به گزارش خبرنگار معارف ایرنا، پنجشنبه ۲۴ آبان مصادف است با سالروز وفات آیت الله سیدمحمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان که یکی از مشهورترین آثار این مفسر و فیلسوف جهان اسلام است.
برخی معتقدند تفسیر المیزان در میان تفاسیر قرن اخیر یکی از تفاسیر کم نظیر و مایه مباهات و افتخار شیعه است. این تفسیر قرآن پس از تفسیر التبیان شیخ طوسی و تفسیر مجمع البیان شیخ طبرسی، بزرگ ترین و جامع ترین تفسیر شیعی و از نظر قوت مطالب علمی و مطلوبیت روش، تفسیر منحصر به فرد بوده و مرجع تالیفات و تحقیقات بسیاری از محققین نیز قرار گرفته است.
البته امروز شاهد ظهور تفسیر تسنیم اثر آیت الله عبدالله جوادی آملی هستیم که یکی از شاگردان بزرگ علامه طباطبایی بود و در جای جای تفسیر خود با احترام از استاد خود یاد کرده و آن فیلسوف و مفسر بزرگ را با واژه «سیدنا الاستاد» یاد می کند. تا کنون ۷۸ جلد از تفسیر تسنیم منتشر شده و علامه جوادی آملی سوره های انتهایی جزء ۲۹ قرآن را تفسیر کرده است.
علامه طباطبایی نوشتن تفسیر المیزان را از سال ۱۳۳۳ آغاز کرد و در دوم آبان ۱۳۵۰ مصادف با ۲۳ ماه مبارک رمضان ۱۳۹۱ هجری قمری به پایان رساند. انگیزه شروع این تفسیر از هنگام تدریس علامه در حوزه علمیه قم برای طلاب علوم دینی شکل گرفت که وی در نهایت با اصرار شاگردانش به جمع آوری آن دروس پرداخت. مرحوم آیتالله محمدتقی مصباح یزدی درباره انگیزه علامه برای نگارش المیزان میگفت «علامه احساس خطر کرد که مبادا اولاً همهی دستاوردهای علوم طبیعی و انسانی غرب پذیرفته شود و ثانیاً از متن قرآن برای تأیید آنها شاهد آورده شود و لذا ایشان با الهام از روش اهلبیت به نگارش تفسیر المیزان پرداختند.»
تفسیر المیزان را می توان موسوعه ای جامع دانست که مشتمل بر مباحث عمیق قرآنی، حدیثی، فلسفی، عرفانی، ادبی، اخلاقی، تاریخی و اجتماعی است و علامه با طرحی بی سابقه و شیوه ای محققانه آن را نوشته است. در این تفسیر شاهد رعایت موازین صحیح قرآنی، تفکیک مباحث تفسیری و روائی و علمی از یکدیگر و همچنین نقد و تحلیل آرای برخی از مفسران هستیم و به اعتقاد بعضی، این تفسیر آنچنان بدیع است که می توان گفت در طول تاریخ تفسیر قرآن، کتابی بدین دقت و ظرافت و جامعیت تالیف نشده است.
رهبر معظم انقلاب در ۱۷ آبان سال گذشته در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبایی فرمود: علامه در تفسیر، به نظر من یک مفسّر شگفتیساز است. یعنی کسی تفسیر المیزان را نگاه کند، [می فهمد که] تفسیر المیزان به معنای واقعی کلمه یک تفسیر شگفتآور است؛ از لحاظ کثرت و تنوّع و عمق که مسئلهی عمق علمی و فکری ایشان است.
ایشان افزودند: این کتاب المیزان سرشار است از مسائل سیاسی و اجتماعی که آن زمان اصلاً این مسائل مطرح نبود، [امّا] امروز که انسان به این مسائل نگاه می کند، می بیند اینها امروز هم مسائلِ روزِ ما است؛ اینها در اختیار افراد قرار می گرفت. این پایگاه فکری تهاجمی را مرحوم آقای طباطبائی به وجود آورد. این، آن کاری است که به نظر من باید این کار را از آقای طباطبائی یاد بگیریم؛ تشکیل پایگاههای فکری پُرکننده خلأها و دارای جنبه تهاجم، نه موضع انفعالی و تدافعی. این، یک خصوصیّت که برای من خیلی جذّاب است.
علامه طباطبایی در آغاز تفسیر المیزان مقدمه ای نگاشته و در آن تاکید دارد که روش اهل بیت علیهم السلام در تفسیر، روش تفسیر قرآن به قرآن است و در این زمینه به نمونه هایی از تفسیرهای ائمه معصومین در جای جای کتاب خود ارجاع می دهد.
شیوه علامه طباطبایی در تفسیر به این شرح است که در آغاز چند آیه از یک سوره را می آورد. سپس به طور جداگانه قسمت به قسمت از آیه را مجدد یاد می کند و به تفسیر آن می پردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوی، ادبی، توضیح معنای آیه با توجه به سیاق و آیات مشابه و مسائل دلالتی آیه مطرح می شود. پس از آن به بخشی تحت عنوان بیان آیات می پردازد که شامل مباحث موضوعی در زمینه کلام، فلسفه، اخلاق، علوم قرآن، فقه و مباحث اجتماعی است. سپس در بخشی دیگر با عنوان بحث روایتی، نقل و نقد احادیث و اخبار را مطرح می کند که علامه در این قسمت از منابع گوناگون حدیثی شیعه و اهل سنت بهره برده است.
صاحب تفسیر المیزان در ذیل بیانهای مذکور، بحثهای روایی متفرق و گوناگونی از پیامبر و اهل بیت علیهم السلام از طریق عامه و خاصه آورده و نیز به مباحث گوناگون فلسفی، علمی، تاریخی، اجتماعی و اخلاقی پرداخته اما درباره آیات الاحکام از آنجا که به فقه بازمی گردد، از بحث درباره آنها پرهیز کرده است.
ویژگیهای تفسیر المیزان
اول. تفسیر قرآن به قرآن:
ویژگی مهم این تفسیر، روش تفسیر قرآن به قرآن است. این روش در کار علامه، فقط به در کنار هم گذاشتن آیات، برای درک معانی واژه خلاصه نمی شود. بلکه موضوع های مشابه و مشترک در سوره های مختلف را کنار یکدیگر قرار داده و برای درک پیام آیه از آیات دیگر کمک گرفته است.
دوم. جمع میان دو شیوه تفسیری ترتیبی و موضوعی:
علامه با مراعات ترتیب در تفسیر آیات، آیه به آیه و سوره به سوره، از جایگاه بلند تفسیر موضوعی نیز که اهمیت آن امروزه روشن شده، غافل نبوده و هر دو جنبه را با کمال دقت و ظرافت دنبال کرده و تفسیری کامل در تمامی ابعاد عرضه داشته است. تفسیر موضوعی از دیدگاه علامه طباطبایی اهمیت فراوانی داشته و بر این اساس، مقاصد عالی و معارف قرآن را دسته بندی کرده به صورت آماده و کامل به پژوهشگران عرضه کرده است.
سوم. طرح مساله وحدت موضوعی هر سوره:
هر سوره دارای هدف ویژه ای است که علامه آن را با مقدمه ای ظریف دنبال کرده و با خاتمه ای شیوا به پایان رسانده است و اختلاف عدد آیات سوره ها به همین امر بستگی دارد و تا مقصود نهایی انجام نگیرد، سوره به پایان نمی رسد و کوچکی و بزرگی هر سوره بستگی به کوتاهی و بلندی هدف و مقصود آن سوره دارد. به عقیده علامه هر سوره صرفا مجموعه آیات پراکنده و بدون جامع واحدی نیست. بلکه یک وحدت فراگیر بر هر سوره حاکم است و پیوستگی آیات را می رساند و مساله وحدت موضوعی یا وحدت سیاق در هر سوره که از قراین کلامی قابل توجه است، از همین جا نشات گرفته است.
چهارم. نظریه جریانِ یک روح کلی و حاکم بر سرتاسر قرآن:
این نظریه بر تمامی آیات و سوره ها سایه افکنده و حقیقت و جان کلام الهی را تشکیل می دهد. علامه بر این باور است که در پس ظاهر الفاظ، معانی حقیقی والاتر نهفته است که گوهر قرآن و بطن آن را تشکیل می دهد و دارای وحدتی استوار و از هر گونه تجزیه و تفصیل به دور است. آن حقیقت همانند روح در جسد، عینیت وجودی دارد و سر منشأ تمامی احکام و شرایع و بیانات قرآن که نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهیم است. بلکه از سنخ عالم ملکوت است که هرگز دست آلوده خاکیان به آن نمی رسد.
پنجم. توجه به شبهات و اشکالات مخالفان:
از مسائل بارز در تفسیر المیزان، توجه به شبهات و اشکالات مخالفان و نقد و بررسی آنها است. گرچه شبهات کلامی اشاعره و معتزله و مرجئه و دیگر فرقه های اسلام مورد توجه علامه بوده اما عنایت اساسی وی به شبهات مادی گرایان و مستشرقان و پاسخ به آنها بوده است. از جنبه های اساسی دیگر این تفسیر، می توان به تلاش مفسر برای انطباق دین با تحولات زمان و عنایت به بحثهای علمی و فلسفی و کلامی اشاره کرد.
ترجمههای تفسیر المیزان
علامه طباطبایی، تفسیر المیزان را به زبان عربی در ۲۰ جلد نوشته است که در حدود هشت هزار صفحه و ترجمه فارسی آن در حدود ۱۶ هزار صفحه است. المیزان تاکنون به زبانهای دیگر همچون انگلیسی، اردو، ترکی و اسپانیولی ترجمه شده است. ترجمه فارسی تفسیر المیزان به همت جمعی از فضلاء و مدرسین حوزه علمیه قم در ۴۰ جلد توسط آیت الله ناصر مکارم شیرازی، شیخ محمدجواد کرمانی، محمدتقی مصباح یزدی، محمدرضا صالحی کرمانی، سید محمد خامنه ای، عبدالکریم بروجردی و سید محمدباقر موسوی همدانی منتشر شده است. همچنین ترجمه دیگری در ۲۰ جلد که توسط حجت الاسلام سید محمدباقر موسوی همدانی ترجمه و منتشر شده است.