تهران- ایرنا- ریشه حسرت ۲۰ ساله فوتبال ایران در کسب توپ طلای بهترین بازیکن سال آسیا را باید در یک سیستم معیوب مدیریتی جست که بدون چشم‌انداز و خالی از تخصص بر فوتبال حکمرانی می‌کند.

به گزارش ایرنا، شهر سئول کره‌جنوبی ظهر دیروز میزبان مراسم انتخاب بهترین‌های سال آسیا بود. جایی که از بازیکنان و مربیان برتر سال ۲۰۲۴ رونمایی شد. برنده توپ طلای آسیا در حالی تنها ساعاتی پس از توپ طلای جهان اعلام شد که مانند تمام ۲ دهه گذشته یک بازیکن ایرانی نتوانست توپ طلا را به خانه ببرد. آخرین بار سال ۲۰۰۴ بود که نام یک بازیکن ایرانی روی توپ طلا حک شد و او در آن روز در کوالالامپور روی سن رفت و با توپ طلای بهترین بازیکن سال آسیا عکس یادگاری گرفت. از آن روز ۲۰ سال می‌گذرد و آخرین قاب ایران با توپ طلای بهترین بازیکن فوتبال سال آسیا یک رویه خاک ضخیم گرفته است!

۸ سال ۴ توپ طلا، ۲۰ سال صفر توپ طلا

امسال اکرم عفیف از قطر توانست مرد سال ۲۰۲۴ فوتبال آسیا شود، توپ طلایی که حاصل درخشش او با قطر در جام ملت‌های ۲۰۲۳ بود. سال گذشته آنها توانستند جام را در عین ناباوری برای دومین دو متوالی این بار در دوحه بالای سر ببرند. این دومین توپ طلای عفیف بود و او در سال ۲۰۱۹ نیز توانسته بود برنده توپ طلا شود. در آن دوره هم درخشش در ترکیب قطر در جام ملت‌های ۲۰۱۹ امارات و بردن جام قهرمانی، سبب شد او به عنوان برنده توپ سال آسیا، نامش اعلام شود.

در حالی یک ستاره قطری که توانست امسال توپ طلا را به خانه ببرد که جای بازیکنان کشورمان در لیست برندگان امسال مانند تمام ۲۰ سال گذشته خالی بود. مهدی طارمی تنها نماینده ایران در لیست ۳۴ نفره نهایی در رده هفتم قرار گرفت و دستش برای چندمین سال متوالی از رسیدن به توپ طلا کوتاه ماند. این در حالی است که در سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۴ و در فاصله ۸ سال، ۴ بازیکن ایرانی توانستند برنده توپ طلا شوند.

سیستم مدیریتی معیوب خروجی توپ طلا ندارد

اما چه شده است که فوتبال ایران با وجود حضور در رنکینیگ دوم آسیا، ۲۰ سال است که نتوانسته برنده توپ طلا شود. البته عدم موفقیت در کسب توپ طلا را باید در راستای ناکامی دنباله‌دار تیم ملی در جام ملت‌های آسیا و همچنین باشگاه‌های ایرانی در آسیا دید، عملکردی که نشان می‌دهد که حضور در رنک اول یا دوم آسیا در سال‌های اخیر تنها یک عنوان روی کاغذ است که در واقعیت محلی از اعراب ندارد.

جایزه بهترین فدراسیون سال آسیا هم که در دوره‌های گذشته به ایران رسید، را باید بیشتر یک عنوان تعارفی به حساب آورد که برای خالی نبودن عریضه به کشورمان رسیده است، به خصوص که کارنامه فوتبال باشگاهی و ملی ایران در آسیا به خوبی گویای همه چیز است.

ناکامی ۲۰ ساله فوتبال ایران در رسیدن به توپ طلا را البته نباید هم به گردن شکل جدید انتخاب بازیکن سال آسیا انداخت که در دو قالب بهترین بازیکن شاغل در آسیا و بهترین لژیونر آسیا برگزار می‌شود. به خصوص که در حوزه لژیونرها هم که بهترین بازیکنان کشورمان توپ می‌زنند در ۱۲ سال گذشته هیچ کدام از آنها نتوانسته‌اند توپ طلا را به خودش اختصاص دهند.

ناکامی در کسب توپ طلا بازتاب دهنده سیستم حاکم بر فوتبال ایران است، سیستمی که دیگر توانایی ساختن بازیکنی که بتواند در آسیا حرف اول را بزند و در زمین مسابقه همه نگاه‌ها را مبهوت خودش کند، ندارد، سیستمی معیوب که با وجود پول و امکاناتی که در دو دهه گذشته نسبت به گذشته بیشتر هم شده است، نتوانسته خروجی شگفت‌انگیزی داشته باشد.

نمی‌توان انکار کرد که هم تیم ملی و هم در باشگاه‌ها از نظر امکاناتی و مالی نسبت به دهه دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰، از سطح بسیار بالاتری برخوردار هستند. به همین خاطر نمی‌توان پول و امکانات را به عنوان توجیه در عدم موفقیت در سطح جوایز انفرادی و تیمی در سطح آسیا بیان کرد.

از سوی دیگر تفاوت بودجه‌ای و پول‌هایی که در کشورهای عربی و شرق آسیا در فوتبال خرج می‌شود، مربوط به ۲ دهه گذشته تنها نیست که سبب شود فوتبال این کشورها در آسیا میدان‌دار باشد. دهه ۷۰ و دهه ۸۰ و در سال‌هایی بازیکنان کشورمان توانستند در ۸ سال، ۴ توپ طلا کسب کنند، هم این کشورها بودجه کلانی را در فوتبال هزینه می‌کردند.

در چنین شرایطی حسرت ۲۰ ساله فوتبال ایران در کسب توپ طلا در کنار حسرت ۴۸ ساله در قهرمانی تیم ملی در جام ملت‎‌های آسیا و حسرت ۳۲ ساله باشگاه‌های ایرانی در کسب جام، روندی است که تدوام آن را باید در سیستم معیوب مدیریتی حاکم بر فوتبال ایران جست و جو کرد. سیستمی که به جای یک مدیریت آینده‌نگر، متخصص و مدیر، گرفتار مدیریت لحظه‌ای، باری به هر جهت، خالی از تخصص و البته بی‌چشم‌انداز است که با حکمرانی بر فضای فوتبال، سبب شده تا فوتبال ایران با چرخه تکرار ناکامی روبرو باشد. سیستمی که به جای کشف استعدادهایی آینده با یک سیستم محکم و علمی، با استفاده از روش‌های دیمی که پیوستگی ندارد.

در این سیستم موفقیت‌های گاه‌ وبیگاه را باید یک جرقه دانست، موفقیت‌هایی که ریشه آن را نه در سیستم مدیریت، بلکه باید به پای استعدادی نوشت که قربانی چرخه معیوب نشده و توانسته در این سیستم بالا بیاید. البته چنین موفقیت‌هایی انگشت‌شمارند و زیر سایه بزرگ شکست‌ها و نرسیدن‌ها قرار می‌گیرند.

فوتبال ایران برای موفقیت همه جانبه در آسیا چه در کسب عناوین تیمی مانند جام ملت‌های و لیگ نخبگان و چه عناوین انفرادی مانند توپ طلای آسیا، قبل از بودجه و امکانات بیشتر به تغییر و خانه‌تکانی در سیستم مدیریتی احتیاج دارد.

آن روز مانند مراسم امسال، فوتبال ایران دور از جمع برترین‌ها نخواهد بود و حسرت رسیدن یک بازیکن ایرانی مانند امروز دیگر بیش از ۲۰ سال طول نخواهد کشید. این همان راهی که دنیا تجربه کرده است، راهی که انگار در کشورمان اصرار بر حرکت در مسیر عکس آن وجود دارد!