به گزارش ایرنا، هفت سالش بود که دوستانش برای روز معلم می خواستند برای معلمشان جشن بگیرند او هم با ذوق و شوق دنبالشان می دوید هرچند نمی توانست به آنها برسد و هربار می افتاد و بلند می شد اما دوست داشت در این جشن شرکت کند.
دوستانش هربار به او می گفتند توکه نمی توانی درس بخوانی، توکه چیزی نمی بینی، توکه معلم و مدرسه نداری اما بازهم می خواست برود، مادرش او را در میانه راه به منزل بازگرداند و با لحنی مهربان اما پر از غم به او گفت تو با دوستانت فرق داری.
آنقدر این جمله "تو فرق داری" و "تو نمی توانی" را شنیده بود که خودش هم باورش شده بود که هیچگاه نمی تواند به بزرگترین آرزویش که درس خواندن، مشق نوشتن و مدرسه رفتن است برسد و فقط با حسرت به صدای کشیده شدن مداد خواهر و بردار و دوستانش بر روی دفترمشق هایشان گوش می داد.
اما پدر و مادر تحمل دیدن این همه حسرت کشیدن فرزندشان را نداشتند و پدر برای اینکه فرزندش را تا حدودی به آرزویش برساند او را با کلام وحی آشنا می کند، نور قرآن به چشمان بسته اش امید و نور تازه می دهد و راه را برای رسیدن به آرزوهایش باز می کند.
نگین رستمی در سال۱۳۶۷ در روستای "ناو" از منطقه اورامانات متولد شد، به صورت مادرزادی از ناحیه ۲ چشم نابینا است و در خانواده ۱۰ نفری آنان نگین و خواهر کوچکتر از خودش دارای مشکل بینایی هستند.
وی از همان هفت سالگی که همسن و سالانش به مدرسه می روند عاشق خواندن و نوشتن می شود و دوست دارد همانند آنان و سایر خواهر و برادرانش درس بخواند اما هربار خانواده و دوستانش به او گوشزد می کنند که تو نمی توانی...
نخستین گام به سمت نور
پدرو مادرش که علاقه وی به خواندن و نوشتن را می بینند و با توجه به نبود امکانات در روستای محل سکونتشان نمی توانند هیچ کاری برای وی بکنند بنابراین یک روز پدرش کتاب قرآن کوچکی را به او می دهد و می گوید از امروز مشق من و تو این است.
از همان زمان با وجود کمبود امکانات و مشکلات زندگی در روستا، پدرش آموزش قران به وی را آغاز می کند و در سن ۱۶ سالگی با استفاده از نوارهای قرآن و کمکهای پدر، حافظ کل قران می شود و در مسابقات قرآنی نیز شرکت می کند، این خبر که در منطقه پخش می شود، چندین بار از طریق تلویزیون و رادیو با نگین و خواهرش مصاحبه می کنند.
همین مصاحبهها سبب خیر می شود چرا که وقتی از نگین می پرسند بزرگترین آرزویت چیست و می گوید: آرزو دارم به مدرسه بروم و درس بخوانم معلم داوطلب پیدا می شود که او و خواهرش را به آرزویشان برساند.
یک قدم تا رسیدن به رویاها
وی می گوید: آن زمان که معلم داوطلب پیدا شد من ۲۱ ساله و خواهرم ۱۳ ساله بود و تا آن زمان بی سواد مطلق بودیم به لطف خدا و کمک آن معلم در ۲ هفته آموزش با خط بریل را یاد گرفتیم و در طول یکسال تحت نظر همان معلم دوره ابتدایی را به پایان رساندیم.
نگین ادامه می دهد: پس از آن با توجه به اینکه سنم بالا رفته بود نمی توانستم برای دوره راهنمایی هم در مدرسه عادی تحصیل کنم بنابراین در قالب طرح جامع، سه سال راهنمایی را هم با تمام سختیها در یکسال به پایان رساندم.
وی یادآور شد: دوران دبیرستان هم خوابگاهی که مخصوص نابینایان باشد وجود نداشت لذا بازهم با مشکل مواجه شدم و سال اول را در منزل و از طریق آموزش از راه دور گذراندم.
نگین که وارد سال دوم دبیرستان می شود بازهم لطف خدا شامل حال وی و چند نفر دیگر که شرایط مشابهی داشتند شده در ان سال توسط "موسسه خیریه دارالاحسان" سنندج واحد ویژه "دختران نابینای بازمانده از تحصیل" ایجاد می شود که نگین و دوستانش اولین شاگردان این موسسه می شوند.
وی پس از گذراندن دوره دبیرستان و گرفتن دیپلم بلافاصله در سال ۱۳۹۲ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان پذیرفته می شود و پس از اتمام دوره کارشناسی، برای دوره ارشد نیز در دانشگاه شهید مدنی تبریز پذیرفته شد اما به دلیل دوری راه برای دانشگاه کردستان انتقالی می گیرد و در سال ۱۳۹۸ با نمره ۲۰ پایان نامه ارشدش را تحویل می دهد.
نگین پس از پایان تحصیلات تاکنون در چندین آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کرده است اما هربار به دلایلی به نتیجه نرسیده و آخرین مورد نیز در آزمون استخدامی ویژه معلمان برای دبیری ادبیات شرکت کرده است و چند روز پیش مدارک وی را تحویل گرفته اند و منتظر است برای مصاحبه از وی دعوت شود و امیدوار است این بار به نتیجه برسد.
معلولیت، محدودیت دارد
شاید این مطلب را بارها از زبان مسئولان و حتی برخی از مردم عادی هم شنیده باشیم که معلولیت محدودیت نمی آورد و افراد معلول هم می توانند مانند سایر افراد جامعه از همه امکانات و تجهیزات بهره ببرند اما "نگین" این جمله را تا حدودی شعار میخواند.
وی معتقد است: این جمله به نظر من نوعی دلخوشی است و معلولیت خود بخود محدودیتهایی را در زمینههای مختلف برای افراد داری معلولیت از هر ناحیه ای به وجود می آورد و همین محدودیتها تعدادی از این افراد را خانهنشین کرده است.
این روشندل کردستانی یادآور شد: افراد زیادی در جامعه ما وجود دارند که هنوز نحوه رفتار با افراد دارای معلولیت را بلد نیستند و به نوعی آنان را نمی بینند و اگر هم ببینند نگاهشان پر از ترحم است که موجب سرخوردگی معلولان (توانجویان) خواهد شد.
وی اضافه کرد: به عنوان مثال وقتی به اداره یا سازمانی برای انجام کاری مراجعه می کنم مسئول آن بخش به جای اینکه مخاطب صحبتهایش من باشم کلا با همراهم صحبت می کند و انگار اصلا من را نمی بیند و فکر می کنند چون نمی توانم ارتباط چشمی برقرار کنم بنابراین باید نادیده گرفته شوم.
رستمی اظهار کرد: این نوع رفتارها را خودم بارها حس کردهام و بی شک برای سایر افراد معلول نیز پیش آمده است به نظرم با این رفتارها به شخصیت معلولان(توانجویان) توهین شده و آنان را تخریب می کنند.
وی یادآور شد: یکی دیگر از مشکلات جامعه معلولان از جمله نابینایان تردد در معابر، محلات، ادارات و غیره است که همواره با موانعی روبرو هستند، البته در چند سال اخیر اقدامات خوبی در زمینه مناسب سازی انجام شده است اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار است.
مسئولان بیشتر حامی باشند
این روشندل کردستانی با بیان اینکه از مسئولان انتظار می رود بیشتر از قشر معلول جامعه حمایت کنند، گفت: بسیاری از معلولان ما احساس ناامیدی و یاس می کنند و این ناامیدی نشات گرفته از نادیده گرفتن آنان در جامعه است چرا که این افراد هنوز با شرایطی که دارند نتوانسته اند خود را وفق دهند.
وی یادآور شد: از مسئولان و جامعه انتظار می رود در طول سال به ما توجه داشته باشند، ما را به عنوان عضوی از جامعه ببینند و بپذیرند و این دیده شدن فقط مختص به یک روز خاص مثلا (روز عضای سفید) نباشد و پس از آن بازهم تا سالی دیگر انگار نه انگار که ما هستیم و وجود داریم.
رستمی اظهار کرد: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم متفاوت از سایر جامعه هستیم لذا باید انتظار هر نوع نگاهی را نیز داشته باشیم اما اگر خودمان بخواهیم و تواناییهایمان را باور کنیم، بی شک جامعه نیز ما را باور خواهد کرد.
وی اظهار کرد: بی شک منی که دارای دارای آسییب بینایی هستم در زمینه هایی توانایی دارم که شاید یک فرد سالم در آن زمینه ضعف داشته باشد، لذا نباید به خاطر یک نقص عضو از توانایی های دیگرم بگذرم و استعدادهایم را شکوفا نکنم.
آرزو دارم همنوعانم را به آرزویشان برسانم
از آرزوهایش می پرسم و انتظار دارم بگوید بزرگترین آرزویم دیدن چهره خانواده ام است اما آرزوی نگین فراتر از آن است و می گوید: اینکه آرزو داشته باشم چهره عزیزانم را ببینم کاملا امری طبیعی است اما من با شرایطی که دارم خیلی خوب کنار آمده ام و معتقدم در دنیا هیچ غیرممکنی وجود ندارد و هیچ بعید نیست که شرایط من روزی تغییر کند البته شاید هم هیچوقت تغییر نکند.
وی افزود: در حال حاضر یکی از بزرگترین آرزوهایم این است زحماتم نتیجه بدهد و بتوانم زحمات کسانی که روزی دست من را گرفتند جبران کنم و همچنین دست افرادی که شرایط امروزشان همانند گذشته خودم است را بگیرم و آنان را به اوج برسانم.
رستمی خطاب به کسانی که شرایطی مانند خودش دارند و یا از ناحیه دیگری دچار معلولیت هستند، گفت: هیچگاه خود را دست کم نگیرند، وضعیت خود را قبول کنند، اجازه ندهند زمین بخورند و به جای گوشه نشینی و زانوی غم بغل گرفتن تلاش کنند به سهم خود در جامعه مفید باشند.
بیش از پنج هزار کردستانی دارای آسیب بینایی
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کردستان گفت: در حال حاضر پنج هزار و ۲۷۷ نابینا و کم بینا ( ۱۲ درصد جامعه معلولین استان کردستان) تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند.
فرزانه بهرامی افزود: این سازمان در تلاش است با سنجش دقیق سطح نیازهای افراد دارای معلولیت بینایی و انطباق نوع خدمات با سطح عملکرد و میزان محدودیتهای این افراد، فرآیند خدمترسانی به قشر نابینا و کم بینا را طبق نیازهای روز آنان گسترش داده و به سهم خود، زمینه توانمندسازی و تلفیق اجتماعی این افراد را در عرصه های مختلف فراهم سازد.
وی یادآور شد: اجرای برنامه کشوری پیشگیری از تنبلی چشم، آگاه سازی پیشگیری از معلولیتها، برنامه پیشگیری از معلولیتهای ناشی از اختلالات ژنتیک، اجرای کمیسیون پزشکی توانبخشی تعیین نوع و شدت معلولیت و تشخیص به موقع معلولیت بینایی و ارجاع بهنگام افراد دارای معلولیت از جمله اقداماتی است که برای افراد دارای معلولیت بینایی توسط سازمان بهزیستی در استان انجام می شود.
معاون توانبخشی بهزیستی کردستان اضافه کرد: همچنین ارائه خدمات آموزشی در زمینه مهارتهای زندگی روزمره، بریل آموزی، مهارت های استفاده از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری گویا و بریل و کار با وسائل الکترونیک از دیگر خدمات مراکز بهزیستی به افراد نابینا و کم بینا است.
وی با اشاره به اجرای طرح توانمندسازی نابینایان و کمبینایان گفت: این آموزشها بر اساس نوع نیازها و مهارتهای پیش نیاز افراد نابینا و کمبینا ارائه میشود و بویژه در زمینه مهارتهای شغلی، آموزشهایی متناسب با الزامات روز جامعه ارائه خواهد شد و در صورت لزوم، افراد به مراکز آموزشی تخصصی در زمینه مهارت های فنی و هنری ارجاع داده می شوند.
بهرامی افزود: دسترس پذیری فضای مجازی و برنامههای مورد استفاده در این فضا برای افراد نابینا و کم بینا دارای اهمیت بسیاری است و استاندارد سازی سایتها و درگاههای اینترنتی نهادها و شرکتهای مختلف نیز در همین راستا دنبال می شود و نشست های مشترکی نیز در این رابطه برگزار شده است.
استفاده ازعصای سفید، نخستین بار در سال ۱۹۲۱ در انگلستان متداول و اندکی بعد در ۱۵ اکتبر (۲۴ مهر) قانونی به نام قانون عصای سفید به تصویب رسید و این روز نیز به نام روز نابینایان نامگذاری شد.
بیشتر بخوانید: