تهران-ایرنا- «فارن افرز» در تحلیلی با اشاره به نقش کلیدی «هوش مصنوعی» در روابط دیپلماتیک و عملیات‌های جنگی آینده، تاکید کرد که این فن‌آوری به دلیل نواقص ذاتی خود، ‌ نیازمند ذهنیت انسانی مسئولانه برای اعمال جنگ و صلح است.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا از این رسانه تحلیلی، هوش مصنوعی با بازتعریف استراتژی‌های نظامی و بازسازی‌های دیپلماتیک، به یک مولفه تعیین کننده کلیدی نظم در جهان تبدیل خواهد شد. این فن آوری جدید، امکان جدیدی از عینیت را در تصمیم گیری های استراتژیک معرفی می کند اما این عینیت، که هم توسط طرف جنگ‌طلب و هم از سوی طرف صلح‌جو مهار می‌شود، باید ذهنیت انسانی را که برای اعمال مسئولانه قدرت ضروری است، همراه با خود داشته باشد.

این مقاله هوش مصنوعی را وسیله ای برای آغاز جنگ و پایان دادن به آن در آینده بشریت توصیف کرده و افزود: مبارزه طولانی مدت بشریت برای پیشرفت در ترتیبات پیچیده‌تر، به نحوی که هیچ دولتی بر آن‌ها تسلط مطلق پیدا نکند، به صورت یک قانون پیوسته و بدون وقفه درآمده است.

در دنیایی که بازیگران اصلی آن به رغم تجهیز به هوش مصنوعی برای اطلاع رسانی و مشورت هنوز «انسان‌ها» هستند، کشورها همچنان باید از درجه ای از ثبات بر اساس هنجارهای رفتاری مشترک برخوردار باشند.

در بخشی از این تحلیل آمده است: حتی اگر هوش مصنوعی به‌عنوان مجموعه‌ای از نهادهای سیاسی، دیپلماتیک و نظامی مستقل ظاهر شود، این امر مبادله موازنه قدیمی قدرت را با یک عدم تعادل جدید و ناشناخته مواجه می‌کند. توازن بین‌المللی «دولت-ملت» ها یا به عبارتی همان تعادل ضعیف و در حال تغییری که در چند قرن اخیر به دست آمده است، تا حدی به دلیل برابری ذاتی بازیگران برقرار شده است.

اما اگر برخی از کشورها هوش مصنوعی را در بالاترین سطح از سایرین در اختیار داشته باشد، تحولات بسیار کمتر قابل پیش‌بینی خواهند بود. چنان‌چه برخی از انسان‌ها به صورت نظامی یا دیپلماتیک با یک دولت مجهز به هوش مصنوعی یا با خود هوش مصنوعی روبه‌ررو شوند، دیگر رقابت برای پیروزی موضوعی رقابتی نخواهد بود. این عدم توازن می تواند منجر به انفجار داخلی جوامع و آشفتگی غیرقابل کنترل درگیری های خارجی باشد.

فارن افرز در ادامه بررسی چگونگی روند جنگ و صلح با حضور هوش مصنوعی را به این نحو تشریح می کند: انسان‌ها علاوه بر تلاش برای کسب امنیت، مدت‌هاست که در پی پیروزی یا دفاع از ناموس و وطن، جنگ‌هایی را پیش برده اند. این در حالی است که ماشین‌ها- در حال حاضر - فاقد هرگونه تصوری از پیروزی یا افتخار و موضوعات این‌چنینی هستند. به عنوان مثال، آن‌ها ممکن است با توجه به محاسبه شرایط پیچیده و دشوار، ‌هرگز وارد یک جنگ نشوند و یا برای رسیدن به یک نتیجه خاص و اولویت دادن به نجات برخی افراد خاص اقداماتی انجام دهند که به جنگ های خونین فرسایشی انسانی تبدیل شود.

این تحلیل در تشریح دوراهی پنهان امنیتی در هوش مصنوعی نوشت: بسیاری از کشورها به نحوه «برنده شدن در رقابت هوش مصنوعی» توجه دارند که تا حدی، قابل درک است. طی سالیان متمادی فرهنگ، تاریخ، ارتباطات و ادراک در میان قدرت های بزرگ امروزی یک وضعیت دیپلماتیک ایجاد کرده اند که ناامنی و سوء ظن را در همه طرف‌ها تقویت می کند. رهبران کشورها معتقدند که یک مزیت تاکتیکی افزایشی می‌تواند در درگیری های آینده تعیین‌کننده باشد و هوش مصنوعی می‌تواند این مزیت را ارائه دهد.

در این صورت چنان‌چه هر کشوری بخواهد موقعیت خود را به مطلوبیت حداکثری برساند، آن‌گاه شرایطی برای رقابت روانی میان نیروهای نظامی و سازمان‌های اطلاعاتی طرف مقابل ایجاد می‌شود که بشریت هرگز با آن‌ها مواجه نشده است. در این صورت یک معضل امنیتی وجودی در انتظار جهان خواهد بود ... اولین آرزوی منطقی برای هر بازیگر انسانی که هوش مصنوعی فوق‌هوشمند را در اختیار دارد، تلاش برای تضمین این است که هیچ کس دیگری این نسخه قدرتمند از فناوری را به دست نخواهد آورد.

هر بازیگری از این دست ممکن است فرض کند که رقیبش با همان عدم قطعیت‌ها و مواجهه با همان مخاطرات، در فکر حرکتی مشابه است. به این صورت است که هوش مصنوعی فوق‌هوشمند می‌تواند در دوره ای کوتاه‌ از جنگ، یک برنامه رقیب را واژگون، تضعیف و مسدود کند.

فارن افرز در ادامه افزود: یک عامل هوش مصنوعی می تواند پیشرفت رقیب را به گونه ای تخریب کند که حضور آن را مبهم نشان داده و در نتیجه دانشمندان دشمن را مجبور به تعقیب سایه‌ها و فرضیات کند. هوش مصنوعی با ظرفیت منحصربه‌فرد خود برای دستکاری نقاط ضعف در روان‌شناسی انسان، می‌تواند رسانه‌های کشور رقیب را نیز تحت تاثیر قرار داده و جریان سهمگینی از اطلاعات نادرست مصنوعی ایجاد کند، به نحوی که مخالفت عمومی مردم را علیه پیشرفت بیشتر در ظرفیت‌های هوش مصنوعی آن کشور برانگیزد.

این مقاله در پایان نوشت: ما امیدواریم که هوش مصنوعی، که به منظور دستیابی به اهداف سیاسی در داخل و خارج از کشورها به کار گرفته شده، بتواند کاری فراتر از روشن کردن مبادلات متوازن انجام دهد. در حالت ایده‌آل، این علم می‌تواند راه‌حل‌های جدید و بهینه جهانی را ارائه دهد، در افق زمانی طولانی‌تر و با دقت بیشتری نسبت به توانایی انسان عمل کند و در نتیجه منافع انسانی رقیب را در یک راستا قرار دهد. در دنیای آینده، هوش ماشینی که درگیری و مذاکرات صلح را هدایت می کند، ممکن است به روشن شدن یا حتی غلبه بر دوراهی های سنتی کمک کند.