به گزارش ایرنا، نشریه آسیای پلاس همزمان با فرا رسیدن صدمین سالروز تولد صاحب تبروف از برجستهترین چهرههای فرهنگی تاجیکستان و بنیانگذار مکتب نقد ادبی فارسی تاجیک، به زندگینامه این فرد بزرگ میپردازد. تبروف سهم بزرگی در پایهگذاری و توسعه نقد ادبی در ادبیات فارسی تاجیک داشت و بهعنوان بنیانگذار مکتب نقد ادبی فارسی تاجیک معرفی شده است.
این نشریه تاجیکی مینویسد که تبروف در روستای «چار ره» در ناحیه «مومنآباد» استان «ختلان» در خانوادهای کشاورز متولد شد و در کودکی با مشکلاتی مانند فلج پا و یتیمی روبرو بود. اما با وجود این مشکلات، به کمک برادرش تحصیلاتش را در مدارس «مومنآباد»، «کولاب» و سپس در دانشگاه تربیت معلم تاجیکستان ادامه داد.
آسیای پلاس ادامه میدهد که تبروف یکی از نخستین افرادی بود که نقد ادبی را بهعنوان یک علم در ادبیات فارسی تاجیک معرفی کرد. وی با تاکید بر نقش نقد بهعنوان ابزار پیشرفت و اصلاح آثار ادبی، رویکرد جدیدی به تحلیل متون ارائه داد.
تباروف معتقد بود که نقد باید سازنده باشد و نه فقط نشاندهنده ضعفها. وی این دیدگاه را در بررسی آثار نویسندگان برجستهای همچون «میرزا تُرسونزاده» و «ساتم الغزاده» بهکار برد.
میرزا تُرسونزاده به مدت ۳۱ سال ریاست اتحادیه نویسندگان تاجیکستان را بر عهده داشت و با تلاش وی جشن نوروز دوباره در تاجیکستان رسمیت یافت. شعرهای میرزا ترسونزاده از معدود سرودههای تاجیکان بود که توانست از مرزهای شوروی سابق عبور کند و به افغانستان نیز برسد. «همین کافی است» یکی از شعرهای میرزا ترسونزاده است که احمد ظاهر خواننده افغان در دهه ۷۰ آن را خواندهاست. همچنین به نیما یوشج تاجیکستان هم معروف است.
ساتـِم اُلُغزاده هم یکی از بزرگترین نویسندگان کشور تاجیکستان بود که کتاب «شب گرفتن ماه» این نویسنده که داستان زندگی فردوسی و ویژه نوجوانان است در سال ۱۳۷۵ خورشیدی برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد.
تبروف بیش از یک هزار اثر شامل مقالات و کتابهای علمی به زبانهای تاجیکی، روسی و ازبکی بهجا گذاشت. همچنین آثار مشهورش شامل «پایرو سلیمانی» و «س. عینی» بنیانگذار ادبیات شوروی تاجیک است. به دلیل تاثیرگذاریاش در نقد ادبی، به وی لقب «بلینسکی تاجیک» داده شد.
تبروف نه تنها بهعنوان منتقد ادبی، بلکه بهعنوان معلمی برجسته شناخته میشود که شاگردان بسیاری را در حوزه ادبیات تربیت کرد. وی تاثیر عمیقی بر نسل جدید ادیبان و منتقدان تاجیک گذاشت و بسیاری از شاگردانش مانند «رحیم مسلمانقلاف» و دیگران راه تباروف را ادامه دادند.