تهران- ایرنا- بازیگر سریال‌های «تانک‌خورها» و «هشت‌پا» با بیان اینکه آدم‌هایی مثل «عزیزآقا» در ابتدای انقلاب را خوب می‌شناسم، گفت: این روزها فقط آثار کمدی ما به فصل‌های ۵ یا ۶ می‌رسد در حالی که آثار در ژانرهای غیرکمدی هم این ظرفیت را دارند که چندین فصل از آن تولید شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، احمد نجفی بازیگر پرکار این روزهای تلویزیون است که با سریال‌های «تانک‌خورها» و «هشت‌پا» این روزها مهمان خانه ها است. «هشت پا» سریال پلیسی تلویزیون به کارگردانی احمد معظمی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی تولید شد و «تانک‌خورها» سریالی با حال و هوای دفاع مقدس و روزهای جنگ تحمیلی است که به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی و کارگردانی پرویز شیخ طادی روی آنتن شبکه سه می‌رود.

این دو سریال اگرچه از نظر ژانر، موضوع، ویژگی‌های بصری و فنی و شخصیت‌پردازی تفاوت‌های متعددی با یکدیگر دارند اما در عین تمام این تفاوت‌ها، هر دو اثر، یک نام مشترک دارند، احمد نجفی. بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون که در سریال «تانک‌خورها» نقش عزیزآقا، یکی از افراد پرنفوذ و متمول حوزه خودرو در مشهد را بازی می‌کند و در سریال «هشت پا» بازیگر نقش سرهنگ کیانفر، پدر شخصیت اصلی داستان (کارآگاه کیانفر با بازی سعید چنگیزیان) است. به بهانه پخش این دو سریال، با نجفی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌آید.

آقای نجفی، ابتدا از شخصیت عزیز آقا و دلایل پذیرش بازی در این نقش صحبت کنید. حضورتان در «تانک‌خورها» چگونه بود؟

معمولا برای پذیرفتن یک نقش به چند موضوع توجه می‌کنم، یکی نام تهیه‌کننده و کارگردان، مابقی عوامل و دیگری ویژگی نقش بود. در این سریال همه عوامل حرفه‌ای بودند مخصوصاً آقای شیخ‌طادی کارگردان و آقای محمدی تهیه‌کننده و بازیگران، از طرف دیگر خود نقش هم برایم جذابیت داشت. یعنی شخصیت عزیز آقا در طول قصه به اندازه کافی اثرگذار است و داستان او به درستی پیش رفت. آقای شیخ طادی هم در رابطه با به نمایش گذاشتن ویژگی‌های شخصیت خیلی کمک کرد. در کل ساخت سریالی درخصوص جنگ و دفاع ‌مقدس با این نگاه که به ارزش‌های خانواده هم در آن توجه می‌شود، خیلی اتفاق مهمی بود.

ویژگی‌ مهم شخصیت عزیز آقا و چالش‌های مربوط به بازی در این نقش چه بود؟

من این قبیل انسان‌ها را تقریبا می‌شناسم و چنین شخصیت‌هایی زیاد از من دور نیستند. در زمان دفاع مقدس انسان‌های زیادی را دیدم که با مشکلات مربوط به حضور در جبهه و تنها ماندن خانواده مواجه بودند و می‌دیدم خانواده‌هایی که فرزندانشان بی‌خبر به جبهه می‌رفتند، چه شرایط سختی داشتند. پدر و مادرهایی که نمی‌دانستند فرزندانشان کجاست و هر کدام به نحوی درگیر مشکلات خاصی بودند. البته در آن دوران خانواده‌ها و به طور خاص خانم‌هایی که همسرانشان یا فرزندانشان به جبهه رفتند خیلی صبوری کردند تا این دوره هشت ساله طی شود.

فضاسازی دهه شصت و بازسازی دوران دفاع مقدس در سریال «تانک‌خورها» چطور بود؟

فکر می‌کنم تقریبا این اتفاق درست انجام شده و طراحی صحنه و لباس، دکورها و... شبیه آن دوران است. به نظرم اینکه داستان در مشهد شکل می‌گیرد هم اتفاق خوبی است و سازندگان نمی‌خواستند مثل اکثر آثار همه چیز را در پایتخت متمرکز کنند. به نظرم تیم تولید در این زمینه عملکرد قابل دفاعی داشت.

یکی از مسائلی که درباره «تانک‌خورها» مطرح می‌شود، لهجه نداشتن است. چرا هیچ کدام از شخصیت‌های مشهدی داستان، لهجه ندارند؟

اینکه برخی به نداشتن لهجه بازیگر سریال «تانک‌خورها» انتقاد می‌کنند، شاید از زاویه‌ای درست باشد، بالاخره قصه در شهری روایت می‌شود که گویش خاصی دارد و بهتر است که این گویش رعایت شود اما به نظرم الزامی به این ماجرا نیست

این نقد شاید از زاویه‌ای درست باشد، بالاخره قصه در شهری روایت می‌شود که گویش خاصی دارد و بهتر است که این گویش رعایت شود اما به نظرم الزامی به این ماجرا نیست. من به عنوان کسی که خوزستانی است، آثار زیادی دیدم که بازیگر در آن مثلا نقش شخصیتی جنوبی را بازی می‌کند اما به جز چند اصطلاح و تکه کلام، بقیه دیالوگ‌ها را بدون لهجه می‌گوید که این خروجی را در بعضی موارد خنده‌دار می‌کرد.

به نظرم این ضعف بزرگتری است که بازیگرها راکورد لهجه را حفظ نکنند و در برخی سکانس‌ها این مسئله رعایت نشود. این روش بیشتر به کار صدمه می‌زند و حس می‌کنم اینکه همه بدون لهجه بودند، حداقل خروجی کار را یکدست کرد. البته این مسئله را هم بگویم که من بارها و بارها مشهد رفتم و با مردم صحبت کردم و دیدم که خیلی‌ها بدون لهجه حرف می‌زنند اما در کل اگر قرار بود بازیگران لهجه داشته باشند، باید همه یک دست و درست این کار را انجام می‌دادند که این هم کار سختی است، بالاخره ما در کشورمان لهجه‌ها و گویش‌های مختلفی داریم و یک بازیگر نمی‌تواند به همه لهجه‌ها مسلط باشد.

کمی درباره «هشت پا» صحبت کنید؟ بازی در نقش سرهنگ کیانفر چطور بود؟

این شخصیت در ابتدا حضور پررنگی در سریال نداشت اما بعد از صحبت با آقای معظمی و نویسنده‌ها دیدیم که ظرفیت‌های بیشتری در این شخصیت وجود دارد و می‌تواند اثرگذارتر باشد. جناب سرهنگ انسانی است که به دلیل بیماری خانه‌نشین شده اما همچنان اهل مطالعه است و می‌تواند با صحبت‌ کردن به فرزندش که یک کارآگاه است، در مسیر حل کردن معمای موجود در داستان کمک کند.

همکاری با تیم «هشت پا» چطور بود؟

احمد معظمی کارگردان خیلی خوبی است که کارش را بسیار جدی می‌گیرد و همیشه هم نسبت به عوامل، رفتاری حرفه‌ای همراه با رفاقت دارد. محمدرضا شفیعی تهیه‌کننده کار هم از جوانان فعال در این حوزه است که انصافاً کارش را بلد است و توانست این تیم را به خوبی دور هم جمع کند. بقیه اعضا هم همگی افرادی حرفه‌ای هستند و به نظرم «هشت پا» سریال پرطرفداری در ژانر خودش است.

شما به واسطه بازی در نقش «کارآگاه علوی» یکی از معروف‌ترین پلیس‌های تاریخ تلویزیون را به تصویر کشیده‌اید، مهمترین ویژگی‌های آثار پلیسی تلویزیون را چه می‌دانید؟

ساخت سریال‌های پلیسی واقعا سخت است، در سریال «هشت پا» هم معاونت اجتماعی فراجا در کنار سیمافیلم کمک زیادی کرد و من شاهد این کمک‌ها بودم. سریال‌ها در این ژانر اگر خوش ساخت باشند، اثرگذاری بالایی هم دارند، مثل «کارآگاه علوی» که خوشبختانه در زمان پخش بسیار مورد توجه قرار گرفت و مردم به نوعی با کارآگاه‌هایی ایرانی آشنا شدند، سبک کاری و زندگی آنان را برای نخستین بار دیدند. از همان زمان امیدوار بودم که این سریال ادامه داشته باشد اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و فصل دوم آن نیز با اصرار من ساخته شد.

ما می‌بینیم که سریال‌های خارجی خیلی راحت به فصل‌های پنج، هفت یا ۱۰ می‌رسند اما در ایران این اتفاق به جز چند مورد برای آثار کمدی برای سریال‌های موفق در دیگر ژانرها رخ نداده است. در حالی که سریالی مثل «کارآگاه علوی» ظرفیت کافی برای بازتولید در فصل‌های سوم به بعد را داشت، کما اینکه می‌شد این شخصیت حتی به عنوان نفر اصلی هم در سریال حضور نداشته باشد و به عنوان مشاور، کارآگاه اصلی داستان را همراهی کند.

با حضور در این سریال‌های «تانک‌خورها» و «هشت‌پا» تاکنون چه بازخوردهایی از مردم دریافت کرده‌اید؟

نکته دیگر این است که من در هیچ کدام از شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیس بوک و... نیستم و هیچ وقت هم به اخباری که از این قبیل نرم‌افزارها منتشر می‌شود توجه نمی‌کنم و در حقیقت تلاش می‌کنم تا آنجا که می‌شود از این فضا فاصله بگیرم

اینکه من در اثری خوب بازی کردم یا نه، از آن دست مسائلی است که مردم باید بگویند و خودم هم دوست دارم نقطه نظر مردم را در این خصوص بدانم. در قسمت‌های ابتدایی هر دو سریال، بازخوردها در حد تعدادی از همسایه‌ها و برخی رسانه‌ها بود اما به تدریج مشخص شد که مردم این دو سریال را دیدند اما اینکه خروجی چقدر برای مردم رضایت بخش بوده، خودشان باید بگویند.

نکته دیگر این است که من در هیچ کدام از شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیس بوک و... نیستم و هیچ وقت هم به اخباری که از این قبیل نرم‌افزارها منتشر می‌شود توجه نمی‌کنم و در حقیقت تلاش می‌کنم تا آنجا که می‌شود از این فضا فاصله بگیرم. در حالی که هنرمندان نسل جدید مخصوصاً بازیگران خیلی به نظرات مردم در فضای مجازی توجه می‌کنند و این قبیل حرف‌ها برایشان بسیار مهم است. البته نمی‌توانم به آنان ایراد بگیرم اما خودم اصلاً به این شبکه‌های اجتماعی اهمیت نمی‌دهم و خیلی هم خوشحالم چون حواشی کمتری در حرفه‌ام دارم و با اعصاب راحتی کار می‌کنم.

خوشبختانه با این دو گروه که که در دو سریال «تانک‌خورها» و «هشت پا» کار کردم، هیچ مشکلی نداشتم و هیچ اتفاق ناراحت‌کننده یا قول انجام نشده‌ای نماند. همه چیز حرفه‌ای و استاندارد بود و حرمت بازیگران هم نگه داشته شد. به نظرم این خیلی مهم است که پشت صحنه آثار بدون حاشیه باشد، بالاخره بازیگری که چهار صبح به لوکیشن می‌آید، گریم می‌شود و قرار است تا ساعت ۱۰ شب کار کند، باید آمادگی ذهنی و آرامش کافی داشته باشد، مسئله‌ای که خدا را شکر در این دو پروژه بود و گروه‌ها کاملاً حرفه‌ای کار را جلو بردند.