تهران- ایرنا- بی‌اخلاقی در ورزش به خصوص در ورزشگاه‌ها رو به افزایش است و متاسفانه به جای آنکه با این پدیده شوم برخورد شود، برخی‌ خواسته یا ناخواسته به آن دامن می‌زنند و به نوعی آتش بیار معرکه می‌شوند.

به گزارش ایرنا، در ماه‌های اخیر به دفعات شاهد انعکاس و پخش تصاویری ناپسند و البته خشن در دنیای ورزش بودیم که بیشتر به رشته‌های پرطرفدار از جمله فوتبال، فوتسال و کشتی باز می‌گشت اما به تازگی این پدیده شوم به والیبال هم سرایت کرده و در دیدار تیم‌های والیبال سپهرصدرا مشهد و چادرملو اردکان هم درگیری فیزیکی شدیدی رخ داده است.

اینکه چرا و به چه دلیل ورزش ما تا این حد با خشونت همراه شده را می‌توان از ابعاد مختلف بررسی کرد و شاید دلیل اصلی آن را باید بیرون از فضای ورزش جستجو کرد. وقتی این شرایط با تقابل و برخورد در دنیای ورزش ادغام می‌شود، آتش زیرخاکستری است که می‌تواند در یک آن، همه جا را به آتش بکشد.

مشکل دیگر به زیاده‌خواهی، غرور و تکبر و دیده شدن به هر قیمت باز می‌گردد. برخی از عناصر درگیری‌های اخیر به دنبال آن هستند تا فقط دیده شوند. آنها برای مشکلات خود همه را مقصر می‌دانند جز خودشان؛

ورزش ایران را از گذشته تا به امروز با غلامرضا تختی و پرویز دهداری می‌شناسند و نباید اجازه داد برخی‌ به هر دلیل، خدشه‌ای در این فرهنگ غنی ایجاد کنند. وقتی فرهنگ در ورزش کم‌رنگ شود همین می‌شود که می‌بینیم، الفاظ ناپسند و جملات غیراخلاقی از روی سکوهای ورزشگاه به صدا در می‌آید و در زمین بازی هم تنش و برخوردهای فیزیکی به تصویر کشیده می‌شود.

فراموش نکنیم مخاطبان طیف وسیع ورزش، جوانان و نوجوانانی هستند که هیجان دوران بلوغ را در این فضا خالی می‌کنند، هیجانی که کاملا طبیعی بوده و غریضی است اما چه کسی باید الگوسازی کند تا این هیجان در مسیر صحیح تخلیه شود و از بروز اتفاقات ناگوار جلوگیری کند؟

این جمله را بارها گفتیم و نوشتیم، وجود زیرساخت‌های لازم و مناسب بسیاری از این مشکلات را حل می‌کند چراکه هوادار با آرامش وارد محیط ورزش می‌شود و در فضایی آرام با امکاناتی مناسب به تماشای مسابقه تیم مورد علاقه خود می‌نشیند اما وقتی زیرساخت درست نباشد او به دلایل مختلف آزار می‌بیند و در نهایت منتظر جرقه‌ای است که منفجر شود.

معطلی‌های چند ساعته در ورزشگاه‌هایی که حتی برای ابتدایی‌ترین امکانات هم دچار مشکل هستند، معدن باروتی است که می‌تواند یک فضای ورزشی را تا بالاترین حد خود، آبستن اتفاقات ناگوار کند و زمانی که مشکلی پیش می‌آید همه آن صحنه و اتفاق آخر را می‌بینند و کسی نمی‌پرسد دلایل بروز این پدیده شوم از ابتدا چه بوده که اگر چنین بود امروز شاهد تکرار بسیاری از بی‌اخلاقی‌ها در ورزش نبودیم.

ورزش یک پدیده اجتماعی است و این را بارها شنیده‌ایم، شاید بهترین تعریف را در این حوزه بتوان از نظر گوستاو لوبون تعبیر و تفسیر کرد. انبوه خلق، هیجان‌ها، باورها، اعمال یکسان و یکپارچه‌ای دارند که منجر به اعتقادات و احساس قدرت شکست ناپذیری و عدم مسئولیت می‌شود. انبوه خلق تحت تاثیر هیجان‌های ناگهانی، افراطی، عمیق و متغیر قرار می‌گیرند که منطق آنها ساده، ظاهری، فوری و ضربتی است. این هیجان‌ها قابلیت تکثیر و تقویت فراوانی دارند که در بین جوان‌ها به سرعت رشد کرده و از رفتار به عمل تبدیل می‌شود.

با این تعریف این را تصور کنید که همه این هیجانات در فضای ورزش و در جریان رقابت دو انسان تقویت شود، اگر فرهنگ و رفتار صحیح تعریف نشده در پشت آن نباشد طبیعی است که باید رفتارهای عجیب و غریب را هم دید و این همان چیزی است که ورزش ما به آن مبتلا شده است.

متاسفانه باید قبول کنیم ورزش ما از الگوهای خاص خالی شده است. ورزش با شور و هیجان همراه است و اگر نتوانیم شعور و رفتار درست را با آن همراه کنیم، نباید انتظار اصلاح و تغییر رفتار را داشته باشیم. جریمه‌های رفتاری و مالی هرچند هم سنگین باشد تا زمانی که رفتار درست نشود،‌ پاسخ نخواهد داد و به نظر می‌رسد متولیان فرهنگی در ورزش باید مروری بر فعالیت‌های خود از گذشته تا امروز داشته باشند تا ببینند کجای مسیر را درست نرفته یا چه نکته را ندیده‌اند که امروز با پدیده بی‌اخلاقی در ورزش مواجه هستیم.

و نکته پایانی؛ نقش رسانه‌ها در این مقوله بسیار مهم است. شاید اگر همه رسانه‌های رسمی و غیررسمی یک‌دل شده و هیچ تصویر یا خبری از ورزشکار بدرفتار یا مدیری که به بی‌اخلاقی‌ها دامن می‌زند را منتشر نکنند این روند سرعت کمتری به خود بگیرد یا حداقل از تکثیر فیلم و خبرهای مربوطه به آن کاسته شود. هرچند متاسفانه اخبار به اصطلاح زرد برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد و برخی از فضاهای مجازی و رسانه‌های غیررسمی به دلیل جذب مخاطب بیشتر، به دنبال انتشار چنین خبرهایی ‌می‌روند که این هم باید اصلاح شود.