به گزارش ایرنا، شعر، همزاد آواز و موسیقی اصیل ایرانی است و از این روست که موسیقی شعر و محتوای آن که برگرفته از فرهنگ و ذائقه ایرانی است در آواز طنین انداز میشود اما حالا در زمانهای که بر ما میگذرد، این نوع موسیقی تا چه اندازه حمایت میشود و یا اساسا چقدر اهمیت دارد تا متولیان فرهنگ برای حفاظت از آن آستینها را بالا زده و در مقابل دخالت غیر متخصصان برای حفظ یک میراث غنی هویتی و فرهنگی مقابله کنند؟ کدام سیاست ها است که بهرهگیری از موسیقی اصیل ایرانی که آبشخور آن فرهنگ دیرینه ایران زمین است را دچار رخوت و فراموشی می کند و با چه تدبیری میتوان تمام قد جلوی چنین سیاستهایی ایستاد؟ این تنها جزیی از دغدغهها و نگرانیهایی است که پیشکسواتان آواز ایرانی در اصفهان دارند.
به باور برخی هنرمندان عرصه آواز و موسیقی ایرانی، هرآنچه می شود، باید برای حمایت موسیقی اصیل ایرانی سرمایهگذاری مادی و معنوی کرد تا در سایه آن بتوان این میراث گرانقدر را بدرستی به دست آیندگان سپرد؛ چه اگر بواسطه تفکر سلبی، کوشندگان این عرصه را دلزده و مغموم سازیم، در مسیر بالندگی و پرورانده شدن آن، سنگ اندازی کردهایم.
آنها معتقدند هویت ایرانی و فرهنگی که در شعر، میراثبانانی چون حافظ و سعدی، خیام و مولانا یا صائب و خاقانی دارد یا معاصرانی چون اخوان ثالث، ابتهاج و فروغ از آن پاسداری میکنند، با نغمه ساز و آواز بزرگانی چون شهناز، تاج، بنان، شجریان یا لطفی و کسایی اشاعه یافته و امروز بیشتر از هر زمانی نیازمند حفاظت است؛ حفاظتی که در شرایط تسلط موسیقی پاپ بر بخش وسیعی از مخاطبان، تنها در سایه نوازش و حمایت خنیاگران مسلط موسیقی اصیل ایرانی میسر است تا چنین میراث بزرگی بدرستی در مسیر انتقال فرهنگ از دریچه موسیقی قرار گیرد.
به خودی خود همین حالا تقاضای اجرای کنسرت موسیقی اصیل در خطهای از ایران چون اصفهان که خود مکتب آوازی دارد و بزرگان بسیاری را در عرصه موسیقی پرورانده، تنها یک درصد است؛ آنچنان که متولیان فرهنگی شهر را نگران کرده است. با این حال اگر اندک شمار کنسرت موسیقی اصیل ایرانی که در این شهر اجرا میشود با تنگنا مواجه شود، جز دلسردی و دلزدگی برآیندی برای هنرمندان نخواهد داشت.
اجرای ۱۰ کنسرت موسیقی اصیل ایرانی از میان یکصد و پنج کنسرت برگزار شده در یک سال اخیر باید نگران کننده باشد؛ اجراهایی که یکی از مطرحترینهای آنها با حواشی بسیاری روبه رو بود.
از سوی دیگر باید گفت یقینا آمار پایین تقاضای کنسرت موسیقی اصیل ایرانی، در کنار بیتوجهی متولیان فرهنگ از تغییر ذائقه و سلیقه موسیقیایی مردم نیز تبعیت میکند؛ موضوعی که سرمنشا آن فراهم نبودن بستر مناسب برای پروراندن این نوع موسیقی برای اقبال طیف گستردهتری از مخاطبان است؛ فرآیندی که موجب شده به تدریج مخاطبان نسبت به موسیقی فاخر ایرانی ناآشنا و غریبه باشند.
در این پیوند ایرنا در رابطه با مسائل و مشکلاتی که موسیقی اصیل ایرانی را مبتلابه کرده، با علی اصغر شاهزیدی یکی از هنرمندان آواز ایرانی در اصفهان و از شاگردان جلالالدین تاج گفت و گو کرده است. شاهزیدی علاوه بر تاج، در آواز از شیوه سید عبدالرحیم اصفهانی و رهنمودهای سید محمد طاهرپور بهره برده است. معروفترین آثار او تصنیف «جام مدهوشی» از آلبوم «چرخ گردون» با آهنگ علی تجویدی، تار جلیل شهناز، تنظیم فریدون شهبازیان و شعر بیژن ترقی است. شاهزیدی همچنین آوازهای بسیاری را به صورت فی البداهه در برنامه «تماشاگه راز » تلویزیون و رادیو اصفهان اجرا کرده است.
این هنرمند آواز ایرانی اهل اصفهان، کنسرتهای متعددی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده که از مهمترین آنها، چهار شب کنسرت بداهه خوانی در تالار وحدت تهران با همراهی ساز جلیل شهناز و جهانگیر ملک و همچنین کنسرت ارکستر ملی به رهبری فریدون شهبازیان در کاخ چهلستون اصفهان است.
آنچه پیش رو میخوانید، حاصل این گفت و گوی کوتاه است.
- از نگاه شما که ناظر آگاه به شرایط آواز اصیل ایرانی در کشور و در خطه اصفهان هستید، این عرصه دچار چه دشواریهای است؟
«آسیبی که طی سالها به پیکره موسیقی ایرانی رسیده، نیازمند یک کار ریشه ای است. موسیقی ایرانی امروز تنها اسباب دست عده ای شده و دولت برای اعتلای آن کاری نمی کند. متولیان فرهنگ، تنها موسیقی پاپ و رپ را ترویج می دهند آنچنان که اکنون در رادیو و تلویزیون اصفهان از میان ۵۱ موسیقی که پخش میشود، ۵۰ مورد آن پاپ و شاید یکی از آنها تصنیفی با موسیقی اصیل باشد.
خواننده پاپی که تنها یک سال و نیم از شروع کارش می گذرد و در این مدت پنج کنسرت اجرا و ۲ آلبوم منتشر کرده، با کدام ملاک هنری به اینجا رسیده است؟ خواندن آواز ایرانی دستکم ۲۰ سال نیاز به کار و کسب تجربه دارد تا کسی بتواند این نوع آواز را درک کند و بخواند.
روزی در بازگشت از سفر تهران، یکی از دوستان، تصنیفی را روی ضبط پخش اتومبیلی که با آن راهی اصفهان بودیم، پخش کرد. آقای کسایی سه تار و آقای غیور هم نی زده بودند و من هم میخواندم. رو به دوستم کردم و گفتم این تصنیف را من خوانده ام، بد هم نخوانده ام اما اگر حالا می خواستم آن را پس از ۲۵ سال بخوانم، جور دیگری می خواندم. این به معنای آن است که ۲۵ سال تجربه به کار من افزوده شده و حالا در این زمان، من با شعر کار دیگری می کردم. به واقع آن زمان به این درجه از شناخت نرسیده بودم که شعر را باید به گونهای خواند که هم القا معانی و هم القا کلماتش درست باشد؛ به جا خواندن، مناسب خوانی، مرتب خوانی، مرصع خوانی و همه نکاتی که خودش ۳۰ سال دانشگاه است.
اما در مقابل، کسانی هم میگویند که فلانی آواز می خواند! کسانی که فهمی از آواز ایرانی ندارند، چه میفهمند که آواز ایرانی چیست یا مگر فقط آواز است؟! صد نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود.
همیشه آقای تاج می گفتند در ۵۰ سال، ۲ خواننده پیدا می شود و این به معنای آن است که در آن ۵۰ سال، رونق خوبی در عرصه هنر بوده است اما حالا در کشور و در همین اصفهان خود ما، روزی ۱۰ خواننده پیدا می شود! کیفیت هنر چیست، کیفیت آواز و موسیقی با کدام ملاک و عیار سنجیده میشود؟
انتخاب نامناسب شعر، خالی بودن اشعار انتخابی از معنا و مفهوم و البته طی نشدن مسیر بایسته در آموختن و پروراندن آواز ایرانی چنین شده که حالا می بینیم، آنچه که باید در شان موسیقی اصیل ایرانی اتفاق بیفتد، رخ نداده است.
به باور من شرایط دشوار موسیقی و آواز اصیل ایرانی نیازمند کار عمقی و ریشه ای است و در کنار آن، حمایت مسوولان کشور و به خصوص استان میتواند در این مسیر تا اندازه ای راهگشا باشد. مردم باید موسیقی خوب گوش بدهند تا ذائقه موسیقیایی آنها به سمت کیفیت بهتر پیش برود؛ این کار نیازمند پایه ریزی درست است و باید عزمی راسخ در این رابطه شکل بگیرد.
- اشاره کردید به حمایت مسوولان استانی، این موضوع گویا بیشتر از همه در اصفهان نیازمند توجه است چراکه این خطه در آواز، خود صاحب مکتب است و باید به شکلی الگو هم باشد.
بله، دقیقا همین طور است؛ چرا باید از حضور نوازنده زنی که کاملا حجاب دارد و تمامی ضوابط و مراحل را برای اجرا طی کرده، جلوگیری کرد؟ این برای اصفهانی که شهره به آواز و مکتب موسیقی است، گران تمام میشود.
سال ۹۶ با همراهی ارکستر ملی، کنسرتی را در چهلستون اصفهان برگزار کردیم. در این ارکستر از ۶۰ نوازنده، ۲۷ نوازنده خانم حضور داشت؛ البته همان زمان هم این اتفاق نادری در اصفهان بود اما به اعتبار آقای استاندار جناب زرگر و آقای شهردار، جناب جمالی نژاد، آن کنسرت به خوبی برگزار شد.
وقتی نوازندگان، حجاب لازم را برای اجرا دارند؛ چرا نباید اجازه اجرا داشته باشند؟ این رویه چه کمکی به شرایط موسیقی میکند؟
- البته عاقبت کنسرت علیرضا قربانی با حمایت وزارتخانه فرهنگ و اداره ارشاد در اصفهان اجرا شد اما از نگاه شما چنین رخدادهایی چه پیامدهایی برای این شهر دارد؟
بله، چنین شد، ولی برآیند چنین اتفاقاتی برای اصفهان مناسب نیست. برای شهری که همیشه طلایه دار موسیقی و آواز ایرانی بوده؛ مکتب آوازی و بزرگانی چون کسایی و شهناز و تاج داشته است.
- شما در سال ۹۶ در باغ عمارت چهلستون، کنسرت اجرا کردید و پیش از آن هم مرحوم شجریان به همراه ارکستر ملی در سال ۱۳۷۸ به مدت چهار شب در چهلستون اجرا داشت. پرسش من این است که از نگاه شما برگزاری کنسرت موسیقی اصیل ایرانی با اجراهای فاخر در بناهای تاریخی اصفهان بدلیل پیوند و سنخیتی که با هم دارند؛ چقدر میتواند از سویی مشوق و مروجی برای اجرای کنسرت موسیقی و آواز اصیل ایرانی و از سوی دیگر معرفی و بازتاب بیشتر بناهای تاریخی شهر به همراه فرهنگ کهن این مرز و بوم باشد؟ البته این موضوع را هم نباید دور از نظر داشت که برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی مخالفان زیادی در بین فعالان میراث فرهنگ دارد.
میدان نقش جهان، عالی قاپو و چهلستون اصفهان جایگاه هنر هستند، چرا هنر نتواند در چنین بناهایی که ریشه در هنر دارند، اجرا نشود؛ این در حالی است که موسیقی ایرانی می تواند به معرفی هرچه بهتر و شهره شدن میراث تاریخی در ابعاد جهانی کمک کند.
اگر برخی فعالان میراث فرهنگی مخالف اجرای چنین کنسرتهایی در بناهای تاریخی اصفهان هستند، از نگاه من بی عنایت به موسیقی اصیل ایرانی اند چرا که موسیقی و آواز ایرانی خطری برای این بناها ندارد.
به واقع اگر اجرای کنسرتها به همراه رعایت همه پروتکلهای حفاظت از بناهای تاریخی باشد، هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد. فرض مثال در چهلستون اصفهان که اجرای کنسرت با همراهی ارکستر ملی داشتیم، اگر آسیبی به بنا وارد شده است، با ذکر ماخذ و تاریخ آن آسیبها را مطرح کنند.
تعصب بیمورد همیشه و در همه عرصهها از جمله در این مورد مانع و سنگانداز بوده است. اگر اجرای کنسرت در محوطههای باز بناهای تاریخی با رعایت اصولی ضوابط میراث فرهنگی پیش برود؛ چرا باید مشکلی پیش بیایید. این رویدادها به پویایی موسیقی ایرانی و حتی بناهای تاریخی کمک میکند؛ به واقع این بناها را بیش تر از پیش در اذهان مردم پررنگ میکند.
- یکی از مواردی که آفت ذائقه و سلیقه موسیقیایی شده، انتخاب اشعاری است که به گفته کارشناسان از معنا خالی و یا بسیار سطحی است؛ برآیند شما در اینباره چیست؟
قطعا اشعاری که از حافظ و سعدی انتخاب می شود، اشعاری است که فرهنگ سازی می کند؛ در واقع هر بیت شعر ۱۰ مفهوم زیبا دارد و فرهنگ مملکت را می سازد اما متاسفانه امروز آنچه شاهد هستیم این است که در انتخاب اشعار برای برخی موسیقیهای پاپ، توجهی صورت نمی گیرد و همین می شود که در موسیقی پاپ، البته در برخی موارد، در انتخاب شعر و مفهوم، به هم ریختگی فرهنگی می بینیم.
هر چیزی را باید سر جای خودش دوست داشت از جمله موسیقی پاپ. هرکس هر سلیقه ای دارد، باید همان موسیقی را گوش بدهد اما بسیار مهم است که ذائقه موسیقیایی مردم را پرورش و به سمتی سوق بدهیم که آنها خواستار موسیقی فاخر باشند.
وقتی ذائقه موسیقیایی مردم به سمت موسیقی و اشعار فاخر پیش برود؛ قطع یقین بدانید که در شهری مثل اصفهان، بیشتر شاهد اجرای کنسرت های فاخر خواهیم بود. در این میان باید مسوولان به دور از امور فرمایشی و تبلیغی آفت زا، در راستای تعالی موسیقی ایرانی راهبردهای اصولی برگزینند و گامهای بلند بردارند.