به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، تحریم خدمات هوایی برای ۳ شرکت هواپیمایی ایرانی در ماه گذشته و اکنون تحریم گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران از سوی اتحادیه اروپا نشان از دور جدید فشارهای سیاسی بر ایران دارد. هدف این فشارها، نوعی عقبنشینی ایران از مولفههای قدرت دفاعی و منطقهای است.
رویکرد خصمانهای که اتحادیه اروپا از ماههای قبل با صدور قطعنامه در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز کرده و با بهانههایی همچون حضور ادعایی سلاحهای ایرانی در جنگ اوکراین ادامه داشت، بیش از آنکه ناشی از صلحطلبی اروپا یا حتی حمایت از اوکراین باشد، به دلیل اعمال نفوذ رژیم صهیونیستی در قاره سبز است.
در همین زمینه، روزنامه پراودا اوکراین در گزارشی در روز ۱۴ آبان ۱۴۰۳ به نقل از زلنسکی گفت: طبق اطلاعاتی که ما داریم، آنها هنوز این موشکها را تحویل ندادهاند. اروپاییها در حالی ایران را به صادرات موشک به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین متهم میکنند که اظهارات رسمی رئیسجمهور اوکراین به عدم ارسال موشک از سوی ایران، پشت پرده فشارهای جدید اتحادیه اروپا را بیش از پیش مشخص میکند.
لباسی که بر تن اروپا زار میزند
شکست کاملا هریس نامزد دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و خروج دموکراتهای حامی اوکراین از کاخ سفید، چشم انداز جنگ اوکراین را دچار چالشهای جدی کرده است.
تکیه ترامپ بر صندلی اتاق بیضی در ماه های آینده، امیدهای اروپایی برای ادامه حمایت مالی آمریکا از اوکراین را به ناامیدی تبدیل کرده و پایان احتمالی جنگ اوکراین، چشم آبی های اروپایی را به استفاده از سوژه جنگ روسیه و اوکراین به عنوان دستآویزی برای فشار بر ایران ترغیب کرده است.
این رویکرد خصمانه علاوه بر بیحاصلی برای آنان، بدبینی کشورمان به تعهد اروپاییها بر هرتوافقی را بیش از پیش کرده و به طور قطع مسیر هر مذاکره و توافقی را با بحران بیشتری مواجهه خواهد کرد.
کشورهای اروپای غربی و اتحادیه اروپا در حالی که بی جایگاهی خود در نظام بین الملل فعلی را درک کردهاند و در سالیان پس از خروج آمریکا از برجام باتوجه به نقش حداقلی در شطرنج سیاست بین الملل، نخواسته و نتوانستهاند اقدام مثبتی را در تعهد آمریکا به عنوان مهم ترین بازیگر در برجام به سرانجام برسانند، اینک با فشار بر ایران و تحریم هایی که جز غوغای سیاسی تاثیر خاصی بر روند اقتصاد و تجارت ایران ندارد، کشورمان را به عقب نشینی در موضوعات مختلف از جمله هستهای و منطقه ای وادار سازند.
این رویکرد خصمانه علاوه بر بی حاصلی برای آنان، بدبینی کشورمان به تعهد اروپایی ها بر هرتوافقی را بیش از پیش کرده و به طور قطع مسیر هر مذاکره و توافقی را با بحران بیشتری مواجهه خواهد کرد.
نتیجه فشار چه بود؟
فرید زکریا نظریه پرداز رئالیسم تهاجمی و کارشناس شبکه خبری CNN، پیش تر در مرداد ماه ۱۴۰۳ در مقالهای در واشینگتن پست با انتقاد از خروج آمریکا از برجام و سیاست فشار حداکثری در قبال ایران نتیجه آن را بی اعتمادی بیشتر ایران بر هر توافقی دانست.
وی در این زمینه عنوان داشت: تعداد تحریم ها علیه ایران از ۳۷۰ مورد در دوران باراک اوباما به بیش از ۱۵۰۰ مورد در دوران دولت ترامپ افزایش یافت و ایران را به رکورددار تحریم در جهان تبدیل کرد. این در حالی است که دیگر طرفین در مذاکرات هسته ای (قدرت های اروپایی، روسیه و چین) با این امر مخالفت کردند ولی ایالات متحده از تحریم های ثانویه استفاده کرد تا عملا مانع از تجارت بیشتر آنها با تهران شود. دولت بایدن عمدتا سیاست ترامپ را با چند تغییر و تخفیف کوچک ادامه داده است.
زکریا با طرح این پرسش که نتیجه سیاست فشار حداکثری ترامپ و بایدن چه بوده است، اظهار می دارد: ایران که (با خروج آمریکا از برجام) از محدودیت های توافق هسته ای رها شده، برنامه هسته ای خود را به طور گسترده ای پیش برده است. به گفته آژانس بین المللی انرژی اتمی، اکنون اورانیوم غنی شده این کشور ۳۰ برابر بیشتر از حد مجاز توافق شده است.
زکریا خاطرنشان میکند: در همین حال، ایران با ایجاد روابط نزدیک تر با مجموعه ای از گروه های فرعی در منطقه- حزب الله لبنان، حماس در غزه، حوثی ها در یمن، و شبه نظامیان در عراق و سوریه، به فشارهای خارجی پاسخ داده است. این «محور مقاومت» با هم، اسرائیل را وارد طولانی ترین و خطرناک ترین جنگ خود در دهه های اخیر کرده، حدود ۷۰ درصد از تردد کشتی ها را از دریای سرخ منحرف کرده و عراق و سوریه را به کشورهای وابسته تبدیل کرده است. با هر معیاری، سیاست واشنگتن در قبال ایران شکست خورده است.
فشار بیشتر برای امتیاز بیشتر
اشتباه محاسباتی اروپاییها درباره امتیازگیری بیشتر به واسطه افزایش فشار بر ایران که متکی بر فرض تشدید تنشها در زمان ریاست جمهوری دوم ترامپ در آمریکا است، بیش از هرچیز آنان را به سمت رویکرد خصمانه فعلی سوق داده است
تجربه هشت سال ریاست جمهوری ترامپ و بایدن نشان داد که ایران نه تنها حاضر به عقب نشینی در برابر زیاده خواهیها و خواستههای نامعقول غرب نیست که ابزارهای بسیاری را برای فشار بر غرب در منطقه و در سطح جهانی داراست و آسیب پذیری اروپایی ها در برابر ایران شاید بیش از هر بازیگر دیگری جهان باشد.
پرسش کلیدی زکریا اینک در برابر اروپا نیز صادق است، «فشار بر ایران چه دستاورتیتر دی داشته و دارد؟»، با این تفاوت که اروپا قدرتی به مراتب کمتر از آمریکا و همچنین دیگر قدرت های جهانی در بلوک قدرت غیر غربی دارد.
تناسب توان و اقدام، یکی از اساسی ترین اصول تعیین سیاست خارجی در نگاه اندیشمندان روابط بین الملل است، باید دید اروپا با چه توانی قدم در راه دشمنی با ایران برداشته است و حاضر به قبول هزینه های این دشمنی هست؟