به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، صبح جمعه، تصمیم میگیرم تا حوالی ساعت ۹، خود را به مصلی برسانم تا به ترافیک انسانی قابلپیشبینی نمازجمعه برنخورم. اواسط مسیر از فیلمهایی که منتشر شده متوجه میشوم که غلغله در آن حوالی، از ساعتها پیش آغاز شده و دوستداران رهبری، پس از اذان صبح، خود را به مصلی رسانده و منتظر باز شدن دربها هستند.
اما همین تلقی من نیز با دیدن برخی افراد رنگ میبازد. زمانی که با یک زوج جوان که لباس محلی بلوچی به تن داشتند، روبرو میشوم. به سراغشان میروم و متوجه میشوم که آنها صبح دیروز از سراوان حرکت کردهاند تا خود را به این نمازجمعه برسانند. مرد جوان، کریم نام دارد و لاغراندام است. او به ما میگوید: وقتی خبر شهادت سیدحسن را شنیدم، خونم به جوش آمد. باور کنید اگر اعلام عمومی میکردند، در صف اول حضور در لبنان برای جنگ با دشمن غاصب بودم. وقتی عملیات غرورآفرین سپاه را دیدم، به ایرانی بودنم افتخار کردم و حالا به شکرانه این اتفاق بزرگ، تصمیم گرفتم که حضورا به اینجا آمده و علاوه بر نمازهای یومیه، دو رکعت نماز شکر در آستان رهبرم به جای آورم.
مردم تمامقد میایستند و شعار میدهند. با صدای بلند شعار میدهند و پیام لبیک خود را با رهبر شیعیان جهان اینگونه منتقل میکنند. شعارها در ابتدا، هر چند ثانیه یکبار تغییر میکند و تلاش رهبری برای دعوت به نشستن و آغاز سخنرانی، به این راحتیها از جانب این جمعیت عاشق پذیرفته نمیشود
البته کریم و همسرش، قطعا تنها مسافران راه دور نمازجمعه امروز نبودند. این حقیقت را میتوان از گویشها و لباسهای متنوع محلی افرادی که در صحن مصلی و خیابانهای اطراف حضور دارند، به وضوح متوجه شد.
در یک گوشه از مصلی و بالای پلهها، خانمی نشسته و دستهایش را رو به آسمان دراز کرده و با صدایی بلند، برای مقام معظم رهبری دعا میکند. از او درباره این شکل دعا کردن میپرسم. میگوید: باید به جوانان یاد داد که اعتقاد قلبی و منطقی خود را با اعتمادبهنفسی محکم بیان کنند. او ادامه میدهد: من بهواسطه شغلم، با جوانهای بسیاری در ارتباط هستم. برخی از این جوانها که اصلا به پوشش آنها هم نمیآید، علنا به من میگویند که ما مطیع امر رهبری هستیم اما در برخی جمعها رویمان نمیشود که چنین چیزهایی را بگوئیم. من به این جوانها میگویم اعتقاد قلبی درست و موجه خودتان را فریاد بکشید. الان هم که با صدای بلند برای رهبری، طول عمر باعزت خواستارم، واکنشهای مثبت فراوانی را از کسانی که اطراف من هستند، دریافت میکنم. خدا به رهبر فرزانه و دوراندیش ما، عمری دراز عنایت کند تا پرچم را شخصا به صاحب این آب و خاک تقدیم کنند.
رهبری که برای بیان سخنان به جایگاه میروند، خروشی در میان جمعیت راه میافتد. مردم تمامقد میایستند و شعار میدهند. انگار در آن لحظه، هیچ چیزی جز رهبری را نمیبینند. با صدای بلند شعار میدهند و پیام لبیک خود را با رهبر شیعیان جهان اینگونه منتقل میکنند. شعارها در ابتدا، هر چند ثانیه یکبار تغییر میکند و تلاش رهبری برای دعوت به نشستن و آغاز سخنرانی، به این راحتیها از جانب این جمعیت عاشق پذیرفته نمیشود. بالاخره این جمعیت مینشیند و آقا، سخنان خود را آغاز میکند.
علاوه بر خیابان بهشتی، ترافیک انسانی، حتی به بزرگراه حکیم نیز رسیده و طول جمعیت افراد حاضر در این بزرگراه، به ورودی تونل رسالت نیز کشیده شده که یک آمار خیرهکننده به حساب میآید. این میزان جمعیت با توجه به فضاسازیهای مسموم دو روز اخیر، پیام روشنی را برای تمامی طرفهای بازی مخابره میکند و آن اینکه ما را از شهادت در راه و مسیر خدا نترسانید که ما ملت شهادتیم
نکته جالبی که در حین سخنرانی آقا متوجه شدم آن بود که همه با دقت، در حال استماع بیانات رهبری بودند. این حقیقت را هم از سکوتی که در فضا منتشر شده بود میشد متوجه شد و هم از تلاش بینتیجه من. در حین سخنرانی آقا، به سراغ چند نفر رفتم تا از حس و حال آن لحظه آنها گزارش تهیه کنم. جالب آنکه تمام آن افراد، حرف زدن را به بعد از اتمام بیانات آقا موکول کردند و ترجیح دادند تا در حین سخنرانی ایشان، فقط مستمع باشند.
سخنرانی و نماز که به پایان رسید، موج زیادی از جمعیت، به جای آنکه به سمت دربهای خروج متمایل شوند، درصدد بودند تا خود را به سمت جایگاه سخنرانی برسانند بلکه بتوانند حضرت آقا را از نزدیک زیارت کنند. با یکی از این افراد که خود را خدیجه معرفی کرد، همکلام شدم و این سوال را با او مطرح کردم که این همه شور و علاقه به یک رهبر، آن هم در جهان امروز، از چه حقیقتی نشات میگیرد؟ خدیجه پاسخ جالبی برای این سوال من داشت. او گفت: هنوز ۶۰ ساعت از موشکباران قدرت بهاصطلاح منطقه نگذشته و در این مدت، کشورهای متخاصم از تلافی اسرائیل حمایت کردهاند. حالا و در چنین شرایطی، حضرت آقا با اعلام قبلی تصمیم گرفتهاند که به مرکز تهران بیایند و ساعاتی را در میان مردمشان حضور داشته باشند. خب این یعنی اقتدار و اینکه مگر چند رهبر اینچنینی میتوانیم در جهان پیدا کنیم که در طول ۳۵ سال زعامداریشان، اینچنین شجاعانه، منافع ملت و کشور را با اقتدار پیش برده و از تهدیدات گسترده جهان، خم به ابرو نیاورند.
او ادامه میدهد: هر انسانی که این چیزها را میبیند و آن را با خوی اشرافیگری رهبران جهان مقایسه میکند، در حیرت میماند. همین نتانیاهو را ببینید که انگارنهانگار کشورش در آستانه شب عیدشان، بزرگترین حمله و افتضاح تاریخشان را تجربه کرده، رفته در تفریحگاهش و به جشن با خانوادهاش مشغول است. این چیزها را که میبینیم، عاشق سیدعلی میشویم. چیزهایی که حد و مرز ندارد و میبینیم که امروز، بسیاری از مردم نقاط مختلف جهان، به رهبر ما اقتدا کرده و یا اگر هم اقتدا نکنند، به تحلیلها و وعدههای ایشان اعتقاد دارند.
دیگر جمعیت ترجیح میدهند که از مصلی خارج شوند. اما روند خروج، کند پیش میرود. از یکی از مسئولان تشریفات مصلی، درباره این کندی سوال میپرسم که میگوید جمعیت بیرون از صحن به اندازهای است که این خروج را کند کرده است. بعدا متوجه میشوم که علاوه بر خیابان بهشتی، ترافیک انسانی، حتی به بزرگراه حکیم نیز رسیده و طول جمعیت افراد حاضر در این بزرگراه، به ورودی تونل رسالت نیز کشیده شده که یک آمار خیرهکننده به حساب میآید. این میزان جمعیت با توجه به فضاسازیهای مسموم دو روز اخیر، پیام روشنی را برای تمامی طرفهای بازی مخابره میکند و آن اینکه ما را از شهادت در راه و مسیر خدا نترسانید که ما ملت شهادتیم.