به گزارش ایرنا، آکادمی باشگاه استقلال روزهای فوقالعادهای را در دهه ۵۰ سپری کرد؛ کشف ستارههایی نظیر حسن روشن و اصغر حاجیلو از تیم جوانان که توسط چشمان تیزبین رایکوف انجام شد و همچنین ظهور بازیکنانی بزرگ مانند شاهرخ و شاهین بیانی، رضا احدی و .. در سالهای بعد، نشان میداد که سرمایهگذاری عظیمی در بخش آکادمی انجام شده و همین مسأله استقلال را از خرید ستارههای تیمهای دیگر تا حدود زیادی بینیاز کرده بود.
۲۰ سال بعد هم شاهد چنین رویهای در باشگاه استقلال بودیم. بهتر است به اواخر دهه ۷۰ شمسی برگردیم. روزهایی که مدیریت استقلال توجه ویژهای به آکادمی داشت و از برخی پیشکسوتان خوشنامِ خود که به تازگی وارد عرصه مربیگری شده بودند، روی نیمکت تیمهای نوجوانان، جوانان و امید خود استفاده میکرد. در آن مقطع، صمد مرفاوی هدایت تیم جوانان استقلال را بر عهده داشت و مرحوم رضا احدی روی نیمکت امیدها مینشست.
در تیم جوانان، بازیکنانی حضور داشتند که جملگی شدند ستارههای آینده تیم ملی. به این نامها نگاه کنید: وحید طالبلو، خسرو حیدری، مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان، امیرحسین صادقی و... همگی در تیم جوانان استقلال رشد کردند، با انتقالی قرضی به ابومسلم و فجرسپاه رفتند، خدمت سربازی را پشت سر گذاشتند و سپس به تیم بزرگسالان برگشتند تا در ترکیب اصلی به میدان بروند. همه آنها شدند بازیکنانی بینظیر در آسمان پرستاره فوتبال ایران. یکی لقب زیدان آسیا را از هواداران گرفت و دیگری شد بولدوزر خط میانی تیم ملی.
همزمان با ظهور این بازیکنان باکیفیت در تیم جوانان، امیدها هم زیر نظر رضا احدی روزهای درخشانی را سپری میکردند. ترکیب تیم رویایی احدی را دقیقاً به یاد داریم. مسعود قاسمی درون دروازه میایستاد، رامین محرمنژاد، پیروز قربانی، امیر دولتی و علی باقری خط دفاع را تشکیل میدادند، شاهین خیری، فرزاد آشوبی، حمید محمدخانی و مرتضی هاشمیزاده در خط میانی به میدان میرفتند و مجاهد خضیراوی و مسعود ابطحی در خط حمله.
تیم رویایی احدی، دو سال رقابت سختی با سایپا برای کسب عنوان قهرمانی در لیگ تهران داشت. سایپا در آن مقطع تیم قدرتمندی داشت و از بازیکنانی نظیر اصغر کرماللهی، حسین کاظمی، فرهاد شیخلر، مهدی امیرآبادی، محسن خلیلی و چندین ستاره دیگر در ترکیب خود سود میبرد اما استقلال همیشه رقیبی جدی برای این تیم محسوب میشد.
در همان مقطع، بازیکنانی نظیر پیروز قربانی، علی باقری، مرتضی هاشمیزاده، رامین محرمنژاد، مسعود قاسمی و شاهین خیری به تیم بزرگسالان استقلال رسیدند و هر از چند گاهی در ترکیب قرار گرفتند. فراموش نمیکنیم یوگنی سوکوموروخوف ( سرمربی اهل روسیه استقلال ) به خصوص در تمرینات تیم امید حضور فعالی داشت و اغلب بازیهای این تیم را نیز از نزدیک میدید. نتیجهاش شد بینیازی استقلال از خریدهای چند صد میلیونی آن زمان و حتی بعضاً درآمدزایی از فروش بازیکن.
اما یکی دو سال قبل، تیم امید استقلال همراه با آرش برهانی به موفقیت در لیگ تهران رسید. در یکی دو سالی که تیم امید و آکادمی در اختیار برهانی بود، دو مدافع آیندهدار در ترکیب اصلی بازی میکردند. محمدمهدی زارع و محمدرضا رضایی. اولی وقتی دید توجهی به تواناییهایش نمیشود، به پارس جم رفت و بعد از درخشش در لیگ یک، این فصل پیراهن گلگهر را در لیگ برتر پوشیده است. جالب اینکه استعداد او از چشم امیر قلعهنویی دور نمانده و به اردوی تیم ملی نیز دعوت شد. حالا استقلال، مدافعی که متعلق به خودش بوده و مثل آب خوردن از دست داده را باید یکی دو سال بعد با پرداخت مبلغی سنگین جذب کند! یا محمدرضا رضایی که از تیم امید استقلال به شمسآذر رفت و حالا هم در ترکیب ملوان، یکی از بهترین مدافعان لیگ برتر محسوب میشود. استقلال این دو مدافع را بدون دریافت ریالی از دست داده و آن وقت برای جذب سامان فلاح از گلگهر بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان هزینه کرده! دردآور نیست؟
به آبان ماه ۱۴۰۳ میرسیم. استقلال، شرایطی بحرانی را در نتیجهگیری سپری میکند و یک مربی جدید به نام پیتسو موسیمانه را استخدام کرده تا از وضعیت اسفناکی که در آن اسیر شده، نجات پیدا کند. کارشناسان بزرگ فوتبال جهان معتقدند بازیکنان باتجربه میتوانند نقشی اساسی در فرار یک تیم از بحران ایفا کنند. موسیمانه اما مسیر دیگری را انتخاب کرد، آن هم وقتی دید اسکواد بزرگسالان استقلال آنچنان که باید بازیکن آماده و باکیفیت در اختیار ندارد.
نگاه ویژه به بازیکنان آکادمی، تصمیمی بود که موسیمانه گرفت و حتی اگر در مسیر خروج از بحران موفق نباشد، نیازمند تمجید است. شاید هیچیک از مربیان ایرانی جرأت استفاده از ابوالفضل زمانی، ضرغام سعداوی و امیرعلی صادقی را مقابل الهلال عربستان، در خانه حریف و در تورنمنتی مهم نظیر لیگ نخبگان نداشته باشند اما موسیمانه این کار را انجام داد و در آینده، نه تنها او بلکه باشگاه استقلال نیز نتیجه چنین ریسک و جسارتی را خواهد دید.
بعد از الهلال، نوبت به بازی با مس رفسنجان رسید. دیداری که استقلال نیاز مبرمی به کسب پیروزی داشت اما باز هم موسیمانه ترجیح داد از بازیکنان جوان روی نیمکت استفاده کند و البته دو سه تا از آنها را به زمین بفرستد. در هیاهوی حواشی این دیدار، تصویری زیبا هم از نیمکت استقلال منتشر شد. تصویری که بازیکنان جوان را روی نیمکت بزرگ استقلال نشان میداد. شاید این تصمیم، کمی هم اجباری بود و به مصدومیت و محرومیت برخی از بازیکنان اصلی ارتباط داشت اما همین که موسیمانه چنین رویهای را پیش گرفته و مثلاً از ابوالفضل زمانی و امیرعلی صادقی در ترکیب اصلی استقلال استفاده میکند، جای تقدیر و حمایت دارد.
موسیمانه نشان داده مربی باهوش، نترس و البته سختگیری است. او با مشورت یا بدون راهنمایی، مسیر درستی را برای بقا در استقلال انتخاب کرده است. مثل سالهای قبل، دیگر کسی به نامها توجهی نمیکند و هواداران استقلال نیز به این نتیجه رسیدهاند که برای ثبات و درخشش در آینده، نیاز به بازیکنانی دارند که در آکادمی رشد میکنند و به شکوفایی میرسند. شاید انتخاب مجتبی جباری به عنوان معاون ورزشی باشگاه هم بیارتباط با این چشمانداز نباشد. جباری رنجکشیده فوتبال است، از آکادمی استقلال بالا آمده و خوب میداند بازیکنان حاضر در رده پایه نیازمند چه توجه و حمایتی هستند. اینها نوید روزهای خوشی را در آینده استقلال میدهند؛ تکرار روزهای درخشانِ دو دهه ۵۰ و ۷۰ و ظهور امثال روشنها، جباریها و طالبلوها.