به گزارش گروه علمی ایرنا از شورای عالی انقلاب فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه در همایش ملی ابن سینا و دانش پزشکی که در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار شد، اظهارداشت: دانش پزشکی ابنسینا مبتنی بر پنج اصل اساسی مبانی هستیشناختی، مبانی معرفتشناختی، مبانی انسانشناختی، مبانی طبیعتشناختی و مبانی روششناختی است و بدون توجه به این اصول، نمیتوان به فهمی عمیق و دقیق از طب سینوی دست یافت.
وی گفت: در مبانی هستیشناختی، ابنسینا مانند ملاصدرا قائل به اصالت وجود است، در حالی که برخی دیگر بر اصالت ماهیت تأکید دارند همچنین، در مبانی معرفتشناختی، ابنسینا قائل به تقسیم علم به حضوری و حصولی است و به نوعی رئالیسم معرفتی معتقد است، نه عینیت گرایی قرون وسطایی و نه ذهنیت گرایی دوران مدرن.
خسروپناه تأکید کرد: اعتقاد دارم استفاده از اصطلاح «طب سنتی» برای این دانش مناسب نیست و بهتر است آن را «طب ایرانی» بنامیم زیرا واژه «سنتی» ترجمهای از «Tradition» غربی است که عقل معاد و عقل نظری را قبول دارد بنابراین مفهوم طب سنتی به درستی مفهوم دانش بومی ما را بیان نمیکند.
وی درباره مبانی انسانشناختی ابنسینا گفت: ابن سینا به دوگانگی نفس و بدن اعتقاد داشت که تأثیرات عمیقی در مباحث پزشکی وی دارد. همچنین، در مبانی طبیعتشناختی، اصولی همچون عاملیت و مباشرت و تاثیرات ذاتی طبیعت بسیار حائز اهمیت است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره مبانی روششناختی ابن سینا عنوان کرد: ابنسینا روشهای علمی خود را تا حدی از ارسطو و فلوتین به ارث برده است، اما همچنان نوآوریهای زیادی در آثار او مشاهده میشود. تحقیقی که اخیراً در موسسه حکمت و فلسفه انجام شد، نشان میدهد که الهیات شفا از متافیزیک ارسطو تأثیر گرفته، اما نوآوریهای ابنسینا نیز در این زمینه بسیار برجسته است.
خسروپناه بیان کرد: یکی از موضوعات مورد توجه در اندیشه ابنسینا، دیدگاه خاص وی به تجربیات است. ابن سینا تجربیات را از یقین آورده و تفسیری خاص از آنها ارائه کرده است، به گونهای که باید تجربیات او در طب را بر اساس نظریههای فلسفیاش دید. بحث روششناسی او بسیار حائز اهمیت است و به نظر بنده باید توجه ویژهای به ابداعات نظریهپردازانه فلسفی ابنسینا داشت.
وی افزود: درست است که ابنسینا از بزرگانی چون رازی، ارسطو و جالینوس تأثیر پذیرفته و ارسطو را نیز ترجیح داده، اما با این وجود توانست یک پارادایم طبی جدید ایجاد کند. به گونهای که نظامی عروضی نقل میکند که «اگر بقراط و جالینوس زنده میبودند، شایسته بود که در برابر این کتاب سجده کنند.» یعنی ابتکارات و نوآوریهای ابنسینا به یک نظام پزشکی جامع، مبتنی بر مبانی فلسفی و طبیعتشناختی، رسید.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ابنسینا کتاب قانون را نوشت که شامل کلیات طب، ادویه مفرده، امراض اعضا، امراض عمومی بدن و ادویه مرکبه بود. او رسالههای مستقلی نیز در این زمینه دارد مانند مقاله در احکام ادویه، رساله طبیعی و غیره. بعد از ابنسینا، پزشکان دیگری مانند اسماعیل بن حسین جورجانی، طبیب دربار قطبالدین محمد در خوارزم، ادامهدهنده راه او شد و آثاری مانند «ذخیره خوارزمشاهی» و «کاملالصناعات» را تألیف کردند. این روند به پزشکان دیگر مانند علی بن عباس مجوسی اهوازی و محمدمؤمن بن محمدزمان معروف به حکیم مومن نیز رسید که کتاب «تحفه المومنین» را تألیف کرد. در نهایت به سید محمد حسین عقیلی خراسانی شیرازی رسیدیم که آثاری چون «خلاصه الحکمه»، «ادویه مفرده»، و «قرابادین کبیر» و معالجات را نوشت که امروزه در دانشکده طب ایرانی از آنها استفاده میشود.
سیر طب سینوی در بستر تکامل و تطور ادامه داشته است
خسروپناه بیان کرد: این سلسله از ادامهدهندگان طب سینوی نشان میدهد که آثار و روشهای ابنسینا با جدیت دنبال شده و همچنان ادامه دارد. در دهههای اخیر، با همت افرادی چون مرحوم اصفهانی و ولایتی، طب سینوی احیا شده و مقالات متعددی در مجلههای بینالمللی درباره آن چاپ میشود که با متدولوژیهای جدید به بررسی آثار ابنسینا پرداختهاند؛ بنابراین باید توجه داشت که سیر طب سینوی در بستر تکامل و تطور ادامه داشته و همچنان میتواند الهامبخش باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا طب سینوی را باید در بستر تاریخ علم دید یا اینکه پاسخگوی مسائل امروز ما نیز هست؟ گفت: البته که کسی منکر مقامات علمی ابنسینا نیست و برخی میگویند که او دانشمندی بود با دستاوردهای بینظیر در حوزههای مختلف. اما دانش هر عالمی، از جمله ابنسینا، در بستر تاریخ معنا پیدا میکند و شاید دیگر نتوان از "قانون" برای درمانهای پزشکی مدرن استفاده کرد. این افراد می گویند طب مدرن امروز جایگاه خاص خود را دارد و باید دنبال شود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: طب ابنسینا از بقراط، جالینوس و ارسطو تأثیر گرفته است اما نوآوریهای خاصی در دیسیپلین فلسفه و هستیشناسی خود دارد که طبیعتاً بر طب او نیز تأثیر گذاشته است.
خسروپناه اضافه کرد: ابنسینا هرچند از بزرگانی چون بقراط و جالینوس تأثیر گرفته، اما خود دارای نوآوری و خلاقیتهای فراوانی بوده است. این موضوع را میتوان در یک کار تطبیقی با سایر مکاتب طبی بررسی کرد و به فهم بهتری از تأثیر ابنسینا بر طب و فلسفه رسید.
وی گفت: گرایشهای دیگری مانند مشرب اشراقی و طب کیمیایی نیز در تاریخ پزشکی ایران تاثیرگذار بودند. اشراقیگری در دوران مغول و صفوی رونق یافت و طبیبانی مانند بهادر رازی و داود عمر ابنطاکی به دنبال ترکیب علوم خفیه و طب بودند. طب کیمیایی نیز که با استفاده از مواد معدنی و فلزات انجام میشد، به روشهای ویژهای از جمله «کشتهسازی» متکی بود و داروهایی از این نوع ترکیبات تولید میکرد. البته ابن سینا به کیمیاگری اعتقاد نداشت بنابراین باید طب سینوی را با این طب ها مقایسه کنیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: در نهایت، چهارمین گرایش شامل طب مبتنی بر روایات دینی است که برخی از افراد آن را به عنوان «طب اسلامی» مطرح میکنند. در این روشها، از آیات و روایات برای درمان استفاده میشد. مقایسه طب سینوی با طب مدرن و سایر طب ها ضروری است. آیا با طب ابن سینا و نظریه های ابن سینا می تواند طب ابن سینا را ارتقا داد؟ اینگونه می توان به نتیجه رسید که طب سینوی در موزه بماند یا اینکه مورد استفاده اکنون هم باشد.
وی تأکید کرد: همچنین، لازم است بینالمللیسازی مطالعات طب سنتی تقویت شود، خصوصاً با تصویب قانون جدید در زمینه تعاملات علمی بینالمللی، میتواند فرصتی برای معرفی دستاوردهای طب سینوی باشد.