«غلامرضا زارع» روز شنبه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا افزود: شکار در این منطقه حتی در صورتی که شکارچیان پروانه شکار هم داشته باشند، ممنوع است و متاسفانه از این شکارچیان غیرمجاز لاشه هشت کبک کشف شد.
وی با بیان اینکه این شکارچیان با اسلحه شکاری مجوزدار نسبت به شکار کبک اقدام کردهاند، اضافه کرد: این شکارچیان ۷۶ فشنگ و ۲ دستگاه بیسیم هم همراه داشتند.
متاسفانه روستاییان با برخی دیگر از شکارچیان غیرمجاز همکاری کردند
رییس اداره محیط زیست مراغه گفت: متاسفانه اهالی روستای «یایشهری» نیز در این شکار غیرمجاز دخالت داشتند و سه نفر دیگر از شکارچیان غیرمجاز را فراری دادند.
«زارع» با بیان اینکه شکار در این منطقه موجب بر هم خودن تعادل تنوع زیستی میشود، اضافه کرد: افزایش آفتهای اراضی کشاورزی و هجوم حیوانات وحشی به مناطق مسکونی به دلیل بر هم خوردن زنجیره غذایی نیز از دیگر نتایج منفی شکار در این منطقه حفاظتشده است.
چرا باید همه برای حفاظت از منطقه صوفیچای آستین بالا بزنند؟
رییس اداره محیط زیست مراغه گفت: صوفیچای به دلیل برخورداری از پوشش گیاهی و جانوری ارزشمندی چون «لالههای واژگون» و «قزلآلای خال قرمز» منطقه حفاظت شده به شمار میرود و حفاظت از آن وظیفه همگانی است.
«زارع» افزود: ماهی قزلآلای خال قرمز به ندرت در سطح کشور وجود دارد و مراغه و لرستان از جمله مناطق برخوردار از این ماهی ارزشمند به شمار میرود؛ ضمن توجه به اینکه لالههای واژگون سهند نیز از اهمیت ویژه برخوردار است.
به گفته وی روستاهای «یایشهری» و «کردهده» مراغه بیشتر از بقیه روستاییان به پوشش گیاهی و جانوری ارزشمند منطقه حفاظتشده صوفیچای دسترسی دارند و باید برای حفاظت از آن نیز حساسیت بیشتری داشته باشند.
وی همچنین چرای بیرویه دام را یکی دیگر از عوامل از بین رفتن پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده صوفیچای عنوان کرد و افزود: برداشت بیرویه گیاهان خوراکی نیز انقراض برخی از گیاهان را در پی داشته است.
«زارع»، مدیریت چرای دام در مراتع سهند را مورد تاکید قرار داد و افزود: برای حفظ تنوع زیستی در منطقه حفاظت شده صوفیچای، باید همه اهالی مشارکت کنند و دغدغه حفاظت داشته باشند.
به گزارش ایرنا رودخانه دایمی صوفیچای از سهند سرچشمه میگیرد و با عبور از مناطق روستایی و داخل شهر مراغه به سمت دریاچه ارومیه سرازیر میشود.
گفتنی است منطقه حفاظتشده صوفیچای مراغه در راستای حفاظت از ماهی قزلآلای خال قرمز طی سال ۱۳۹۱ به ثبت رسید و ۱۳ هزار هکتار از اراضی غربی سهند را در بر میگیرد.
برخی دیگر از گونههای گیاهی و جانوری سهند از جمله خرسها، قوچمیشها، پرندگان و ماهی قزلآلا نیز در حال انقراض است و گفته میشود که نجات آن به مصوبه مجلس شورای اسلامی برای تامین اعتبار و تنفس پنجساله نیاز دارد.
به عقیده کارشناسان سهند دیگر تحمل این همه بهرهبرداری و توان تولید دوباره را ندارد و باید پنجسال به حال خود رها شود و این مهم به تامین اعتبار در بودجه سال بعد و در حقیقت به مصوبه مجلس شورای اسلامی نیاز دارد و دولت نیز میتواند با یک لایحه به این موضوع ورود پیدا کند.
البته همزمان با تنفس پنجساله نیز باید مدیریت حفاظت محیط زیست در دامنههای سهند حاکم شود و زیستگاههای در حال نابودی تحت مدیریت سازمان محیط زیست قرار گیرد تا بر اساس دستورالعملهای خاص مورد حفاظت باشد.
در این مسیر باید همه اهالی و ارگانهای دولتی با سازمان محیط زیست همراه شوند و مدیریت شهرستان همکاری کند؛ حتی اداره منابع طبیعی نیز باید برای حفاظت از مراتع سهند برنامه حفاظتی داشته باشد.
تعادل گیاهی و زیستی منطقه مدیون وجود سهند است
رشته کوه سهند با کشیدگی ۵۰ کیلومتر از غرب به شرق، از مهمترین اکوسیستمهای کشورمان و حتی خاورمیانه به شمار می رود و هزاران هکتار اراضی دامنهای دارد.
این کوه در طول سالیان متمادی زمینهساز ایجاد تعادل در زیست جانوری و گیاهی و حتی تحولات آب و هوایی و جغرافیایی در شمالغرب کشور بوده است.
با این وجود بروز برخی تحولات و آسیبهای جدی وارد آمده بر پیکره این سلسله کوههای زیبا در طول سالهای گذشته، نگرانی بزرگی برای دوستداران و کارشناسان محیط زیست ایجاد کرده است.
شکار غیرمجاز و چرای بیرویه در مراتع و توسعه بیرویه باغها و زمینهای کشاورزی در سکوت نهادهای متولی و تعرض عدهای از ساکنان منطقه در غفلت نظارتهای جدی، زمینه تخریب جدی پوشش گیاهی، جانوری و کاهش منابع آبی زیرزمینی در این منطقه را فراهم کرده است.
امری که میتواند عواقب جبرانناپذیرتر و شدیدتر از فاجعه آبی دریاچه ارومیه به اکوسیستم منطقه وارد آورد و قبل از رسیدن به مراحل بحرانی باید از سوی مسئولان امر مورد رسیدگی قرار گیرد.
آنچه میتوان به یقین به آن پرداخت، پیامدهای ناشی از این آسیبهاست که در میانمدت و درازمدت میتواند ذخایر غنی و بینظیر سهند را به بیابانی بیآب و علف تبدیل کند و علاوه بر از بین رفتن کشاورزی، تغییرات شدید آب و هوایی را در منطقه به دنبال داشته باشد.
این پیامدهای خطرناک و عظیم میتواند کشورمان را در این منطقه حساس با چالشهای بزرگ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روبرو کند و جبران آن را تا دهها سال ناممکن سازد.