به گزارش ایرنا، پیتسو موسیمانه در یکی از بدترین برهههای تاریخ فوتبال استقلال هدایت این تیم را بر عهده گرفته است، او در سختترین آزمون مربیگریاش وارث تیمی بیروحیه، بدون انگیزه شد که نه دوران بدنسازی خوبی را پشت سر گذاشته و نه به اصطلاح فوتبالیها جنسش جور نیست!
موسیمانه از همان روز اول همچون یک توریست به ایران نیامده است، او نمیخواهد چند صباحی بر روی نیمکت استقلال بنشیند و پولی به جیب بزند و برود. به قول خودش آمده تا استقلال را درست کند و بماند؛ آمده است تا ویرانهای را که به او تحویل دادهاند را از نو بنا کند.
موسیمانه استقلالی را تحویل گرفته است که بازیکنانش از دقیقه ۶۰ نای دویدن ندارند. استقلال در فصل جاری با مشکلات جدی در آمادگی بدنی بازیکنان روبهرو شده است، که ریشه آن به پیشفصل و عدم بدنسازی اصولی تیم بازمیگردد. فقدان تمرینات مناسب بدنی در اردوی ترکیه تاثیرش را در مسابقات لیگ برتر و لیگ نخبگان گذاشته است، برای خیلیها این پرسش مطرح میشود چرا تیمی که تا هفته سوم بدنساز در اختیار داشت باید اینقدر ناآماده باشد؟
او مدام با بازیکنانش حرف میزند، او میخواهد شاگردانش را تهییج کند تا تمام روزهای بد گذشته را فراموش کنند و به آینده فکر کنند، دنبال بهانهجویی نیست و از کمبود حرف نمیزند؛ همواره با شاگردانش حرف میزند؛ درِ گوششان میخواند که دیگر نباید به گذشته نگاه بیندازد؛ هرچه که هست پیش روی ماست.
در عربستان این فرصت دست داد تا با موسیمانه همکلام شوم. موسیمانه شخصیت پیچیدهای ندارد، مغرور نیست، اهل دعوا و یکدندگی نیست، دوست داشتنی و مهربان بود، وقتی فهمید بیش از دو دهه است خبرنگار استقلال هستم و در تمام این سالها کنار این تیم بودهام، پرسید: فکر میکنی استقلال درست میشود؟ جواب دادم، حتما درست میشود،ما پرافتخارترین تیم ایران در آسیا هستیم، روزهای باشکوهی را تجربه کردهایم و مطمئن هستم شما استقلال را در سریعترین زمان ممکن به آن جایگاهی میرسانید که شایسته نامش است.
موسیمانه بعد تشکر کرد و به زبان فارسی گفت: انشا الله ...، استقلال درست میشود، خیلی زود...
از او پرسیدم تیمی را تحویل گرفتهاید که نه دوران بدنسازی خوبی را پشت سر گذاشته است و نه بازیکن برای همه پستها در اختیار دارد، جواب داد: من وقتی هدایت استقلال رزا بر عهده گرفتم میدانستم تیمی هست که مشکلات زیادی دارد، کمبود دارد اما آمدم و به آینده امیدوار هستم، در این مدت فقط توانستهام پنج جلسه با استقلال تمرین کنم و سه بازی برگزار کردهام، زمان کمی در اختیارم بوده است.
وی برای تیمی که هدایت آن را بر عهده گرفته است ارزش و احترام زیادی قائل است و در این مدت کم نشان داده که خوب به اهمیت جایگاهی که بر آن نشسته واقف است؛ چیزی را درباره کارش راز جلوه نمیدهد، رویایی عجیب نمیسازد و درباره کار سختی که پیش رو دارد مشغول بزرگنمایی نشده است، جدی و مصمم کارش را دنبال میکند و از لحظه به لحظه زمانش برای پیشرفت تیم استفاده میکند.
اتفاقاتی که در ابتدای فصل رخ داد کار را به جایگاهی رسانده است که هواداران این تیم احساس بازنده و شکست خورده را تجربه میکنند، آنها شاید ندانند چه اتفاقاتی باعث شده است تا تیم به یک ناکام بزرگ تبدیل شود و چطور ممکن است پنجمین شکست متوالی را تجربه کند. هواداران شاید آگاهی نداشته باشند که موسیمانه تیمی بی روحیه را عهدهدار شده است، تیمی که در چهره تمام بازیکنانش ترس دیده میشود، موسیمانه علاوه بر کار فنی باید با روح و روان بازیکنانش هم کار کند، بازیکنانی که به تواناییهای خود نیز شک کردهاند، بازیکنانی که اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند، یکی از آنها میگفت: من سابقه حضور در تیم ملی را دارم، در جام جهانی میتوانستم حضور داشته باشم، در استقلال فیکس بودهام اما اتفاقاتی رخ داد که روحیه ندارم!
به او گفتم چرا روحیه نداری؟ جواب داد: نه من؛ بروید از تک بازیکنان این پرسش را مطرح کنید. ۸۰ درصد تیم همین وضعیت را دارند. یک فصل تمام رو سر بازیکن کوبیدند که بازیکن نداریم، بازیکن نداریم، همین بازیکنان مگر کم هستند، مگر کوچک هستند، هر کدام از این نفرات بهترین های ایران هستند، اما وقتی به آنها بها داده نشود دچار وسواس فکری میشوند. شما فکر کن در جایی که کار میکنید مدام سردبیرتان بگوید خبرنگار خوب ندارم/ خبرنگار ندارم/ شما دیگر انگیزهای برای کار کردن خواهید داشت؟ با این شرایط میتوانید بهترین مطلب و خبر را بنویسی؟
استقلال به الهلال عربستان باخت، موسیمانه ناراحت بود، ناراحتتر از همه، تا زمانی که چمن را ترک کند و به رختکن برسد یک کلمه حرف نزد،از عملکرد بازیکنانش شاکی و عصبانی بود اما وقتی به رختکن رسید به همه آنها خسته نباشید گفت،باخت را گردن کسی نینداخت، به مدیر و بازیکنانش نتاخت و با امیدواری از روزهای خوب آینده حرف زد، باید به استقلال و موسیمانه امیدوار بود که استقلال به روزهای خوب گذشته بر می گردد چرا که سرمربی تیم ملی چهره کاملا جدی در تمرینات دارد،یک مربی باهوش که میخواهد شاگردانش را آنچنان تهییج کند که تا پای جان برای استقلال بجنگند.