به گزارش ایرنا، در لرستان براساس نظرات کارشناسی که در مورد مهاجرت بیان می شود، این پدیده دارای نوع طبیعی و غیر طبیعی است به این صورت که مهاجرت طبیعی ناشی از تنگنا نیست و افراد به صورت طبیعی مهاجرت می کنند، در برخی موارد نیز افراد در اثر کمبودها و بحران ناچار به مهاجرت شوند که امری غیر طبیعی است ولی اگر بر اثر پیشرفت، تحصیلات و توانمندی به مکان های دیگر مهاجرت کنند، طبیعی است.
مهاجرت یک تصمیم فردی بوده و هر شخصی برای انتخاب محل زندگی خود آزاد است اما وقتی میزان و سرعت خروج افراد از یک منطقه از حدی بیشتر و جوانان و نخبگان آن جامعه را بیشتر شامل شود به یک مسئله اجتماعی تبدیل می شود که باید به فکر راه حلی برای کاهش و یا کند کردن روند آن بود.
یکی از مهمترین پیامدهای مهاجرت این است که جامعه از افراد نخبه و فرهیخته خالی می شود و سطح نخبگی جامعه پایین می آید و در مقابل بدون اینکه جایگزینی مناسب صورت گیرد افرادی با توانایی پایین تر جای آنها را می گیرند و به مرور با خالی شدن فضا از آدم های توانمند، روند مهاجرت تسریع می شود.
به گفته رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی لرستان این استان جزو مهاجرفرست ترین استان های کشور به شمار می رود به این صورت که رقم خالص مهاجرت استان بالای ۶ هزار نفر در سال است.
سمانه حسن پور در خصوص علل مرتبط با مهاجرت با اشاره به اینکه رتبه استانی لرستان در نرخ بیکاری ۶ است، افزود: نرخ بیکاری فصلی بوده و آخرین آمار مربوط به تابستان است که این نرخ در کشور ۷.۵ و در استان لرستان ۱۰.۵ است.
وی بیان کرد: لرستان سابقه طولانی در بیکاری دارد، به گونهای که همواره رتبه یک تا سه کشور را داشته که در واقع این مهم نشان می دهد دچار رکود تورمی هستیم و باید تمرکز را روی فعالیت های اقتصادی بگذاریم.
معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری لرستان نیز در این باره می گوید: حدود ۴۰۰ هزار نفر از جمعیت یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفری این استان به سایر مناطق کشور مهاجرت کرده اند که دلیل عمده آن بیکاری بوده است.
سیروس ابراهیمی با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور و منابع و مصارف بانک ها اظهار کرد: باید برنامه ریزی های دولت و مجلس در راستای تعادل کشور، نزدیک شدن وضعیت اقتصادی استان ها به یکدیگر و برقراری توازن اقتصادی و معیشتی مناطق مختلف باشد.
در شهرستان بروجرد نیز مهاجرت در بین نیروی متخصص وجود دارد، در همین خصوص رییس شبکه بهداشت و درمان بروجرد با تاکید بر کمبود شدید نیروی انسانی در حوزه بهداشت و درمان می گوید: این کمبود در زمینه پرستار، پزشک عمومی و پزشک متخصص به شدت وجود دارد.
محمدرضا امانتچی بیان کرد: در بخش پرستاری با وجود اینکه آزمون های استخدامی برگزار می شود ولی نیروهای بومی بروجردی تمایلی به شرکت ندارند به طوری که در آزمونی که برگزار شد حدود ۱۰ نیروی بومی بیشتر نداشتیم، در زمینه پزشک عمومی نیز کمبود وجود دارد چون بیشتر موارد این افراد مهاجرت می کنند.
معاون شبکه بهداشت و درمان بروجرد نیز با تاکید بر کمبود نیروی متخصص و پزشک متخصص در بخش های مختلف درمان شهرستان افزود: بیشتر نیروها غیر بومی هستند که پس از تمام شدن دوره طرح به محل زندگی خود مهاجرت می کنند.
زهرا کردی بیان کرد: بخش عمده ای از این مشکل ناشی از جذب نیروی غیر بومی و یا جذب افرادی است که به علت وجود فاصله محل زندگی تا محل کار مجبور به ترددهای روزانه هستند که این مشکل نیز مشکلاتی برای بخش درمان بروجرد به وجود آورده است.
وی با تاکید بر مهاجرت نیروی متخصص اضافه کرد: جذب نیروی غیر بومی و ناگزیری از برخی ترددها علاوه بر اینکه باعث کاهش کیفیت نیروی کار می شود فرسودگی هایی در پی دارد و همراه با استرس ها و سختی هایی است.
مهاجرت، علل و پیامدها
مهاجرت در تمام جوامع به صورت طبیعی وجود دارد اما این مهم زمانی مسئله ساز است که جامعه مبدا به خاطر خروج سریع نخبگان امکان جانشین پروری را نداشته باشد، مهاجرت زمانی می تواند طبیعی باشد که انباشت تجربه و سرمایه در جامعه مبدا به اندازه کافی صورت گرفته و این جامعه بتواند این منابع انسانی، فرهنگی و یا متخصصان را به اندازه کافی تولید نماید و خروج نخبگان سطح فرهنگی و یا انرژی و جوانی جامعه را دچار نقصان نکند.
جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در این خصوص می گوید: سرشماری سال ۱۳۹۵ نشان داد که مهاجرت برون استانی، لرستانیهای بیشتر به سمت شهرهای بزرگی مانند تهران و کرج بوده است، بحث در مورد اینکه چرا لرستان به این وضعیت در مهاجرت رسیده دشوار نیست ولی در کنار دلایل عمومی مانند فقر و بیکاری که نقش بسیار عمده ای دارند باید به عواملی دیگر اشاره کرد که نه فقط فقر و بیکاری را تشدید می کنند بلکه روند مهاجرت و یا به عبارتی فرار از زادگاه را نیز شتابناک می کنند.
مجتبی ترکارانی با اشاره به اینکه یکی از این علل که شتاب مهاجرت را بیشتر کرده تغییرات اقلیمی است، گفت: تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر در قالب های خشکسالی و سیل به شدت در مهاجرت های داخل و خارج استانی موثر است، گرچه بعد از ۱۳۹۵ هنوز سرشماری جدیدی که به داده های آن به صورت عمومی انتشار یابد انجام نگرفته ولی شواهد نشان میدهد که در شهرهای پلدختر و معمولان و بعضی مناطق روستایی دیگر بعد از سیل سال ۱۳۹۸ مهاجرت افزایش یافته است.
وی افزود: همچنین در کنار سیل نیز باید به خشکسالی های پی در پی به خاطر تغییرات اقلیمی اشاره کرد که به شدت اقتصاد روستاها و عشایر را تحت تاثیر قرار داده و آنها را مجبور به مهاجرت به شهرها نموده است، این تغییرات اقلیمی معمولا فقیرترین قشر اجتماعی را هدف خود قرار می دهد و آنها را آواره شهرهای بزرگ و کوچک می کند.
پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه کاهش احساس تعلق مکانی در سالهای اخیر بر روند افزایش مهاجرت اثر گذاشت، بیان کرد: تحقیقات روند پژوهی در این زمینه انجام نگرفته تا بتوان این موضوع را بهتر نشان داد ولی شواهد نشان می دهد که امروزه خانواده ها به خاطر رشد روحیه فرد گرایی و احساس نیاز به موفقیت کاری خود و یا استخدام و تحصیل فرزندان شان و جستجوی رفاه بهتر به دنبال مهاجرت هستند، شبکه های اجتماعی در تاثیر مهمی دارند، اینها باعث شده که افراد از مهاجرت به عنوان راهی برای رسیدن به موفقیت و یا تامین حداقل های یک زندگی معمولی استفاده کنند.
ترکارانی با تاکید بر اینکه باید به نابرابری های منطقه ای در توسعه استانها پرداخته شود، ادامه داد: لرستان در سالهای اخیر به لحاظ شاخص های اقتصادی فقیرتر شده است و این خود را در شاخص های اقتصادی چون نرخ تورم و بیکاری و میزان فقر و دیگر شاخص های اجتماعی مانند میزان طلاق، مهاجرت و خودکشی نشان می دهد، تشدید توسعه نیافتگی نه فقط خود باعث مهاجرت خانواده ها به خصوص جوانان شامل زن و مرد تحصیلکرده شده بلکه با بازنمایی این وضعیت در رسانه ها و شبکه های اجتماعی به خصوص در بین جوانان انها را به شدت نسبت به زندگی در زادگاه خود بی علاقه کرده است.
وی افزود: به خصوص اینکه این جوانان در زادگاه خود نه فقط پیوند اقتصادی و سازمانی و شغلی ندارند بلکه این وضعیت سرگردان و بیکار آنها را به فرار از این زادگاه چه با خانواده یا بدون خانواده ترغیب و تشویق می کند و بسیاری از خانواده ها نیز به خاطر حمایت از فرزندان خود نیز مجبورند به همراه فرزند خود مهاجرت کنند.
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: ضرورت دارد دولتمردان با ارائه امارهای دقیق از وضعیت مهاجرت در استان به محققان امکان بررسی این وضعیت را داده تا با تعیین عوامل موثر بر ان به راهکارهای سازنده برای کند کردن روند مهاجرت و تبدیل ان به یک فرصت سازنده برای اقشاری از جامعه که توان زندگی مطلوب در جامعه مقصد و یا ماندن در جامعه مبدا را دارند، تبدیل نماییم.
این جامعه شناس گفت: در سطح ملی و حتی فراملی مسوولان باید بتوانند سیاست مهاجرتی مناسبی تدوین نمایند، این سیاست مهاجرتی باید بتواند ارزیابی درستی از نیروی کار و توانمندی افراد در جوامع مهاجرفرست داشته و علل دافعه مبدا و جاذبه مقصد را شناسایی کند، در سیاستگذاری مهاجرت باید روند بازگشت معکوس افراد و سرمایه و دانش از جامعه مقصد به مبدا نیز تسهیل گردد. ترکارانی تاکید کرد: جوامعی که بتوانند این جریان معکوس مهاجرتی را آسان کنند نه فقط آسیبها و هزینههای مهاجرت را کاهش میدهند بلکه فرصتهایی را برای تسهیل ارتباطات اقتصادی، علمی و فرهنگی بین مبدا و مقصد باز میکنند تا مواهب مهاجرت به جامعه مبدا باز شود.
این پژوهشگر اجتماعی می گوید: در هر جامعهای میل به مهاجرت بهویژه در بین قشر نخبه، متخصص و صاحبان سرمایههای مادی و معنوی معمولاً بالاست ولی سیاستگذاران باید این گرایش به مهاجرت را چنان مدیریت نمایند که افراد بتوانند با ساختن شبکههای اجتماعی و لایههای جانشین پرورانه در زمینه منابع انسانی، فرهنگی و مدیریتی، ریسک مهاجرت نخبگان را کماثر ساخته، فضای پویایی ایجاد شود که رفتن فرد یا افرادی این شبکههای اجتماعی را دچار گسست ننماید و یا سطح کیفی و کمی منابع آن جامعه را مختل نکند.
ترکارانی اظهار کرد: وجود نظام شایستهسالار و دموکراتیک در سیستم مدیریتی و سیاسی، بالابردن کارایی در نظام اقتصادی و بازکردن فضای فرهنگی و اجتماعی و افزایش امکانات رفاهی در مناطق مهاجرفرست باعث میشود که نخبگان و افراد شایسته و توانمند را که بهنوعی تعلق و عرق ملی و محلی دارند، ترغیب و تشویق به ماندن در زادگاه مادری خود و یا بازگشت بدان برای توسعه و پیشرفت در آن نمود.
وی افزود: بنابراین چنین فضایی در کند کردن روند مهاجرت یا بازگشت نخبگان بسیار موثر است، و باید گفت که مهاجرت جدا از اینکه یک انتخاب فردی و خانوادگی است، ولی در سطح کلان به تدوین برنامهها و سیاستهای آگاهانه و فعالانهای نیاز دارد تا بتوان این پدیده را چنان مدیریت نمود تا فواید آن بر هزینههایش بچربد و از جادهای یکطرفه به جادهای دوطرفه بین مبدا و مقصد تبدیل شود.
امروز بیشتر مهاجرت برای یافتن شغل یا دست یافتن به امکانات رفاهی و آموزشی است، آنان که از فقر در زادبوم خود به تنگ آمده اند به امید یافتن لقمه ای نان به شهرها و کلان شهرها می گریزند و آنان که از غم نان رسته اند برای برخورداری از امکانات رفاهی و آموزشی جلای وطن می کنند، در هر ۲ حالت هم آنکه مهاجرت می کند و هم جامعه مبدا که از نیروی متخصص خالی می شود با چالش هایی مواجه می شوند که تدوین برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های مرتبط با مهاجرت از سوی دولت مردان را می طلبد.