تهران- ایرنا- در پی پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۱۵ آبان، نشریه «فارن پالسی» در گزارشی به پیامدهای احتمالی سیاست خارجی وی در حوزه هایی مانند آسیا، خاورمیانه و اروپا پرداخت.

به گزارش ایرنا، در این گزارش فارن پالسی به قلم استفن والت عنوان شد، با اشاره به اختلافات داخلی جمهوریخواهان در مورد در مورد برخی مسائل کلیدی، به ویژه چین، آمده است: واقع‌گراها به دنبال آنند که آمریکا تمرکز خود را از امور اروپا (و شاید خاورمیانه) به سوی آسیا تغییر دهد و تعهدات خود در حمایت از تایوان را تقویت کند. در همین حال انزواطلب‌ها و لیبرتارین ها به دنبال نادیده گرفتن تمامی خوزه های بحران و توجه به امور داخلی کشورشان هستند.

نویسنده این مطلب ادامه داد: مشخص نیست که ترامپ تا چه حد قصد توجه به امور خارجه را دارد. مردمی هم که به ترامپ رای داده اند علاقه ای به گسترش دموکراسی نداشته، به حقوق بشر اهمیت نمی دهند، به شدت به تجارت آزاد بدبین بوده، خواهان کاهش اتباع خارجی در کشورشان بوده و نگران سازمان های بین المللی هستند.

جنگ تجاری آینده: این امکان وجود دارد که صحبت های ترامپ در مورد اعمال تعرفه های گزاف فقط یک بلوف باشد و افراد آگاه تر او را از چنین اقدامی منع کنند. ترامپ تمایل چندانی به اقتصاد مدرن نشان نداده و پیش بینی می شود که در صورت شروع یک جنگ تجاری جدی، پیامدهای منفی ناخواسته زیادی مانند افزایش کسری بودجه و تورم گریبان آمریکا را بگیرد.

ائتلاف یا شکاف با اروپا: ترامپ متحدان اروپایی آمریکا را یک سرمایه راهبردی نمی داند و مدت هاست که آشکارا با اتحادیه اروپا خصومت دارد. به عقیده او برگزیت یک ایده فوق‌العاده است، زیرا اتحادیه اروپا می‌تواند با یک صدای واحد در مورد مسائل اقتصادی مذاکره کند که این امر کار را برای آمریکا دشوار می کند. حزب جمهوری خواه تقریباً با هر شکل مقررات مخالف است و افرادی مانند ایلان ماسک مخالف قوانین سختگیرانه اروپا در مورد حریم خصوصی دیجیتال هستند.

ترامپ بروکسل را نادیده خواهد گرفت و بر روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی که آمریکا در موقعیت بسیار قوی ‌تری نسبت به آنان قرار دارد، تمرکز خواهد کرد و اقدامات متختلفی را برای تضعیف یا تقسیم اتحادیه اروپا انجام خواهد داد.

این احتمال وجود دارد که اروپایی‌ها در برابر چنین خطری متحد شده و یا به احتمال زیاد هر کشوری به دنبال منافع خود باشد.

حساب کشی از اعضای ناتو: ترامپ می‌تواند تصمیم به خروج کامل از ناتو بگیرد، منتهی با توجه به آنکه این سازمان همچنان در میان اکثر آمریکایی‌ها محبوب بوده و خروج رسمی از آن با واکنش‌های زیادی از سوی وزارت دفاع و برخی جمهوری‌خواهان کنگره مواجه خواهد شد، به احتمال زیاد ترامپ آمریکا را در این پیمان نگه خواهد داشت و در عین حال دائما اروپایی‌ها را به خاطر کم کاری سرزنش و آنها را وادار خواهد کرد تا تسلیحات بیشتری از آمریکا خریداری کنند.

پایان جنگ اوکراین: احتمال اینکه ترامپ کمک های آمریکا را قطع کرده و اوکراین را مشکل اروپایی ها بداند، بسیار زیاد است. او قطعاً به دنبال تصویب یک بسته کمکی بزرگ دیگر در کنگره نخواهد بود و افکار عمومی نیز از او حمایت خواهند کرد. شاید تنها نگرانی ترامپ آن باشد که روسیه دیگر نقاط اوکراین را نیز تصرف کرده و رئیس جمهوری آمریکا فردی ضعیف و ساده لوح به نظر آید. اما اگر روسیه تقسیم دائمی اوکراین و استقلال اسمی آن را که دیگر به دنبال عضویت در ناتو نیست، بپذیرد، بیشتر آمریکایی ‌ها این موضوع را خاتمه یافته دانسته و از آن عبور خواهند کرد. اعتبار تام و تمام پایان دادن به جنگ نیز نصیب ترامپ خواهد شد.

تداوم تنش های خاورمیانه: نباید دچار این توهم شد که اوضاع این منطقه با آمدن ترامپ بهتر می شود. او در دوره اول ریاست جمهوری تمام نیازهای اسرائیل را تامین کرد، از برجام خارج شد و یک قطره اشک نیز برای مردم جنگ زده غزه، لبنان و کرانه باختری نریخت. او گرچه ممکن است از کمک به اسرائیل برای حمله به ایران خودداری کند، (به ویژه اگر ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، چنین توصیه ای به او کند)، اما اسرائیل همچنان چراغ سبز برای ریشه کن کردن یا اخراج فلسطینیان خواهد داشت.

شاید ترامپ برای آنکه خود را بانی صلح نشان دهد یک توافق بزرگ را در راستای توافق شکست خورده ابراهیم پیگیری کند. حتی می‌توان تصور کرد که مانند ملاقات با رهبر کره شمالی، به دنبال دیدار با مقام های ارشد ایران باشد. اما به دلیل آنکه ترامپ حوصله و انرژی لازم برای انجام یک مذاکره واقعی را ندارد، چیزی جز هیاهوی بسیار و بدون دستاورد حاصل نمی ‌شود.

خصومت دوحزبی با چین: مشاوران ترامپ در مورد نحوه برخورد با چین اختلاف نظر دارند و محال است که بتوان در مورد نحوه رسیدگی دولت ترامپ به این روابط گمانه زنی کرد. او حتماً در مورد مسائل تجاری سختگیری خواهد کرد و بعید است که محدودیت های مربوط به تراشه ها و سایر اشکال انتقال فناوری به شرکت های چینی را لغو کند. خصومت با چین شاید یکی از معدود مسائل مورد توافق هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات باشد و این موضوع، تصور معامله بزرگ بین واشنگتن و پکن را سخت تر می کند.

با این حال به نظر می رسد که ترامپ با متحدان آسیایی آمریکا نیز درگیر شود. او پیشتر در مورد حمایت از تایوان در صورت تهدید یا حمله مستقیم چین ایجاد تردید کرده بود. شاید در دور دوم ریاست جمهوری او برخی از دستاوردهای آسیایی دولت بایدن از بین رود که قطعاً مورد استقبال پکن خواهد بود.