به گزارش ایرنا، تاریخ همواره سرنخهایی را برای شناخت و درک بهتر آنچه امروز اتفاق میافتد در اختیارمان قرار میدهد. پیچ و خمهای مسیر تاریخ با اتفاقهای ریز و درشت در گذر زمان تغییر یافته و هر رخداد به نوعی در رقم زدن وضعیت ژئوپلیتیک حال حاضر تاثیرگذار بوده است. آسیا و اقیانوسیه که سهم قابل توجهی از وسعت این کره خاکی را به خود اختصاص داده، همانند دیگر نقاط دنیا تحولات مهم و تاثیرگذاری را از سر گذرانده است.
در این گزارش سعی داریم تا با شرحی از چندین رویداد تاریخی در بازه زمانی ۱۴ تا ۲۰ سپتامبر/ ۲۴ تا ۳۰ شهریور (هفته جاری)، سرنخهایی را از چگونگی شکلگیری سیاستها و جغرافیای امروز منطقه آسیا و اقیانوسیه در اختیار مخاطب قرار دهیم.
بازگشت کیم ایل سونگ به کره برای حکومت با عمر بیش از ۴ دهه
روز ۱۹ سپتامبر ۱۹۴۵ (۲۸ شهریور ۱۳۲۴) کیم ایل سونگ پس از ۲۶ سال تبعید وارد بندر وونسان در شبه جزیره کره شد. وی در دهه ۱۹۳۰ به علت خیزش علیه امپراتوری ژاپن که کره را در اشغال خود داشت، به شوروی تبعید شده بود. پس از تسلیم شدن ژاپن در جنگ جهانی دوم مقابل متفقین، در دسامبر ۱۹۴۵ (آذر ۱۳۲۴) شوروی کیم ایل سونگ را به عنوان دبیر اول حزب کمونیست کره در کره شمالی انتخاب کرد درحالیکه شوروی کره جنوبی را تا مدتها در شبه جزیره کره به رسمیت نمیشناخت.
پس از تشکیل کشور کره شمالی در ۹ سپتامبر ۱۹۴۸ (۱۸ شهریور ۱۳۲۷) کیم ایل سونگ به عنوان رهبر این کشور تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۴ این سمت را بر عهده داشت. تحت رهبری او، کره شمالی به عنوان یک کشور سوسیالیستی با یک اقتصاد برنامه ریزی متمرکز تاسیس شد. این کشور روابط سیاسی و اقتصادی بسیار نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی داشت. در دهه ۱۹۶۰، استاندارد زندگی در کره شمالی کمی بالاتر از کره جنوبی بود که از هرج و مرج سیاسی و بحرانهای اقتصادی رنج میبرد.
وضعیت در دهه ۱۹۷۰ معکوس شد؛ کره جنوبی به یک نیروگاه اقتصادی تبدیل شد که توسط سرمایهگذاری ژاپنیها و آمریکاییها، کمکهای نظامی و توسعه اقتصادی داخلی تغذیه میشد، در حالیکه کره شمالی در همان دوره دچار رکود شد. اختلافهایی بین کره شمالی و اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. مهمترین آنها فلسفه «جوچه» کیم ایل سونگ بود که بر ناسیونالیسم کرهای و خوداتکایی متمرکز بود. با وجود این، پیونگ یانگ تا زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، بودجه، یارانه و کمک از این کشور و بلوک شرق را دریافت کرد. از دست دادن کمکهای اقتصادی ناشی از فروپاشی شوروی، بر اقتصاد کره شمالی تاثیر منفی گذاشت و به قحطی گسترده در سال ۱۹۹۴ دامن زد. در این دوره، کره شمالی همچنان منتقد حضور نیروی دفاعی ایالات متحده در منطقه بود.
کیم به ترتیب بیش از چهار و تقریبا دو دهه از متحدانش، جوزف استالین و مائو تسه تونگ، عمر کرد و در دوره ریاست ۶ رئیس جمهور کره جنوبی و ۱۰ رئیس جمهور ایالات متحده در قدرت باقی ماند. او که به عنوان رهبر بزرگ (سوریونگ) شناخته میشد، کیش شخصیتیاش بر سیاست داخلی کره شمالی تاثیر فراوان دارد. در ششمین کنگره حزب کارگران کره در سال ۱۹۸۰، پسر ارشد او کیم جونگ ایل به عنوان یکی از اعضای هیات رئیسه و جانشین او انتخاب و از آنجا بود که سلسله کیم تاسیس شد.
مرگ و خاکسپاری مائو تسه تونگ رهبر خلق چین
آخرین حضور مائو تسه تونگ در انظار عمومی و آخرین عکس از او در دوران حیات به تاریخ ۲۷ مه ۱۹۷۶ (۶ خرداد ۱۳۵۵) برمیگردد. مائو در وضعیتی که ضعیف و به سختی قادر به صحبت کردن یا راه رفتن بود، با ذوالفقار علی بوتو، نخست وزیر پاکستان، در جریان سفر او به پکن دیدار کرد. روز ۵ سپتامبر (۱۴ شهریور) همان سال، مائو دچار حمله قلبی شد که بسیار شدیدتر از حملات قبلی او در اوایل سال بود. دو روز بعد وضعیت مائو به شدت وخیم شد و در روز ۸ سپتامبر (۱۷ شهریور)، زمانی که مشخص شد که وی بهبود پیدا نمیکند، مقامهای دولت چین تصمیم گرفتند دستگاهها را قطع کنند و به این ترتیب موسس جمهوری خلق چین در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶ (۱۸ شهریور ۱۳۵۵) در سن ۸۲ سالگی درگذشت.
جسد مومیایی شده مائو در ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور)، از تالار بزرگ خلق که طی چند روز برای ادای احترام مقامهای داخلی و خارجی در آنجا نگه داشته شده بود، به بیمارستانی برای نگهداری اندامهای داخلی او ارسال شد. در زمان نگهداری جسد مائو در تالار بزرگ خلق به مدت بیش از یک هفته، پرتره وی با بنری روی دیوار آویزان شد که روی آن نوشته شده بود: به آرمان به جای مانده از رئیس مائو ادامه دهید و آرمان انقلاب پرولتاریا (کارگری) را تا پایان ادامه دهید.
مائو با ارتقای سواد، حقوق زنان، مراقبتهای بهداشتی اولیه، آموزش ابتدایی و بهبود امید به زندگی، چین را از یک نیمه مستعمره به یک قدرت جهانی پیشرو تبدیل کرد. وی به عنوان یک قهرمان ملی که کشور را از اشغال و استثمار خارجی در چین آزاد کرد مورد احترام است. از همین رو در سال ۲۰۲۳ یک فیلم مربوط به دوران جنگ ۱۹۵۰ کره و ورود ایالات متحده و چین به این درگیری ساخته شد که در آن شخصیت مائو به شدت مورد تحسین چن کایگه کارگردان چینی این فیلم قرار گرفت.
سلسله کودتاها در چند دهه اخیر در تایلند
تایلند به عنوان کشوری که همواره سلطنت بر نظامهای حکومتی آن تاثیر گذار بوده و در برخی دورهها این دو با هم در تضاد بودند، شاهد سلسله کودتاهایی در چند دهه اخیر بوده است. از زمان انقلاب سیامی در سال ۱۹۳۲ که «سیام» (نام سابق این کشور) را به سلطنت مشروطه تبدیل کرد و نام آن را به تایلند تغییر داد، کودتاهای زیادی اتفاق افتاده است. پلک پیبونسونگکرام معروف به پیبون رهبر انقلاب سیامی و سومین نخست وزیر تایلند بود که در سال ۱۹۳۸ قدرت را به دست گرفت. وی به مدت نزدیک به دو دهه کنترل قدرت در تایلند را بر عهده داشت که دو دوره مهم جنگ با فرانسه و اتحاد با ژاپن در جنگ جهانی دوم را پشت سر گذاشت.
در فوریه ۱۹۵۷ (بهمن ۱۳۳۵)، افکار عمومی در پایان دوره دوم پیبون علیه وی شد؛ زمانی که حزب او به اقدامهایی در طول انتخابات، از جمله ارعاب مخالفان، خرید آرا و تقلب در انتخابات متهم شد. علاوه بر این، منتقدان پیبون او را به عدم احترام به سلطنت تایلند متهم کردند، زیرا این نخست وزیر ضد اشرافی همیشه به دنبال محدود کردن نقش سلطنت در قانون اساسی بود و وظایف مذهبی را که به طور سنتی به سلطنت تعلق داشت، به عهده گرفته بود. به عنوان مثال، فیبون به جای پادشاه بومیبول آدولیادج، که آشکارا از او انتقاد میکرد، جشن های ۲۵۰۰ ساله بودیسم را برگزار کرد.
در ۱۶ سپتامبر ۱۹۵۷ (۲۵ شهریور ۱۳۳۶)، پیبون سرانجام در جریان یک کودتا توسط اعضای ارتش سلطنتی تایلند به فرماندهی ساریت تانارت، که پیشتر سوگند یاد کرده بود وفادارترین زیردست پیبون باشد، سرنگون شد. ساریت توسط بسیاری از سلطنت طلبان که میخواستند جای پای خود را محکم کنند، حمایت میشد و شایعاتی نیز مبنی بر دخالت ایالات متحده در کودتا وجود داشت.
از جمله دیگر کودتاها در تایلند در همین بازه زمانی، میتوان به کودتای ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶ (۲۸ شهریور ۱۳۸۵) علیه تاکسین شیناواترا پدر نخست وزیر فعلی پائونگترن شیناواترا اشاره کرد. این کودتا در حالی رخ داد که فقط ۱۵ سال از کودتای قبلی در تایلند توسط سانتورن کونگسومپونگ میگذشت. تاکسین شیناواترا در سال ۲۰۰۶ با کودتای نظامی، از قدرت برکنار و پس از آن به همراه همسرش به اتهام فساد مالی به طور غیابی محاکمه شد. شیناواترا تاکنون تنها نخست وزیری در تایلند بوده که توانست یک دوره ۴ ساله کامل را در قدرت بماند.
وی پس از ۱۵ سال تبعید خودخواسته در سال ۲۰۲۳ به تایلند بازگشت و اکنون که دختر وی نخست وزیر است انتظار میرود نقش مهمتری در سیاست تایلند ایفا کند. نخست وزیر سابق تایلند به توهین به نظام پادشاهی متهم است. قانون برخورد با اقدام علیه حاکمیت (lese-majeste) تایلند، یکی از سختگیرانه ترین قوانین در نوع خود در جهان است. انتقاد از سلطنت در تایلند ممنوع است و اقدام علیه حاکمیت مجموعهای از جرایم از خیانت تا اهانت به حاکمیت و ملت و نیز سوء مدیریت را در برمیگیرد.
از علتهای مهم شکل گیری کودتا در تایلند تلاش برای محدود کردن قدرت نظام پادشاهی است. دولتها خواهان ایجاد اصلاحاتی مانند اعمال محدودیتهای بیشتر بر اقدامات شاه، حسابرسی مالی اموال شاه و ایجاد نظارتهای بیشتر بر فعالیتهای نهاد پادشاهی هستند.