به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، روایت از این قرار است: در جریان جنگ جهانی دوم، فرماندهان برجستهای از ارتش متفقین متشکل از کشورهای گوناگون، از سوی رهبران ارشد خود ماموریت مییابند تا در یک عملیات فوقسری، یکی از فرماندهان مشهور آلمانی(ریموند) را ترور کنند، اما هنگامی که ماموریت آغاز میشود، متوجه میشوند که همگی دستخوش دسیسهای از سوی فرماندهان ارشد خود شدهاند و هیچ راه فراری از آن ندارند.
نمایشی با زبان اصلی و زیرنویسی برای تماشاچیها
گفتار این نمایش از ۵ زبان گوناگون تشکیل شده است؛ فارسی، روسی، آلمانی، فرانسوی و انگلیسی. هر یک از سربازان ارتش ملل مختلف، به زبان واقعی خودشان صحبت میکنند و مخاطبان ترجمه فارسی آن را بهصورت بالانویس و همزمان با نمایش، مشاهده میکنند.
ایده اصلی «مُختَلَفیم» که بر اساس طرحی از آرمان شیرالینژاد بود، در زمستان ۱۳۹۸ شکل گرفت. پس از چندی، داستان این نمایش بهدست او و سبحان بابائی تکمیل شد. به دلیل آغاز (همزمان) همهگیری کرونا، روند تمرینها نزدیک به ۱۰ ماه به درازا انجامید و بخشی از الگوهای حرکتی و کالبد نمایش، در جریان تمرینهای کار طراحی شد. نمایشنامه مختلفیم توسط سبحان بابائی نگاشته شد و سرانجام در زمستان ۱۳۹۹ با کمتر شدن ممنوعیتهای تئاتری به تهیهکنندگی آرمین قدرتی بهروی صحنه رفت.
این نمایش حضور دوباره در شهرزاد را این روزها تجربه میکند؛ سبحان بابائی، امیرخشایار امجدی، ناصر یاوریرامشه، رضا مردی، سیامک بختیاری، احسان ابراهیمی کسمائی، نگار سلحشور، مصطفی احدی، اسحاق ثبوت، علیرضا خدابخش، نیما منصوری، علیرضا دهنوی، گرشا میرزایی، محمد کشاورزی ، میثم نیکخواه، پریا ابراهیمی، شکوفه احمدی، مطهره کاویانی و پگاه امیرآبادی برای مختلفیم به روی صحنه آمدهاند.
بچهها معلم داشتند
کارگردان «مختلفیم- برداشت دوم» در این باره که آیا بازیگران دانشآموخته زبانهای خارجی بودند یا این که مترجم و مدرس داشتند؟ گفت: بچهها معلم زبان داشتند و به جز یک نفر که مدرس زبان گروه آمریکاییها بود، بازیگران، دیالوگها را حفظ کرده بودند و به غیر از این، سه مدرس دیگر هم برای زبانهای روسی، فرانسوی و آلمانی هم داشتیم.
آرمان شیرالینژاد درباره مدت زمان تمرین بازیگران نمایش میگوید: طراحی این کار، تمرینها و نوع رویکرد خودمان به کار، پیش از این یک بار در سال ۱۳۹۸/ ۱۳۹۹ انجام شد که اجرا رفتیم و خوشبختانه الان یکی از بهترین کارهای آن سال است و اینکه مجددا که میخواستیم شروع کنیم یک ساختاری را داشتیم که متناسب با آن بازیگر انتخاب میکردیم و میدانستیم در بخشهای مختلف، چه چیزی میخواهیم. زمان کمی داشتیم و از اردیبهشت ماه شروع به تمرین کردیم اما فکر میکنم انتخابهای خوبی در بخش بازیگران داشتیم.
نگاهم مقداری جهانشمولتر نسبت به وقایع است. من حکم در کارم در خیلی جاها صادر نمیکنم
او درباره داستان کار توضیح میدهد: نگاهم به وقایع، مقداری جهانشمولتر است. من در کارم در خیلی جاها، حکم صادر نمیکنم و در جاهایی هم اگر حکمی صادر میکنم، از روی آگاهی است. مهمتر از همه، این است که در صحنه تئاتر اتفاق بیفتد و بیننده با تئاتر مواجه شود و بعد برسیم به این که من چه چیزی میخواهم. اولویت من اجرای یک تئاتر است و در مفهومی که میخواهم حرفم را بزنم نگاه جهانشمولی نسبت به مسائل داشته باشم.
وقتی حتی حرف از سیبزمینی هم میزنیم جنبه سیاسی پیدا میکند
شیرالینژاد گفت: ما در جغرافیایی زندگی میکنیم که وقتی حتی حرف از سیبزمینی میزنیم جنبه سیاسی پیدا میکند. وقتی حرف از حقوق اجتماعی میزنیم گویی که باز هم بحث سیاسی میکنیم و به همین سبب، باعث میشود که روی کار ما، برچسب سیاسی زده شود. در حالی که ما یک مفهوم کلیتر را در کار ارائه میدهیم و نگاه ما نسبت به مساله رهبران، نگاه جهانشمول است. به همین دلیل معتقدم که ساختاری پشت این ویترین دارد تعادل جهان را هدایت میکند. رویکردی که من دارم مانیفست متعلق به خودم است.
او میگوید: نگاه من این است که افرادی که از نظر مالی اشباع شدهاند با ظاهرسازی میتوانند روی بشکههای نفت و طلا زندگی کنند و پای اینها به زمین ما نمیرسد و جهان اینها انگار جهانی دیگر شده است. اینها میتوانند هدایت کنند و انسانها را در دایرهای پشت سر هم قرار دهند که میتوانند این آدمها سربازان میدانهای جنگ باشند یا افراد دیگری که هر روز دنبال یک لقمه نان هستند.
مفهوم آزادی مفهومی بزرگتر از یک لقمه نان است. چرا که فردی برای آزادی حتی حاضر است از همان نان هم میگذرد و جان خود را بدهد
به عقیده این کارگردان تئاتر، مفهوم آزادی مفهومی بزرگتر از یک لقمه نان است. چرا که فرد برای آزادی حتی حاضر است از همان نان هم بگذرد و جان خود را بدهد.
او تصریح کرد: من سیاستمدار نیستم. شاید برخی این را گریزی بدانند که چرا چنین اتفاقی روی صحنه میافتد اما برای من، اولویت، تئاتر است و هر کسی میتواند از تابلویی که روی صحنه داریم هر نقطهای که دوست دارد را برداشت کند. برخی هم شاید اصلا برداشتی نداشته باشند.
شیرالینژاد افزود: ما سعی کردیم نگاه و رویکرد خودمان را انجام دهیم؛ یا فیدبک درست و یا بد میگیریم. درباره زبان به ما میگویند چرا اصلا باید به چند زبان باشد؟ برای من زبان به منزله گفتوگو نیست و به منزله ارتباط است.
او درباره شخصیت سرهنگ ریموند نامیرا گفت: اینها کاراکترهایی است که خلق شدند. بعد از مرگ ریموند، دیگر راه خلاصی وجود ندارد.
کارگردان مختلفیم همچنین درباره استفاده از بازیگران زن در این نمایش اظهار داشت: این یک چیز شخصی است که به انتخاب و سلیقه برمیگردد. این که شما چه میخواهید. فرمهای نمایش فرمهای سادهای نیست. هوش موسیقایی و بازیگری و رژههای منظم همگی دلیل بر این می شود که از آدمهایی استفاده کنیم که شاید جنسیت آنها مهم نباشد.
شیرالینژاد اضافه میکند که خلا چنین تئاتریهایی در شرایط حاضر وجود دارد و سلیقه بیننده به جای دیگری رفته که برای من تئاتری حداقل خوشایند نباشد این است که بتوانم حداقل خیلیها را به این سمت بکشانم که با تئاتر مواجه شوند.
سبحان بابایی نویسنده کار هم گفت: ایده کار از آرمان شیرالینژاد است و بهمن سال ۹۸ بود که دعوت به کار شدم. به خاطر کرونا تعدادی از بازیگران هم حذف شدند و امکان حضور در کار را نداشتند. به عنوان بازیگر معرفی شدم و از اردیبهشت سال ۹۹ تمرینها شروع شد و تنها یک خط داستانی داشتیم و به دنبال گفتوگوهای مشترک، ایدهپردازی کردیم و در طول تمرینها بخشهایی از داستان نوشته شد.
کارها پیش رفت و بیشتر تحقیقات از طریق اینترنت و درباره جنگ جهانی دوم انجام میشد
وی توضیح داد: در طول روند تمرینها، خیلی از ایدهها شکل گرفت و تکمیل شدن داستان چند ماهی طول کشید تا به یک متن واحد برسیم. به خاطر کرونا اجرا چند بار به تاخیر افتاد و در اسفند سال ۹۹ برای اجرا رفتیم و امکان تمدید هم به دلیل شرایط وجود نداشت. از روی مطالعات شخصی و از نظر فضایی که در طول تمرینها بود، دوست داشتم تحقیق کنم و یاد بگیرم. کارها پیش رفت و بیشتر تحقیقات از طریق اینترنت و درباره جنگ جهانی دوم انجام میشد.
توجه به موضوع جنگ خیلی زیاد شده است
بابایی در این باره که چنین نمایشهایی در سالنهای تئاتر ما چه جایگاهی دارد؟ گفت: توجه به موضوع جنگ خیلی زیاد شده است. در آن سالی که تمرین میکردیم دوران کرونا بود. در آن زمان تئاتری با موضوع جنگ نداشتیم. اما در زمان حاضر، توجه به موضوع جنگ بیشتر شده است. بار پیشین، مختلفیم بسیار دیده شد و به خاطر موفقیت نمایش بود که برای دومین بار روی صحنه رفته است. در سری نخست شاید حق مطلب ادا نشد و از سوی دیگر چون خیلی از مخاطبان تمایل به دیدن اجرا داشتند، برای اجرای دوباره کار اقدام شد. برای این که به واقعیت نزدیک باشد، تصمیم گرفتیم نظامیان در این نمایش به زبان اصلی خود صحبت کنند تا به همزادپنداری مخاطب بیشتر کمک کند.
شکوفه احمدی بازیگر زن نمایش هم گفت: یک آشفتگی در صحنه مربوط به ما (میز تعادل) هست که خیلی عامدانه این کار را کردیم. ما بر اساس کمدیا دلارته (کمدی مهارت) این کار را کردیم. از دو ماه قبل هم کارگردان به ما توصیه کرد که انیمیشن ببینیم و همه ما آن را انجام دادیم و تیپ کار کردیم.
تعریفی که از کار دارم، نه به جنگ است
وی با یادآوری این که همین اجرا را یک شب در ارمنستان رفتیم که در آنجا تیپ من تفاوت داشت، افزود: سبک کار کارگردان با توجه به شناختی که در کارهای قبلی همکاری با او دارم مثل دیگر کارهاست. تعریفی که از کار دارم، نه به جنگ است.
بچه شهیدی بود که بعد از دیدن نمایش گریه کرد و گفت تاکنون نمیدانستم جنگ چگونه است و از نزدیک لمسش کردم
او در این باره که جنگ در تئاتر و صحنههای تئاتر ما به حقیقت چقدر نزدیک است؟ گفت: تئاتر با این موضوع زیاد است اما مختلفیم شبیهترین حالتش است. به گونه ای که وقتی تماشاگرها از سالن بیرون میآیند می گویند انگار در جنگ بودیم. او تعریف میکند: بچه شهیدی بود که بعد از دیدن نمایش، گریه کرد و گفت تاکنون نمیدانستم جنگ چگونه است و اکنون از نزدیک لمسش کردم.
این بازیگر همچنین یادآوری کرد: در تمرین، این گونه بود که سربازها در پلاتو تمرین میکردند و ما از ته دل به آنها میخندیدیم. آنها گریه میکردند، سرود میخواستند و مثل عروسک با آنها برخورد میکردیم.
دیگر عوامل نمایش عبارتند از: مشاور کارگردان: سبحان بابائی، طراح نور: پدرام رضوانی، طراح لباس: نسیم ملکی، طراح چهره پردازی: افسانه خلفی، طراح صحنه: آرمان شیرالینژاد، سرپرست موسیقی: دانیال دارویی، آهنگساز: پارسا محمدی و محمدحسین قهوریجانی، طراح گرافیک، افکتهای صدا: سبحان بابائی ، دستیار کارگردان، منشی صحنه: پریسا بلبلآبادی، دستیار کارگردان، برنامهریز: ارغوان کلاهچی فر، دستیار صحنه: پیوند ملکیان، مجری نور: مائده کازر، مجریان گریم: فاطمه (سحر) علایی، مهرسا مومنی، و هاتف بیآزار، مترجم زبان انگلیسی: اسحاق ثبوت، مترجم زبان روسی: کیمیا یحیایی، مترجم زبان فرانسوی: لومیر عطار، مترجم زبان آلمانی: سپیده گودرزی، لهجه، بیان انگلیسی: اسحاق ثبوت، مدیر اجرایی: آیدا سرمست، مشاور رسانه: سیدمحمدصادق سیادت.