شیراز - ایرنا - سلسله‌ کتابخوانی میان پدر و دختر شکل گرفته بود، زنجیره‌ای که حالا پدر با حسرت می‌گوید پیش از مطالعه زندگی شهید طهرانی مقدم و با شهادت معصومه‌ بانو خاتمه یافت.

به گزارش خبرنگار ایرنا، با پدر و مادر شهیده معصومه کرباسی به گفت‌وگو نشسته بودم، از اخلاق و روحیات دختر شهیدشان می‌گفتند؛ از مهمان‌نوازی ایرانی او که در میان دوستان ایرانی و لبنانی‌اش بلندآوازه شده بود، از خوش اخلاقی و ادب او که سبب می‌شد استاد راهنمای گروه در دانشگاه او را دختر بامعرفتم صدا بزند، از ادب عاشقانه او و همسرش به یکدیگر که آموزشی عملی برای به فرزندانش بود و از مهربانی او که او را محبوب همه خانواده کرده بود.

نقل کتابخوانی شهیده معصومه شد؛ مادرش می‌گوید: هر گاه از خستگی و آشفتگی گله کرده دخترش به او پیشنهاد کرده کتاب بخواند.

اما حکایت کتابخوانی پدر و دختر یک سنت شده بود؛ سلسله‌ای از کتابخوانی که پی‌درپی جاری بود و زنجیره‌وار بزرگ‌تر می‌شد.

نامش معصومه بود و آرزو صدایش می‌کردند؛ حسین کرباسی پدر معصومه می‌گوید: آرزو همیشه در تماس‌های تلفنی می‌پرسید چه کتابی می‌خوانی یا کدام کتاب را به پایان رسانده‌ای؟ توصیه می کردم و او با وجود زندگی در لبنان و دشواری در یافتن کتابهای فارسی، هر طور شده، می‌یافت و می خواند.

او یادش می‌آید ماه‌هایی که همزمان چند کتاب را به معصومه معرفی کرده و او همه آنها را ظرف یک ماه خوانده و به پایان رسانده بود؛ می‌گوید: دخترم اهل مطالعه بود و پیوسته کتاب می‌خواند.

پدر شهیده معصومه کرباسی می‌گوید: کتاب شیخ صدوق را به پایان رسانده بودم، کتاب زندگی ابن بابویه را به دخترم هم معرفی کردم، به دشواری آن را در لبنان یافت و خواند، در نوبت بعد مشغول مطالعه زندگی شهید طهرانی مقدم بودم، کتابی بسیار خوب و اثرگذار که خواستم آن را به معصومه هم معرفی کنم تا زندگی این سردار بزرگ ایرانی را بخواند.

حالا او پس از شهادت داماد و آزویش، لبخند می‌زند و می‌گوید به راهی که دخترش رفت افتخار می‌کند و او را تقدیم راه اسلام و ائمه اطهار کرده است؛ اما قطع سلسله کتابخوانی که میان او و دخترش شکل گرفته بود، درست در بر سر حلقه زنجیره کتاب شهید طهرانی مقدم برای او حسرتی بر جای گذاشته است.

حالا پدر، خواسته‌ای دارد؛ اینکه زندگی دختر شهدیش در میان سطرهای یک کتاب بنشیند و قلم یک نویسنده توانمند، روایتگر زندگی شهیده راه قدس شود.

حسین کرباسی اهل کتاب و کتابخوانی و نگارش و قلم است؛ دست‌نویس‌هایی را نشانم می دهد و می‌گوید: تنها همکارم در نوشتن آنها شب‌هایی است که تا سحرگاه چشم بر هم نگذاشتنم؛ درسهایی از قرآن کریم.

او در این نگارش، صفحه به صفحه قرآن کریم را خوانده، معنای روان آیاتش را یادداشت کرده و مفهوم را هم به شعر و پیام‌های آن را به نثر روان در ذیل آورده است؛ می‌گوید شهیده معصومه بسیار پیگیر این نوشته‌ها بوده و از آن سراغ می‌گرفته است.

کتاب و کتابخوانی همواره در خانواده شهیده معصومه کرباسی سنتی جاری بوده است؛ حالا پدر، خواسته‌ای دارد؛ اینکه زندگی دختر شهیدیش در میان سطرهای یک کتاب بنشیند و قلم یک نویسنده توانمند، روایتگر زندگی شهیده راه قدس شود.

شهیده معصومه کرباسی متولد ۱۳۵۹ ، فارغ‌التحصیل مهندسی کامپیوتر و از نخبگان برنامه‌نویسی بود با همکلاسی لبنانی خود رضا عواضه ازدواج کرد و به لبنان رفت، پنج فرزند دارد که کوچکترین‌شان فاطمه ۲.۵ ساله است و بزرگترین‌شان امسال تحصیلات مدرسه‌ای خود را به پایان می‌رساند.

او تا لحظه آخر و در گرماگرم مقاومت لبنان در کنار همسرش ماند و همدوش با او شهید شد تا نخستین شهیده ترور راه قدس ایرانی لقب بگیرد.

پهپاد ارتش تروریستی روز شنبه ۲۸ مهر به طور هدفمند یک خودرو در شهر جونیه لبنان را تعقیب می‌کرد، خودرویی که سرنشینانش کرباسی و همسرش عواضه بودند. خودرو در حال حرکت بود که پهپاد رژیم صهیونیستی به سمت آن موشکی پرتاب کرد اما به گوشه ماشین برخورد کرد و صدمه‌ای به سرنشینانش وارد نشد. عواضه خودرو را متوقف کرد. کنار اتوبان ایستاد، پیاده شد و دست همسرش را گرفت تا گوشه‌ای پناه بگیرند. سرنشین‌های خودروهای دیگر هم پیاده شدند اما انگار هدف‌های پهپاد مشخص بودند. موشک دوم هم شلیک شد و زوج ایرانی_ لبنانی به شهادت رسیدند.