علاقه خود را به مستطیل سبز نشان داده اند اما اکنون مستطیل همان مستطیل است با این تفاوت که ستاره های فوتبال کشور دستچین شده و یک جا در اصفهان حاضر بودند به اضافه اینکه همانند رویدادهای ملی قبلی مبحث ملیگرایی در اولویت و ذهن مردم است.
محل اقامت تیم ملی نیز در نوع خود جالب و حائز اهمیت بود، نقطه ای در قلب تاریخی اصفهان در چهارباغ دوستداشتی، محل چهره به چهره شدن عاشقان فوتبال اصفهانی با ستاره های ملی پوش بود.
هرچند دغدغه هایی نیز درباره محل اقامت تیم ملی وجود داشت اما به لطف و همکاری مسئولان بدون هیچ کمبودی، بازیکنان تیم ملی هر روز در ۲ نوبت با خواهران و برادران اصفهانی خود چهره به چهره می شدند.
میزبانی از تیم قرقیزستان نیز اولویتی بود که باید به شکل تمام و کمال اجرایی میشد، هماهنگی محل اقامت، ارائه زمین چمن مناسب تمرین و تسهیل در رفت و آمد از جمله مواردی بود که هیات فوتبال استان اصفهان با همکاری باشگاه سپاهان از آن سربلند بیرون آمد.
نشان دادن چهره واقعی ایران عزیز اسلامی و شهر زیبای اصفهان به ناظران فیفا، اِی اف سی، کوبل داوری و عوامل غیر ایرانی برگزاری بازی دیگر وظیفه ای بود که مدیران ارشد فوتبال استان آن را به گردن گرفتند؛ محل اقامت آنها در نقطه ای انتخاب شد که تلفیقی از هنر، فرهنگ و تمدن ایران بود.
به تجربه دیدار قبلی تیم ملی خارج از تهران اشاره کردیم، از همین رو حضور هواداران در ورزشگاه حساسیت های زیادی را با خود در پی داشت.
هیات فوتبال استان اصفهان با همافزایی اداره کل ورزش و جوانان و کلیه دستگاه های مدیریتی، خدماتی و انتظامی، شرایطی را ایجاد کرد تا حدود ۱۳ هزار نفر بتوانند بدون کوچکترین مشکلی وارد ورزشگاه شوند و به تشویق تیم ملی بپردازند.
ورزشگاه فولادشهر بهدلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط طراحی از جمله ورزشگاههای خاص کشور است، ظرفیت محدود، فضای ورزشگاه و دسترسی ها همانقدر که می تواند موثر باشد به همان میزان میتوانست بحران ایجاد کند.
اما با یاری خدا و مدیریت صحیح، هواداران بانو و آقا بدون کوچکترین مشکلی وارد ورزشگاه شدند و با صحت و سلامت و بدون مشکلی ورزشگاه را ترک کردند.
به ابتدای این یادداشت بازگردیم، جایی که از کلمه «جادو» استفاده شد؛ ناظر بازی زمانی که برای دومین بار و ساعتی قبل از برگزاری مسابقه زمانی که همه بازدیدهای خود را از محل تمرینها و هتل ها بعمل آورد و به ورزشگاه بازگشت به محض ورود به ورزشگاه گفت: «در اصفهان جادو رخ داده است» .
او هم بر این باور بود که ظرف کمتر از یک ماه نمیشود یک ورزشگاه به سطح بین المللی برسد، یک شهر میزبان ۲ تیم بینالمللی باشد و حدود ۱۲ هزار تماشاگر بدون کمتر دغدغه بر روی سکوها منتظر سوت شروع بازی توسط داور ژاپنی باشند.
اما جادویی در کار نبود، آن لحظه نقطه پایانی پروژه ای بود که ذوب آهن با جان و دل و حتی با پرداخت تاوان های مختلف اعم از برگزاری بازی های خود در شهر ثالث پرداخت کرد.
آن لحظه نقطه ای بود که مدیران هیات فوتبال و استان اصفهان دست در دست هم شرایط را به گونه ای رقم زدند که یوزهای ایرانی بدون مشکلی به مصاف سرخپوشان قرقیزستانی بروند.
آنجا همان نقطه بود که نصف جهان جادوگری کرد.
* روابطعمومی هیات فوتبال استان اصفهان