تهران- ایرنا- پدر شهید محمد عبداللهی گفت: پسرم آنقدر در تیراندازی مهارت پیدا کرده بود که استادش به او گفته بود «با تیراندازی می‌توانی نقاشی بکشی.»

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت ایرنا، امروز ۲۳ آبان مصادف با سالروز شهادت مرتضی عبداللهی است. وی ۹ اسفند سال ۱۳۶۶ در تهران دیده به جهان گشود، در خانه او را مرتضی صدا می‌زدند. پس از اخذ مدرکش در رشته مهندسی عمران با تلاش بسیار توانست در سال ۹۴ به استخدام سپاه درآید.

سردار مصطفی عبداللهی فرمانده تخریب نیروی دریایی سپاه در دفاع مقدس و پدر این شهید مدافع حرم گفت: مرتضی به ائمه اطهار (ع) بسیار ارادت داشت و برای اینکه با اعزام او به سوریه موافقت شود مهارت های تیراندازی، غواصی، پاراگلایدر و راپل را فراگرفت و در تیراندازی تبحر یافت.

وی افزود: وقتی برای پیاده‌روی اربعین رفته بود پسرم در سوریه بود، چند بار به من پیام داد و گفت «بابا خوبی؟» الان افسوس می‌خورم چرا زیاد با او صحبت نکردم. وقتی از پیاده‌روی اربعین برگشتم، خبر شهادتش را شنیدم. آقا مرتضی به آرزویش رسید. گاهی اوقات خوابش را می‌بینم که با لبخند زدن یا اخم کردن به من نشان می‌دهد که راضی است یا نه.

مرتضی عاشق شهدا بود/ شهادت سه روز بعد از پاکسازی شهر بوکمال

ماندانا دبیرسلیمانی مادر شهید عبداللهی درباره اینکه مرتضی چگونه مسیر جهاد را انتخاب کرد و به سوریه رفت، گفت: پدرش در دورهمی خانواده از خاطرات دفاع مقدس تعریف می‌کرد و او با اشتیاق گوش می‌داد به همین دلیل از کودکی عاشق شهدا و دفاع مقدس شد.

وی افزود: اعزام دوم آقا مرتضی به سوریه کمی به تأخیر افتاد و شهید قاسم سلیمانی اعلام کرده بود سه ماه دیگر منطقه بوکمال از دست داعش آزاد می‌شود. پسرم خیلی حسرت می‌خورد و می‌گفت «دیدید جنگ تمام شد و من نتوانستم بروم آنجا کاری انجام دهم.» به او می‌گفتم، نگران نباش موقعش برسد می‌روی. او بالاخره موفق شد به سوریه برود و سه روز بعد از شهادتش سردار قاسم سلیمانی اعلام کرد پاکسازی شهر بوکمال به پایان رسیده است.

نحوه شهادت

مادر این شهید مداع حرم درباره نحوه شهادت فرزندش توضیح داد: یکی از همرزمان پسرم که خودش در این واقعه مجروح شده بود، گفت «روز ۲۳ آبان سال ۱۳۹۶ گروهی از فاطمیون، حیدریون و زینبیون باید به مقری برای شناسایی می‌رفتند. مرتضی با آنکه تازه از مأموریت برگشته و خسته بود، چون عقیده داشت کار جبهه نباید روی زمین بماند؛ به بقیه می گوید« بیایید این دوستان را به مقررشان برسانیم» و خودش به عنوان راهنما جلوتر می دوید و بقیه پشت سرش می‌دویدیم تا اینکه از طریق شکافتن دیوار یک ساختمان، داخل ساختمان دیگر رفتیم تا بتوانیم با رزمندگان به مقر اصلی برسیم. ناگهان داعش شروع به تیراندازی کرد. با مرتضی و گروه بچه‌ها در داخل ساختمان ماندیم تا جو آرام‌تر شود. بعد از یک‌ساعت منتظر ماندن دیدیم خبری از تیراندازی دشمن نیست و به سمت ماشین‌ها حرکت کردیم. قرار بود اول یکی از بچه‌های گروه جلوتر حرکت کند که مرتضی گفت صبر کن اول من می‌روم. اگر خبری نبود شما دنبالم بیایید. با بیرون آمدن مرتضی از ساختمان دشمن که در کمین بود، با خمپاره ۱۲۰ به سمت ما شلیک کرد که یک دفعه گرد و خاک همه جا را فرا گرفت. من مجروح شدم. در آن حال فکر می‌کردم مرتضی رفته و ما را تنها گذاشته است، اما بعد متوجه شدم چند متر جلوتر از ساختمان یک نفر افتاده است. خودم را به او رساندم و دیدم مرتضی است و ترکش‌های خمپاره به پهلو، صورت، سینه و پاهایش اصابت کرده و شهید شده است.

شهید عبداللهی در بخشی از وصیتنامه اش خطاب به مادرش گفته است«هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا (ع) بزرگ‌ترین مصیبت در عالم است».

شهادت

محمد (مرتضی) شامگاه سه‌شنبه ۲۳ آبان‌ سال ۱۳۹۶ در سن ۳۰ سالگی در منطقه دیرالزور سوریه به شهادت رسید. وی در بخش دیگری از وصیتنامه اش مزارش را مشخص کرده گفته است «سخت است که من سنگ مزار داشته باشم در صورتی که حضرت فاطمه (س) بی‌نشان باشد.» طبق وصیتنامه شهید عبداللهی هم اکنون مزار خاکی‌اش در قطعه ۲۶ ردیف ۷۹ بهشت زهرا (س) تهران میعادگاه عاشقان است و تربت مقبره این شهید آن‌ها را یاد مظلومیت قبور بقیع و مزار بی‌نام و نشان حضرت زهرا (س) می‌اندازد.

هواتو دارم

کتاب هواتو دارم نوشته محمدرسول ملاحسنی و گردآوری‌شده توسط رقیه ملاحسنی روایت زندگی شهید عبداللهی از شهدای مدافع حرم است.