تهران- ایرنا- «حمیدرضا ضیایی» یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس بود که پس از ۳۰ سال جانبازی به عنوان یکی از آخرین شهیدان آزادسازی سوریه به یارانش پیوست.

به گزارش خبرنگار ایرنا، امروز ۳۰ آبان مصادف با سالروز شهادت حمیدرضا ضیایی است. وی ۱۷ خرداد سال ۱۳۴۸ در تهران دیده به جهان گشود. در ۱۵ سالگی با دستکاری کردن شناسنامه اش به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و در گردان ادوات لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) به عنوان دیده بان مشغول جهاد شد. در سال ۱۳۶۶ در سن ۱۷ سالگی در عملیات والفجر ۱۰ در کردستان عراق از ناحیه دو پا مجروح شد و سرانجام از ناحیه پای چپ به درجه جانبازی نائل شد اما ذره ای خلل در انگیزه و رشادتش برای مقابله با دشمن ایجاد نشد.

منصور ضیایی برادر شهید ضیایی اظهار داشت: وقتی موضوع دفاع از حرم اهل بیت (ع) مطرح شد با اینکه پای چپ برادرم در دوران دفاع مقدس از زانو قطع شده بود، او راه جهاد و شهادت را رها نکرد و پس از ۶ ماه تلاش و پیگیری سال ۱۳۹۵ برای مبارزه با تروریست‌های تکفیری عازم سوریه شد.

وی افزود: حمیدرضا چهار فرزند داشت و دختر کوچکش پنج ساله بود که تصمیم گرفت به جبهه برود و خیلی تلاش کرد تا توانست رضایت مادر، همسر و بچه‌ها را بگیرد و همه رضایت دادند. برادرم ۶ مرحله به سوریه اعزام شد و به خاطر تجاربی که در دفاع مقدس داشت خیلی سریع به کار گرفته شد. او مدتی فرمانده تیپ پیاده بود و پس از آن مسئول اطلاعات تیپ و قبل از شهادتش مسئول ادوات تیپ زینبیون بود.

شهید حمیدرضا ضیایی

برادر این شهید مدافع حرم گفت: کمر حمیدرضا در یک عملیات آسیب دید، پای مصنوعی‌اش هم ۲ بار شکست که ما برایش پای یدکی فرستادیم. هر دفعه که از سوریه برمی‌گشت، پایش را معالجه می‌کرد و وقتی کمی بهبود می‌یافت، دوباره عازم جبهه می‌شد.

ضیایی ادامه داد: حمیدرضا فرمانده‌ای مدبر، مجرب، کار آزموده و بسیجی مخلص بود و انس زیادی با قرآن داشت و در آخرین سال عمرش به زیارت حج تمتع و پس از آن به زیارت عتبات عالیات رفت و برات شهادتش را از امام حسین(ع) گرفت.

اعزام به جبهه با کاغذ سبزی فروش

در بخش‌هایی از خاطرات شهید ضیایی آمده است: تابستان سال ۶۶ می‌خواستم به منطقه بروم اما چون نزدیک عملیات بود، اعزام‌ها بسته شده بود و هر قدر اصرار کردم،فایده نداشت. ناراحت از پادگان خارج شدم و با خدا حرف می‌زدم و آرام گریه می‌کردم. در همین حال تنه یک نفر محکم به من برخورد کرد. به خود آمدم، دیدم علی فضلی است. سلام کردم و موضوع را با وی در میان گذاشتم. گفت «الان می‌نویسم که اعزام شوی» پرسید خودکار دارم. گفتم نه و حاج علی فضلی از یک دکه روزنامه‌فروشی که نزدیک ما بود، خودکاری گرفت و از یک سبزی‌فروشی در پیاده‌رو اجازه گرفت و تکه‌ای از یک روزنامه سبزی‌فروش را جدا کرد و دستوری برای اعزام من نوشت و گفت، سریع برو. فقط در راه، دور کاغذ را مرتب کن که آبروریزی نشود. خوشحال، خداحافظی کردم و رفتم اعزام گرفتم و توفیق یافتم تا در عملیات نصر حضور پیدا کنم.

شهید حمیدرضا ضیایی

ضیایی ۲۹ آبان سال ۱۳۹۶ در آخرین مرحله پاکسازی داعش در البوکمال سوریه در سن ۴۷ سالگی بر اثر شلیک تک تیرانداز داعشی، ۳۰ سال پس از جانبازی اش به آرزوی خود که شهادت بود، رسید. او جزو آخرین شهدای آزادسازی سوریه از سیطره داعش بود. پیکر مطهر وی در بهشت زهرا(س) تهران، قطعه ۲۴ ردیف ۷۳ مکرر شماره ۷ آرام گرفته است.

مستند زندگی با پای مصنوعی روایت همرزمان شهید ضیایی از روزهای حماسه، جهاد و شهادت اوست که توسط امیر خورشیدی‌فرد تهیه و کارگردانی شده است.