تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۵

تهران- ایرنا- کمدی «زودپز» بسیار بیشتر از آن‌چه که تصور می‌کردیم، داده خوب در چنته دارد. ۲ بازی متفاوت به خود می‌بیند که در کارنامه بازیگرانشان، قابل‌اعتناست. کارگردانی هوشمندانه‌ای به خود می‌بیند که می‌تواند آغاز یک فصل جدید برای رامبد جوان باشد. شاخه‌های اجرایی اثر علی‌الخصوص فیلمبرداری، تدوین و جلوه‌های ویژه نیز از استانداردهایی بالایی برای یک فیلم کمدی پرمخاطب برخوردار هستند.

جدیدترین ساخته سینمایی رامبد جوان، بازگشت دوباره این فیلمساز به سینمای متعارف پس از دو ساخته نگار و قانون مورفی که امضای گل‌درشتی از جهان منحصر فیلمسازی او بودند، به حساب می‌آید. فیلمی که به لحاظ ساختار، دکوپاژ و البته دشواری تولید، به‌مراتب سخت‌تر از ۳ ساخته متعارف دیگر جوان یعنی اسپاگتی در ۸ دقیقه، پسر آدم، دختر حوا و ورود آقایان ممنوع محسوب می‌شود. امروز، ۲۰ سال از ورود رامبد به دنیای فیلمسازی می‌گذرد و حالا می‌توان با این رزومه، به زودپز نگاه کرد.

جنس روابط در «زودپز» به‌مانند سوژه‌اش، فانتزی و مینی‌مال است. چندان به قواعد و مناسبات روز یک ارتباط خویشاوندی یا دوستانه پایبند نیست و همین، متفاوت‌ترش می‌کند. در راستای ترسیم این اکوسیستم، مخاطب، قدم بعدی فیلم را نمی‌داند و ولع او برای تماشای اثر، روندی تصاعدی می‌گیرد

زودپز به‌مانند دیگر ساخته‌های جوان، یک کمدی موقعیت است. جنس روابط در این کمدی به‌مانند سوژه‌اش، فانتزی و مینی‌مال است. چندان به قواعد و مناسبات روز یک ارتباط خویشاوندی یا دوستانه پایبند نیست و همین، متفاوت‌ترش می‌کند. در راستای ترسیم این اکوسیستم، مخاطب، قدم بعدی فیلم را نمی‌داند و ولع او برای تماشای اثر، روندی تصاعدی می‌گیرد. در این مهندسی، فیلم با آن‌که کمدی است اما رودست‌های جانانه‌ای نیز به مخاطب می‌زند مانند زمانی که خیال کاراکترهای اصلی فیلم یعنی شهرام و سیروس از بابت انجام رسالت خود راحت می‌شود اما ناگهان با یک رودست حرفه‌ای، ورق برمی‌گردد و مسیر داستانی تغییر می‌کند.

این چینش روایی سبب می‌شود تا متوجه شویم دست فیلم در موقعیت‌سازی، حسابی پر بوده و فیلمساز و کارگردان، با خوش‌سلیقگی، بهترین موقعیت‌ها را در این چیدمان انتخاب کرده‌اند. این مهندسی روایت سبب می‌شود تا خرده‌داستان‌های بسیاری حول هسته مرکزی روایت شکل گرفته که هر یک از آنها بار کمیک و چالش داستانی خوبی برای مخاطب دارند. غلظت بالای این روند سبب شده تا ریتم، در یک فرآیند حرفه‌ای از شتاب استانداردی برخوردار باشد و قلاب آن بتواند در هر فصل، مخاطب را مشتاق نگهدارد.

تعدد فضاسازی‌ها و چابک‌سازی سکانس‌ها از دیگر نکات قوت زودپز است. فیلم با آن‌که کاراکترهای محوری چندانی ندارد اما به‌واسطه فضاسازی‌های متعدد خود، مدام در حال تصویرگری از موقعیت‌های جدیدی است که چگالی داستان را بیشتر کرده و کاراکترها را با چالش‌هایی دیگر مواجه می‌کنند.

فارغ از تمام این نکات، زودپز، یک کمدی شریف و سلامت است که هیچ ارجاع اروتیکی ندارد. از رقص و نمادهای سینما باسمه برای جلب مخاطب بهره نمی‌گیرد. با آن‌که تلاش کرده تا از المان‌های محبوب یک کمدی پرمخاطب بهره‌مند باشد اما در این مسیر، هیچ‌گاه از دایره اخلاق عدول نکرده و می‌تواند در این زمینه، یک نمونه مثال‌زدنی علی‌الخصوص در سینمای سالیان اخیر ما باشد.

زودپز اما چند نکته قابل‌اعتنای دیگر نیز دارد:

«زودپز» یک کمدی شریف و سلامت است که هیچ ارجاع اروتیکی ندارد. از رقص و نمادهای سینما باسمه برای جلب مخاطب بهره نمی‌گیرد. با آن‌که تلاش کرده تا از المان‌های محبوب یک کمدی پرمخاطب بهره‌مند باشد اما در این مسیر، هیچ‌گاه از دایره اخلاق عدول نمی‌کند

۱. جلوه‌های ویژه و سی‌جی هنرمندانه‌ای در چند سکانس کلیدی فیلم طراحی شده که روی بافت خوانایی اثر نشسته و بیرون نمی‌زند.

۲. محسن تنابنده، بازی متفاوتی از خود به نمایش گذاشته. این بازی، تنابنده را از گزاره شباهت نقش‌آفرینی‌هایش به نقی معمولی خارج کرده چرا که هیچ مقاربتی در زبان بدن، دیالوگ‌گویی، اکت‌ها و حتی آکسان‌های کاراکتر نقی و سیروس مشاهده نمی‌شود.

۳. اولین تجربه کمدی نوید محمدزاده، توانمندی دیگری از این بازیگر را ثابت کرده است. محمدزاده در این کمدی، آن نمک خاص را دارد و توانسته با یک زبان‌بدن فراگیر، شمایل خود را در قالب یک نقش کمدی به مخاطب بقبولاند. این گزاره از این منظر مهم به نظر می‌رسد که چالش حضور محمدزاده در یک فیلم کمدی، به‌مراتب کنجکاوی‌برانگیزتر و حساس‌تر از تجربه چندین‌باره حضور کمدی چهره‌هایی چون رامبد جوان و محسن تنابنده به حساب می‌آید.

۴. در زودپز، هارمونی متبحرانه‌ای میان فیلمبرداری و جلوه‌های ویژه وجود دارد. این هارمونی سبب شده تا فیلمبرداری هوشمندانه، آن ظرفیت لازم برای بهره‌برداری‌های بعدی را به طراحان جلوه‌های ویژه فیلم بدهد بدون آن‌که باگ مشهودی در کلیت اثر به چشم بخورد. همچنین سامان دادن سکانس‌های ملتهب داستان نظیر انفجارها، اصابت موشک، ازدحام مردم و... عمق این هارمونی و همکاری پینگ‌پونگی میان این دو شاخه کاربردی از فیلم را بیشتر نشان می‌دهد.

۵. باز هم به رامبد جوان می‌رسیم که حالا به کارگردانی تبدیل شده که تمام فیلم‌هایش در گیشه با اقبال مواجه شده است. هنرمندی که بارها با کارهایش نشان داده که نبض علاقمندی مخاطبان را می‌شناسد و حالا مترصد است تا در کنار افتخارات خود، یک عنوان «کارگردان پرفروش‌ترین فیلم سال» یا دهه اخیر را هم الصاق کند. کارگردانی که فارغ از شناخت خوبش از سوژه و پردازش داستانی، حالا نشان داده که تا چه اندازه توانسته از عهده سامان دادن به سکانس‌های شلوغ و با پروداکشن بالا، به خوبی برآمده و تراز حرفه‌ای خود را در این عرصه، به میزان قابل‌توجهی افزایش دهد.