تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۱

تهران- ایرنا- نصرالله، قول داد جنوب را آزاد کند و این کار را کرد. او در سال ۲۰۰۴ قول داد که زندانیان لبنانی از جمله سمیر قنطار را از زندان های اسرائیل بازگرداند و این کار را هم کرد. دبیرکل حزب‌الله در سال ۲۰۰۶ قول داد که به عمق خاک اسرائیل حمله کند و این کار را نیز کرد.

گروه سیاست خارجی ایرنا؛ لبنان سال ۱۹۸۲ میلادی؛ اسرائیل حالا قدرت خودش را به منطقه تحمیل کرده است، با تأثیر از استراتژی نظامی نازی‌ها یعنی جنگ‌های سریع و برق آسا (بلیتس کریگ)، اعراب را منکوب کرده. کرانه باختری، صحرای سینا، غزه و بلندی‌های جولان را اشغال کرده و به پشتوانه پیروزی در ۳ جنگ ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ انگاره موجودیت هراس انگیز و هیولایی که غیرممکن‌ها را ممکن می‌کند «شکست ناپذیری» خود را در دل و ذهن حکومت‌ها و مردم منطقه ته‌نشین کرده است.

دیگر مصر و جمال عبدالناصری هم در میان نیستند تا همه را حول ایده فلسطین متحد کنند. جهان عرب در سوگ رهبر محبوب خود نشسته است که طی ۲ جنگ کانال سوئز (۱۹۵۶) و جنگ شش روزه (۱۹۶۷) از اسرائیل شکست خورده است.

هواپیمای جانشین ناصر، محمد انور سادات هم بعد از شکست در جنگ یوم کیپور ناگهان در فرودگاه بن گوریون فرود آمده و رئیس‌جمهور مصر در کنست اسرائیل در کنار مناخیم بگین از دوستی و برادری می‌گوید.

به نظر می‌رسد «عصر جاودانگی» اسرائیل آغاز شده است. دیگر فقط یک تهدید باقی مانده است: ابوعمار و یارانش در لبنان که مزاحم صهیونیست‌ها هستند. ماشین جنگی بدون توقف اشغالگران به سمت جنوب لبنان راه می‌افتد. این لشکرکشی عملیات «صلح برای جلیله» نام دارد و هدفش اخراج یاسر عرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین از لبنان است؛ اما آریل شارون مقامات صهیونیست را برای پیشروی تا بیروت و اشغال لبنان توجیه کرده است. هماهنگی‌ها با آنطرف مرز انجام شده و قرار است فالانژها به عنوان متحد اسرائیل قدرت را در قبضه بگیرند. این برنامه عبری برای عروس خاورمیانه بود.

تولد مبارک
همه اهداف صهیونیست‌ها مو به مو محقق می‌شود و ارتش صهیونیستی تقریباً با آسودگی و کمترین زمان ممکن به مرکز لبنان رسید، عرفات و نیروهایش از این کشور اخراج شده و به تونس در شمال آفریقا پرتاب شدند و بشیر جُمَیل فالانژ به ریاست جمهوری رسید. همه چیز برای رقم زدن پایان تاریخ توسط اسرائیل آماده شده بود اما این همه داستان نبود!

سردمداران اسرائیلی در دورترین کابوس‌های خود هم نمی‌دیدند که از دل این حمله و اشغالگری، مقاومت لبنان متولد شود. جریانی که بزودی آینده لبنان و منطقه را رقم زده و صهیونیست‌های سرمست را در سراشیبی سقوط قرار می‌دهد. بشیر جمیل فقط ۹ روز در قدرت بود و در سپتامبر، این ماه پرحادثه تاریخ، ترور شد. آریل شارون متهم شد بدون اطلاع بگین، ارتش را به سوی بیروت، هدایت کرده است. یک سال بعد، در ۱۹۸۳ و زمانی که جهانیان بواسطه جنایات بی‌شمار تحت رهبری شارون برآشفته بودند، قصاب اسرائیلی از سمت وزارت دفاع برکنار شد تا اینکه در نهایت مقاومت حزب‌الله باعث شد رژیم در سال ۲۰۰۰ مفتضحانه از جنوب لبنان اخراج شود؛ اتفاقی که به آزادی جنوب شهرت دارد.

پیروزی هم کارما دارد!

مهم است که «در سیاست بین‌الملل چه آرزویی دارید». بعضی اوقات چیزی که به نظر می‌رسد یک پیروزی خیره کننده در یک مقطع زمانی باشد، می‌تواند بذر مشکلات بزرگ را در مسیر پیش رو بکارد. پیروزی هم می‌تواند تبدیل به کارما شود!

مثلاً زمانی که ایالات متحده، طیفی از مجاهدان افغان را برای تقابل با اتحادجماهیر شوروی تجهیز می‌کرد، هرگز گمان نمی‌کرد کمتر از ۲ دهه بعد این مبارزان در شکل القاعده یازده سپتامبر را به عنوان یکی از سیاه‌ترین روزهای تاریخ امریکا ثبت کنند. تبدیل پیروزی به شکست، همان درسی است که متحد اصلی واشنگتن در خاورمیانه هم هیچگاه به فراگیری آن علاقه‌ای نشان نداده و نمی‌دهد. نه در حمله به لبنان، نه در ترور سید عباس موسوی فرمانده مقاومت لبنان و نه حالا در به شهادت رساندن سید مقاومت، مجاهد بزرگ سید حسن نصرالله.

اگر اشغال لبنان در اوایل دهه هشتاد میلادی، پایه‌گذار حزب‌الله لبنان شد، ترور دومین دبیرکل حزب‌الله لبنان در ۱۹۹۲ توسط ماشین ترور اسرائیلی که تصور می‌کرد با حذف او سازمان سیاسی و نظامی حزب‌الله از هم فرو می‌پاشد، سید حسن نصرالله را به جهانیان معرفی کرد. رهبری که به مردی استثنایی در جهان عرب، جهان اسلام و جهان سیاست تبدیل شد. این مجاهد لبنانی در عصر مقامات کسل کننده عربی در خاورمیانه ظهور کرد و در قامت یک سیاستمدار سخنور و کاریزماتیک، صادق و البته جذاب برای پژوهشگران ظاهر شد.

مرد وعده صادق
از زمانی که سید مقاومت، جنوب لبنان را از اشغال اسرائیل در ماه مه ۲۰۰۰ آزاد کرد به فرمانده‌ای تبدیل شد که دشمن صهیونیست‌ او درباره‌اش اذعان می‌کرد او درباره هرآنچه که وعده می‌دهد صادق است.

نصرالله، قول داد جنوب را آزاد کند و این کار را کرد. او در سال ۲۰۰۴ قول داد که زندانیان لبنانی از جمله سمیر قنطار را از زندان های اسرائیل بازگرداند و این کار را هم کرد. دبیرکل حزب‌الله در سال ۲۰۰۶ قول داد که به عمق خاک اسرائیل حمله کند و این کار را نیز کرد.

اینها باعث شد جهان عرب، بعد از پیروزی در مقاومت در جنگ «تموز»، رهبر مقاومت لبنان را با جمال عبدالناصر، رئیس جمهور فقید مصر و رهبر افسانه‌ای اعراب مقایسه کند. در نگاه آنها ناصر نیز مانند نصرالله، انقلابی و بسیار کاریزماتیک بود. هر دو سخنوران عالی بودند و طرفداران زیادی در جهان عرب داشتند.

از ناصر تا نصر
اما وقتی صحبت از نبرد با اسرائیل می‌شود جمال عبدالناصر کجا و سید حسن نصرالله کجا! سید حسن تحقق همه آرزوها و رویاهای ناکام ناصر در مبارزه با دشمن اشغالگر بود. ناصر از اولین جنگ اعراب و اسرائیل پس از «عارضه ۱۹۴۸» که به عنوان افسری جوان در غزه محاصره شده و دستور عقب نشینی دریافت کرد تا ۲ نبرد بعدی با صهیونیست‌ها اینبار در قامت رئیس جمهور مصر، همه را شکست خورد، اما سید حسن نصرالله بیش از ۲ دهه در تمامی میدان‌ها و «ساحات» اسرائیل را شکست داد و زمینگیر کرد. در حقیقت و معنا، ناصر، نه جمال افسر مصری عضو ضباط الاحرار (افسران آزاد) که فرزند یک سبزی فروش در جنوب لبنان به نام سید حسن بود.

سال ۲۰۰۰ بسیار برای اسرائیل فاجعه بار بود، چرا که اسرائیل بعد از سال‌ها درگیری با حزب‌الله، سرانجام ناگزیر به عقب‌نشینی از جنوب لبنان شد، این پیروزی به رهبری نصرالله محقق شد، در همان سال دبیرکل حزب‌الله سخنرانی معروف خود را در روستای بنت جبیل ایراد کرد که به سخنرانی خانه عنکبوت معروف شد: «به شما ای ملت ما در فلسطین می‌گویم این اسرائیلی که می‌بینید، که سلاح هسته‌ای و نیرومندترین سلاح پدافند هوایی در منطقه را دارد، به خداوند سوگند که از خانه عنکبوت هم سست‌تر است.» این فریاد رسای سید مقاومت خبر از معادله‌ای جدید در منطقه می‌داد.

نصرالله حتی بعد از آزادی لبنان به نماد وحشتی واقعی برای اسرائیلی‌ها تبدیل شده بود، کسی که شهرک‌نشین‌های شمال فلسطین اشغالی را سال‌ها در نزدیکی پناهگاه‌ها قرار داده بود. حتی امروز که دیگر فرمانده در میان ما نیست ده‌ها هزار شهرک نشین شمالی فراتر از هجوم به پناهگاه، از ۸ اکتبر ۲۰۲۳ آواره شده‌اند.

طی ۲۰ سال گذشته کارشناسان صهیونیست درباره او گفته‌اند وقتی اسرائیلی‌ها در مراسم عید می‌خواهند تعطیلات را سپری کنند از خود می‌پرسند به شمال برویم یا خیر؟ آیا ممکن است حزب‌الله موشک‌های کاتیوشا را شلیک کند؟ یا کسی که می‌خواهد خدمت در ارتش را به پایان برساند می‌پرسد آیا به خدمت نیروی ذخیره دعوت خواهم شد؟ چون که این نصرالله است که باید برای این امر تصمیم می‌گیرد.

شروعی دیگر در راه است

صهیونیست‌ها بعد از ۲۴ سال چشیدن طعم شکست از فرمانده نصر، بعد از ترور او مطابق معمول سرود پیروزی سر داده و از حذف سید حسن نصرالله شادمانی می‌کنند. اما مستی پس از سرخوشی که پرید آنگاه واقعیت رخ نشان خواهد داد. آیا ترور نصرالله، اسرائیل را به قبل از ۱۹۸۲ بازمی گرداند؟ پاسخ مغرض‌ترین کارشناسان هم به این سؤال منفی است.

گاهی وقت‌ها پیروزی مقدمه‌ای برای ناامیدی و پلی به سوی شکست است. درسی که صهیونیست‌ها با هزینه‌ای گزاف در آینده شاید فرا بگیرند. ضاحیه جایی است که ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۶ سید حسن نصرالله، سخنرانی پیروزی جنگ ۳۳ روزه را ایراد کرد. ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ هم یک آغازی دیگر است.